مرکز فرهنگی توحید (مسجد امیر المومنین زازران )شهرستان فلاورجان

درباره نامه رئیس سیا به حاج قاسم/ نامه‌ای‌ که به‌ تأسی‌ از أبالفضل‌العباس(ع) خوانده‌ نشد

شنبه 11 آذر 1396 ساعت 05:35
سردار سلیمانی درست در مقطعی به تأسی از أبالفضل‌العباس(ع) نامه ارشدترین مقام اطلاعاتی آمریکا را قبول نکرد که کاخ سفید بیشترین نیاز را به مفتوح شدن این نامه‌ی شوم داشت.
درباره نامه رئیس سیا به حاج قاسم/ نامه‌ای‌ که به‌ تأسی‌ از أبالفضل‌العباس(ع) خوانده‌ نشد
به گزارش جهان نیوز؛ «مسعود یارضوی» طی یادداشتی نوشت:حجت‌الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی، اخیراً طی سخنانی، به یک واکنش مهم سردار سرلشکر قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس اشاره کرده و گفته‌اند:
 
«رئیس سازمان سیا به وسیله یکی از رابطان خود در منطقه، نامه‌ای برای سردار سلیمانی فرستاد اما ایشان گفت: نامه تو را نمی‌گیرم و نمی‌خوانم و اصلا با این افراد صحبتی ندارم»[1]

شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که بر اساس دریافت ما از تاریخ، از شرایط موجود و از مفهومی به نام «بصیرت نافذ»، صد البته باید که چندین کتاب راجع به محتوا و معنی این اقدام سردار سلیمانی نوشته شود...

ما از محتوای نامه خبر نداریم اما اینکه فرمانده سپاه قدس دست رد به سینه قاصد این نامه می‌زند و در مقطعی چنین مهم، از خواندن نامه ارشدترین مقام امنیتی ایالات متحده آمریکا سر باز می‌زند؛ رفتاریست که ذهن شیعیان جهان سابقه آنرا در روش حضرت أبالفضل‌العباس(ع) در جریان امان‌نامه شمربن‌ذی‌الجوشن برای او و برادرانش در کربلا در ذهن دارد.

روشی که در پیشگاه امام زمانه‌اش، نه تنها حتی جواب شمر را هم نمی‌داد بلکه پس از امر امام(ع) برای شنیدن حرف شمر، دست آخر به او گفت: لعنت بر تو و امان‌نامه‌اَت...
عملکردی که ریشه‌اش را باید در این حدیث امام صادق(ع) جستجو کرد که فرمود: «کان عمُّنا العبّاس نافِذَ البَصیرَه» 

*همه پیام‌های یک اقدام بصیرانه
می‌توان اذعان کرد که «عقلانیت دیپلماتیک» این حکم را داشت که سردار سلیمانی اقلاً این نامه را بستاند. همان عقلانیت دیپلماتیکی که کسانی در دولت اعتدال را طی 5 سال گذشته به رفتارها و خوشبینی‌های عجیب و بعضا بیجایی واداشته است!

رأی عقلانیت دیپلماتیک مشخص است اما به نظر می‌رسد رأی «بصیرت نافذ» که سردار سلیمانی بر اساس همان رفتار کرد؛ چیز دیگری بود.

در بالا به تأثیر «مقطع مهم» در عملکرد سردار سلیمانی در قبال این نامه اشاره کردم.
حقیقت این است که در پیرامون این نامه‌ی مهم و پاسخ مهمتر فرمانده سپاه قدس به آن، رخدادهای مهمی وقوع یافته است.

آن رخدادهای مهم از این قرارند:
یکم: نامه رئیس سازمان سیا دقیقا در مقطعی برای سردار سلیمانی نوشته شد که تیرک اصلی خیمه تکفیر و تروریسم در زیر ضربات متواتر شمشیر محور مقاومت قرار گرفته بود و هرگونه مداهنه یا تزلزل و یا حتی هر تأملی، می‌توانست تکرار رخدادهای شوم جنگ صفین باشد.

دوم: سردار سلیمانی در مقطعی دست رد به سینه قاصد سازمان سیا زد که کسانی در سطوح بالای اجرایی و «هم در این دولت و هم در آن دولت»! معتقدند که راه حل مشکلات کشور در مذاکره با آمریکاست.
در همین مقطع است که شاهدیم کسانی از جریان سیاسی خاص در چند سال قبل نامه موسوم به «نامه 2003» را برای آمریکا فرستادند و اظهار عجز کردند.

یقینا بی‌محلی سردار سرافراز جبهه مقاومت به نامه اصلی‌ترین مقام اطلاعاتی آمریکا پیام‌های مهمی به افراد دخیل در موارد مذکور ارسال کرد و تجدید بیعتی تاریخی با رهبر معظم انقلاب در میان اینهمه نامهربانی بود.
سوم: حاج قاسم سلیمانی در حالی در اوج پیروزی، از دریافت و خوانش این نامه استنکاف کرد که سران کشورهای منطقه در تقرّب‌جویی به آمریکا از یکدیگر پیشی می‌جویند.

از شاهزاده خیره‌سر سعودی که صراحتاً می‌گوید آمریکا هژمون برتر جهان است تا کشورهایی که خود را مجری طرح‌های آمریکا در منطقه غرب آسیا می‌دانند و تا کشورهایی که آمریکا آنها را زیر یوغ توافق‌های امنیتی برده است.

مقامات این کشورها در صبح فردای تاریخ و هنگامی که نسل‌های آینده کشورشان ماجرای دست رد زدن سردار سلیمانی به سینه قاصد آمریکا را می‌خوانند؛ چه توضیح یا اقناعی را در چنته خواهند داشت؟!

و چهارم: نگارنده پیش از این طی یادداشتی با عنوان «شکست برجام ثابت کرد در بحران نبودیم...» با عنایت به اظهارات پسابرجامی برخی مقامات دولت حاضر مبنی بر اینکه مردم به آمریکا وقعی نشان نمی‌دهند، تأکید بر خالی بودن خزانه گِرا دادن به دشمن است و... اینطور استدلال کردم که این حرف‌ها نشان داد ایران اسلامی هرگز در شرایط بحرانی که همین مقامات زمانی ادعای آنرا داشتند، نبوده است.

یقینا مقوله «پایان داعش»، پیروزی محور مقاومت به رهبری ایران اسلامی در منطقه و در آخر، اقدام بصیرانه سردار سلیمانی در نگرفتن نامه کسی که خیلی‌ها او را نماینده کدخدای جهان و حل‌المسائل جمیع مشاکل عالم می‌دانند نیز دلیل و برهان دیگریست که نشان می‌دهد ایران اسلامی و متحدانش در اوج عزت و اقتدار قرار دارند و مشکلات اگرچه کم یا زیاد وجود دارند اما بدون آمریکا هم قابل تحمل و قابل حل‌اند.

***
و حرف آخر اینکه این نامه، درست در مقطعی برای سردار جبهه مقاومت فرستاده شد که آمریکا بیشترین نیاز را به آن داشت.

در واقع، مقامات آمریکایی پیش از این نیز از اشتیاق خود برای دیدار و مذاکره با سردار سلیمانی سخن گفته بودند اما هیچیک از این ابراز اشتیاق‌ها و پیغام‌ها به اهمیت نامه‌ای که رئیس سازمان سیا در بوکمال برای فرمانده سپاه قدس فرستاد نبود.

نامه‌ای پراهمیت که البته عملکرد بصیرانه سردار سلیمانی در ردّ آن؛ برگ پر افتخار دیگری را بر دفتر ثمرات تفکرات سیاسی شیعیان و مقام پیروان حضرت أبالفضل‌العباس(ع) افزود.

پی نوشت:
***
1_http://razavi.farsnews.com/news/13960909001025
فارس

در این که این خبر مضحکه ای ایجاد کرده تردیدی نیست ولی به نظر می رسد چند موضوع خواسته یا ناخواسته «خلط» و به همین خاطر منشاء سوء تفاهم شده است.

چرا روسری مربی مرد تایلندی به حجاب اجباری ربطی ندارد؟عصر ایران؛ سروش بامداد- ماجرای روسری سر کردن مربی مرد تیم زنان تایلند در مسابقات «کبدی» در گرگان موضوع بحث انگیز روز است.

در این که این خبر مضحکه ای ایجاد کرده تردیدی نیست ولی به نظر می رسد چند موضوع خواسته یا ناخواسته «خلط» و به همین خاطر منشاء سوء تفاهم شده است.

موضوع اول حجاب اجباری زنان است که شامل زنان خارجی البته در شکل حداقلی آن هم می شود. اما این که مرد تایلندی روسری سر کرده تا وارد سالن زنان شود ربطی به حجاب اجباری زنان ندارد. زیرا تنها مربوط به قانون جداسازی زنان و مردان در سالن های ورزشی است. به عبارت دیگر به بحث «ورود آقایان ممنوع» مربوط می شود نه به حجاب اعم از این که اجباری باشد یا اختیاری.

موضوع دوم تشبیه این ماجرا به ممنوعیت ورود دختران به ورزشگاه است که دختران ماجراجو و جسوری را وامی دارد خود را به شکل مردان دربیاورند و درباره آن فیلم هم بسازند.

البته در این قضیه هم سوء تفاهم وجود دارد که انگار دختران می خواهند به جمع ورزشکاران مرد بروند. در حالی که ورزشگاه آزادی در هنگام مسابقه فوتبال تنها یک تماشاخانه است و به خاطر همین گرداگرد زمین فوتبال سکو گذاشته اند. مثل آمفی تئاتر که در سنتی ترین شکل آن در نبردهای گلادیاتورها در روم یا ماتادورها در اسپانیا وجود داشته و بعضا هنوز دارد. در واقع دختران و زنان برای تماشا می روند نه برای ورزش که بحث اختلاط پیش بیاید. از این رو دختران حق خود می دانند که به تماشا بروند و احساس گناه نمی کنند. با این حال این که مرد تایلندی روسری سر کند مثل این نیست که دختر ایرانی خود را به شکل پسرها دربیاورد.

موضوع سوم این تصور است که مرد تایلندی قطعا قصد سوء داشته است. در حالی که به احتمال زیاد او تنها می خواسته تیم را تنها نگذارد و به هر طریقی خود را به بازیکنان برساند و راه نمایی و هدایت تیم را ادامه دهد.

کل ماجرا از زبان مدیر روابط عمومی فدراسیون کبدی از این قرار است:

«پیش از آغاز رقابت های قهرمانی آسیا در گرگان قوانین کشور ایران را به تمام کشورهای داوطلب شرکت در رقابت ها فرستاده بودیم و 10کشوری که اینجا حضور پیدا کرده بودند با علم نسبت به قوانین وارد کشور ایران شدند. برخی از تیم ها همانند تایلند، هند و پاکستان با دو تیم آمده بودند. تمامی تیم های شرکت کننده قوانین رقابت ها را رعایت کردند و خوب می دانستند در رقابت های بخش بانوان هیچ یک از آقایان نباید حضور داشته باشند. قوانین ما چیز عجیب و غریب و پیچیده ای نبود. زمانی که رقابت های بخش بانوان شروع می شد حتی رییس فدراسیون آسیا و دبیر کل فدراسیون جهانی نیز از سالن بیرون می رفتند.

این آقا (مربی تایلندی که با روسری اش خبر ساز شده) هم مربی تیم مردان تایلند بود و هم مربی تیم زنان این کشور. او دغدغه حضور در کنار تیمش را داشته و می خواست در کنار بازیکنانش باشد. نکته بسیار مهم این است زمانی که از او عکس گرفته شده چند ثانیه بیشتر در سالن حضور نداشته و به سرعت به بیرون هدایت شده است. این آقا اما با زیر پا گذاشتن قوانین رقابت ها دوباره به سالن برگشته است و واقعا مشخص نیست او چگونه وارد سالن شده».

غرض از این نوشته این است که این قضیه البته جالب است. اما نه به حجاب اجباری ارتباط دارد نه به ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه ها و یگانه موضوع مرتبط با آن «جداسازی مسابقات زنان با مردان» است.

با این نگاه می توان گفت روسری به سر کردن این فرد مثل لباس مبدل پوشیدن هر فرد دیگری است که از ورود به جایی منع می شود. مثل کسی که روپوش پرستار و پزشک را می پوشد تا سراغ بیمار خود برود و ممکن است نیت سوء داشته باشد و ممکن است نداشته باشد و تنها نگران بیمار خود باشد.

این قضیه البته تفاوت فرهنگی را هم نشان می دهد. مرد تایلندی ابایی ندارد از این که روسری سر کند و تنها می خواهد تیم تنها نباشد وبه هر شیوه دیگرهم متوسل می شد تا خود به تیم برساند. در فرهنگ ما اما «جامه زنان پوشیدن» برای تحقیر مردان به کار می رفته و روایت فرار اولین رییس جمهوری ایران با لباس زنانه اگرچه از جانب خود او تأیید نشده اما مورد اشاره قرار می گیرد.

این فرهنگ این قدر نهادینه شده که هنوز بعضی ها می گویند اگر حرفم درست نبود سبیلم را می تراشم. در حالی که بیشتر گویندگان همه روزه سبیل خود را می تراشند و فراموش می کنند سبیلی ندارند که بتراشند!


واشنگتن‌پست: اعترافات «فلین» می‌تواند پایان روزهای ترامپ در کاخ سفید را رقم بزند

خبرگزاری فارس: واشنگتن‌پست: اعترافات «فلین» می‌تواند پایان روزهای ترامپ در کاخ سفید را رقم بزند

یک روزنامه آمریکایی نوشته‌است: مشاور امنیت ملی سابق آمریکا با ارائه شواهدی درباره تبانی ترامپ با روسیه در انتخابات، پایان کار دولت آمریکا را رقم بزند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، پس از گزارش رسانه‌های آمریکا درباره اینکه «مایکل فلین»، مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید آماده اقرار به جرم خود درباره دروغگویی به «اف‌بی‌آی» در پرونده تحقیقات درباره دخالت ادعایی روسیه در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا است، واشنگتن‌پست نوشت او ممکن است ضربه نهایی را به «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا وارد کند.

واشنگتن‌پست نوشته است: «اعتراف فلین، نشانه‌ای شوم برای کاخ سفید است، زیرا اسناد دادگاهی نشان می‌دهند که فلین اکنون در حال همکاری در پرونده تحقیقات بر روی همکاری‌های ستاد تبلیغاتی ترامپ با کرملین برای اثرگذاری بر نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال 2016 است.»

ای‌بی‌سی‌نیوز گزارش داده که مایکل فلین قول داده با تیم «رابرت مولر»، دادستان ویژه تحقیقات درباره دخالت روسیه در انتخابات آمریکا همکاری کند و او آماده است شهادت بدهد که دونالد ترامپ به او دستور برقراری ارتباط با روس‌ها را داده است. 

واشنگتن‌پست به نقل از کارشناسان مسائل امنیت ملی نوشته اعترافات فلین می‌تواند در چندین زمینه، موثر و سودمند باشد. او می‌تواند جزئیاتی درباره نحوه فعالیت روس‌ها فراهم کند. او همچنین می‌تواند درباره مراوداتش با جرد کوشنر، داماد و مشاور ترامپ زبان به سخن بگشاید و درباره کانال‌های مخفی او با روس‌ها و یا معاملات فعلی‌اش با آنها نکاتی را بازگو کند. 

اما نکته‌ای که بیش از همه برای ترامپ نگران‌کننده است این است که فلین بتواند شواهدی فراهم کند مبنی بر اینکه ترامپ با اخراج رئیس وقت اف‌بی‌آی، جیمز کومی، در روند تحقیقات درباره دخالت روسیه در انتخابات آمریکا اخلال ایجاد کرده است. 

بنابراین، در صورتی که گزارش ای‌بی‌سی‌نیوز دقیق باشد، متهم شدن ترامپ به کارشکنی در پرونده تحقیقات است که می‌تواند برای ریاست‌جمهوری او گران تمام شود. 

واشنگتن‌پست نوشته است: «در صورتی که فلین شواهد مستقیمی درباره تبانی ترامپ با روس‌ها ارائه دهد، شمارش معکوس برای پایان روزهای ترامپ در قدرت آغاز شده است.»

انتهای پیام/