پيام

فرهنگي هنري و عاميان
102/10/9

+ [وبلاگ] مراسم تشييع پيکر شهيد فراجا «شهريار بابايي» با حضور فرماندهان نظامي و انتظامي و مردم شهيد پرور کرمانشاه برگزار شد.

كيوان گيتي نژاد و 102/12/22

تا زنده ايم مديون شهداء هستيم

من ام شهيد ميشم

خدايا شهادت من بي ش‌ زماني ست که کافر و ظالمي را دست اش را از ظلم به محرومين و مظلومان و توبه گران و خدعه خوردها را از مکر و فريب و خدعه و نکبت و ظلم و بي ناموسي يک ظالم بي صفت و بي شرف نجات دهم و بي شک جايي که دشمن ار خدعه و فريب و نيرنگ در نابودي و در از پاي درآوردن سربازي کوتاه و کم نمي گذارد و کم نمي آورد بي شک اينجا برخورد مشابه و هم سو با آنچه او به ميدان آورده

تا سايه پليدشان و خدعه و فريب اش را براي از پاي درآوردن مظلومي ديگر خ د را آزاد و محياي مظلوم و بي توان ديگري کند اگر جز خود ظالمي و هم سويان نامرد و هم سو و هم کار و هم خدعه اش را به آنچه قصد محيا شدن آن براي استمرار و ادامه ظلم و. کينه و فريب و اعمال کثيف و افعال نامردانه و ناپسنداگه خود کنند طوري که در اين راه همسر و دختر خود را هم فداي ام اس و اعمال پليد و ذهن کثيف و خدعه لعيم خود بسازند

تا سايه ظلم و نکبت و منفعتي که بر روي پيکر يک مظلوم و بي گناهي ادامه دار و مستدام باقي بماند بي شک هر کوتاهي در برابر آنچه او براي استمرار ظلم و ادامه ستم به مظلوم ادامه يابد و مرا در نبرد و در مبارزه با او بي سلاح و بي قدرت و بي بنيه سازد اگر مکر حيله و فريب لازمه برخورد همسو با کرده اوست کم گذاشتن و کم آوردن و باز گذاشتن ميدان در اختيار ظالم و دشمن

گناهي کبيره باشد حال که دشمن و ظالم دست به خدعه فريب و نيرنگ و دشمني ظالمانه و غير انساني با همه دشمني و ف سب و دروغ و خدعه و تهديد و اخاذي و وحشت از دفاع از خود وارد ميدان شده بنده بايد به او ثابت کنم جايي که انسانيت است من از انسانيت برجي مي‌سازم رو به بهشت و آنجا که ظالم محياي ظلم و ستم از طريق خدعه و نيرنگ و دروغ و فتنه و مظلوم آزاري و تهديد به بي ناموسي

زير آب زدن و ناموس دزدي و خيانت به عزيزان خود دباشي آنچنان فريب و خدعه و ظلمي را در برابرش بکار بندم که شيطان تا به امروز از بستن و ادعا و استفاده از آن مثل استفاده از بمب اتم جرات و قدرت بهره گيري از آن نداشته اند من فکر مي کنم في الحال نتانياهو و رئيس موساد را در دادگاه لاهه روبرو با آنهاشده ام و اينجا همگان چشم به زبان و افعال و دفاع و استفاده ما از ملزومات و دفاعياتش درخور

با دشمن و ظالمي گه نجاتش و زنده بودن و ولگرد شدنش دوباره در ميان ظالمين محياي کشتن کودک و زن و نابودي ناموس جمعي بي دفاع. مظلوم است آنچنان مکر و حيله و خدعه اي دربرابر موساد. و نتانياهو در پيش گيرم همچو استادم حاج آقا فلاحيان و عمليات الماس فريب و افرادي که در فتنه پيش از 88 بچه هاي عمليات وزارت اطلاعات ديدم در برابر آن افرادي

که حضرت آقا تخليه اطلاعاتي و همچنين براي دوام نظام و جلوگيري از عمليات‌هاي خودسرانه و بدون هماهنگي با فرمانده و مسئول و ولي خدا انجام شود بازجويي اينجا و بکار بستن هر آنچه در مورد آن فيل سعيد امامي و سايرين ديدم و لذتي که از اين عمليات بازجويي بردم و آنهمه هنر بازجويي حالا مي فهمم دربرابر دشمن ظالم و خدعه گر کوتاهي از هر دفاع و حمله و خدعه اي کمتر از آنچه بايد شود خود گناهي کبيره است

يعني در برابر دشمن خدعه کر و فريبکار و ظالم هر قدرتي که در جنگ با او به کار گرفته نشود و هر گونه دلسوزي و کوتاه آمدن و عدم آنچه براي پيروزي سپاه اسلام و سپاه ولايي و حيدري در جهت آنچه و دشمني که اصول و عقايد و باورها و اقتدار نظام و نيروهاي اسلام. اصول تشکيلاتي را. ناديده به هر دليل حتي اگر آن فرد فرزند خود باشد حتي مادر من اگر آنجا مت در برابر مبارزه با آن فردي که ماهيت و اصل باور و اقتدار و

آنچه که براي او زنده ايم و دفاع از آن همه وجود ما و زندگي ما را تشکيل مي دهد و به دليل دلسوزي يا اينکه به دليل اينکه براي بکار بردن آن است اتمي دلمان براي دشمن مذکور بسوزد اينجا عاقبت سعيد امامي لايق آن نيرويي ست که در برابر اصول و باورها و تشکيلات حيدري و سربازي خويش کوتاه و دلسوزي نموده است خواهد بود يعني قوامي اونجا که به بخشش خوار خوار و آنجا که دشمن

به قصد تحريک و بهره بردن دفاع متقابل و جنگ رودرو با منتهاي خشم و قصاوت طوري که آن را طوري ناک اوت کنيم که تا يکماه متوجه نشود از کجا خورده و به کجا واداده اينجا منتهاي قصاوت و جنگ طلبي و بي رحمي همان نماز يک سرباز است که بجا آوردن يا نياوردن يک جز از يک سوره آن نماز را باطل مي کند اين يعني يک حيدري حقيقي و يک سرباز حيدر حي و ثاني و آن اعتقاد ساختاري و درون مکتبي که باورها و استراتژي

و قاموس مکتب و سپاه حيدري. ا تشکيل داده و صيانت از اين باورها و اين ارزش‌ها اگر کوتاهي به حد يک سر سورن و گذشتي بي جهت و از بابت دلسوزي نابجا و غلط عاقبتي چون سعيد امامي را براي نيروها حتي اگر آن شخص مهدي ما باشد و حسين عزيزم اينجا نبايد کوتاهي از دفاع و صيانت از مکتب فراموش شود و ساده از اين کوتاهي گذر شود و تا زماني که عاقبت سعيد امامي و هم سويانش

فيلم بازجويي شان را بايد به عنوان گوشه اي از آزمون برزخي و دروس تربيتي نيروهاي حيدري دائما در برابرشان پخش شود تا بفهمند اين تبع عاشقانه و دل رحيم و بخشنده که از لطافت و عاشقي منتهاي عشق و معشوقي را مي آفريند همانکه براي يک سوزن در سر انگشت مويه مي گيرد و مي گريد اگر کوتاهي و عدم قصاوت و خشم لازم در برابر اسرائيل و منافق و هر گه در برابر

مرام حيدري و آئين ذوليميني و مکتبي ما کوتاهي و سرپيچي و دلسوزي و تمامي خشم خويش و عدم گذشت و عدم پيگيري و بکارگيري قدرت رهاورد بر ضرر مکتب و آن نيرو کنو آنجا که مسئله شخصي او بوده و کوتاهي او موجب ضرر وي و خسران او گشته بايد او را براي عدم بکارگيري آنچه براي پيروزي و عمليات متقابل در برابر او موجب شکست او شده پس اون فرد در برابر دشمن هم نخواهد توانست جديت و قصاوت لازم

را داشته باشد پس نبودش به از بودنش است و آنجا که بر مکتب و هم مکتبيان خود رهاورد مقادير با اولويتها و آرمان‌ها و شعائر مکتب و سپاه شود عاقبت سعيد امامي و بازجويان براي آنها چون مانند آنها کمترين مجازاتي است و کمترين مبارزه و رويارويي است که ميشد براي آرمان شکنان و کوتاه آمده ها و خودسرانه علگراهايي ست که اگر جديت و قصاوت در برابر عشق و وفا و گذشت و مهر و محبت متقابل

مثل حضرت آقا و مولي امير المومنين علي ع که ميشد بر پشت اش يتيم و عطا مي بخشيد هنگام رکوع به وقت مبارزه و جنگ نيز رحمي به دشمن نمي کرد و وقتي وارد ميدان جنگ ميشد نيروهاي مقابل اقدام به نوشتن وصيت هايشان مي کردند اين فرد يک حيدري و مکتبي حقيقي چوم مولايش است که فدايش شوم که اگر روزي خودم فردي شدم از اين قصاوت و از اين مجازات به قدر عشق و بخشش و عشق مان لذت مي برم و حق

فردا قدامي فاتحه بهت نشون ميدم خدعه و فريب چه شکلي فيلمي مي سازم مثل تئاتر برزخي خود که شهاب حسيني استاد و کارگردان بود و من الان خود يک بازيگر قابلمه و شکستم در برابر قوامي يعني گند زدن به هر چه فيلم و تئاتري بود که تا امروز شاهدش بودم لايق ببخشيد بر سرم واي بچه ها فردا مي خوام باشيد بازي من را در برابر قوامي ببينيد و نمره تئاترم را بدهيد حيدريم اين مي‌شود يک حيدري حقيقي