سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز فرهنگی توحید (مسجد امیر المومنین زازران )شهرستان فلاورجان

خمینی را بیشتر دوست داری یا صدام
جام جم آنلاین: افسر عراقی کم کم از دست من ناراحت می‌شد. پرسید: «راستش را بگو! خمینی را بیشتر دوست داری یا صدام را؟» من با لحنی خنده‌دار گفتم: «من رهبرم را دوست دارم. او رهبر من است و صدام ناخن چیده حضرت امام هم نمی‌شود!»

یکی از شگرد های نیروهای عراق در برابر اسرای ایرانی، جنگ روانی و ایجاد فضای ناامیدی درمیان آنان بود. که نمونه از آن را برای شما انتخاب نموده‌ایم:

روز اولی که اسیر شدیم 11 بهمن 1365ما را به پشت خط منتقل کردند. ما دو نفر بودیم. همسنگر من دو پایش را از دست داده و به سختی مجروح بود. عراقیها به علت جراحات زیاد، او را وحشیانه به شهادت رساندند و بعد مرا روی زمین نشاندند؛ درمقابل یک افسر عراقی و یک سرباز که فارسی و عربی می‌دانست و حرفهای او را ترجمه می‌کرد.

من آن وقت حدود شانزده سال داشتم. افسر عراقی گفت: «هر چه پرسیدم، حقیقت را بگو! اگر حقیقت را بگویی، با تو کاری نداریم.»

و من به خیال این که باید حتما حقیقت را بگویم، قبول کردم.

پرسید: «چند کلاس سواد داری؟»

گفتم: «تا متوسطه درس خواندم.»

- اوضاع اقتصادی و سیاسی ایران در حال حاضر چطور است؟

- اوضاع ایران خیلی خیلی خوب است و حالا هم که تحریم شدیم، به فرمان اماممان گوش می‌کنیم که گفته« اگر با ما جنگ کنید، ما فرزند عاشوراییم و اگر ما را تحریم کنید، ما فرزند رمضانیم.»

افسر عراقی لبخندی زد و سوال کرد: «آیا مقدار گلوله‌هایی که سر سربازان شما می‌ریزیم، کم است یا زیاد؟»

- هر چه قدر باشد، نمی‌تواند ایمان بچه‌های ما را درهم بشکند.

- تو چرا به جبهه آمدی؟ تو که سنی نداری، تو باید به کودکستان بروی!

- من بر خودم واجب می‌دیدم که بیایم و متجاوز را سرجایش بنشانم و دین خودم را به اسلام و مسلمین ادا کنم.

در همین وقت یک گلوله توپ ایرانی در چند قدمی ما به زمین نشست و چند تن از عراقی‌ها را به درک فرستاد. افسر عراقی رو به من کرد و گفت: «این گلوله ایران بود.»

گفتم: «بله! جنگ است»

کم کم از دست من ناراحت می‌شد. پرسید: «راستش را بگو! خمینی را بیشتر دوست داری یا صدام را؟»

من با لحنی خنده‌دار گفتم: «من رهبرم را، حضرت امام خمینی را دوست دارم. او رهبر من است و صدام ناخن چیده حضرت امام هم نمی‌شود!»

افسر عراقی در حالی که از عصبانیت به خود می‌پیچید، تهدید کرد:

- بخدا تو را می‌کشم!

و ورقه بازجویی مرا پاره کرد


راه‌های بهبود روابط پدران و پسران
 چگونه می‌توانید با پسرتان رابطه بهتری داشته باشید؟ قطعا یکی از مهم‌ترین نقش‌های مردان در زندگی، نقش پدر بودن است. پدر در زندگی پسر نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند.

یعنی پسرها به گفتار و رفتار پدرشان نگاه و از آن تقلید می‌کنند. آنها به پدرشان به دیده احترام نگاه می‌کنند و اعمال و رفتار او را معیار خوبی و بدی قرار می‌دهند و از آنها الگو برمی‌دارند.

به عبارت بهتر پسرها از گفتار و رفتار پدرشان درس زندگی، رفتارهای مردانه، همسرداری ، آداب و معاشرت با دیگران، مقاومت در برابر مشکلات، احترام گذاشتن به افراد خانواده و اجتماع، راه و رسم زندگی و نیز معنویت را یاد می‌گیرند.

آیا می‌دانید که رفتار و گفتار شما به عنوان پدر روی رفتار و گفتار پسر تاثیر می‌گذارد؟ باید بدانید برای ایجاد یک رابطه خوب و مستحکم در ابتدا باید از خودتان شروع کنید؛ برای این که پسرها به رفتار و گفتار شما نگاه می‌کنند و آن را الگوی رفتاری خویش قرار می‌دهند؛ نکته‌ای که بیشتر پدرها به آن توجهی نمی‌کنند.

پسرهای جوان به رابطه میان پدر و مادرشان توجه می‌کنند. او از پدرش می‌آموزد که چگونه به مادرش و در آینده به همسرش احترام بگذارد، او را دوست داشته باشد و با افراد خانواده‌اش مهربان باشد، چگونه با دیگران ارتباط درست و خوب برقرار کند، با چه افرادی هم‌صحبت نشود و به چه پیشنهادهایی قاطعانه نه بگوید و به‌خاطر نه گفتنش خجالت نکشد.

او همچنین یاد می‌گیرد که چگونه در برابر مشکلاتی که در زندگی برایش پیش می‌آید مقاومت کند و آن مشکلات را با صبر و حوصله حل کند بنابراین پدرها باید عمیق‌تر و جدی‌تر درباره رفتار و گفتارشان با دیگران بخصوص افراد خانواده فکر کنند زیرا پدرها قهرمان زندگی پسرها هستند.

پس قهرمان زندگی آنها باشید و اگر می‌خواهید رابطه خوب و پابرجایی با آنها داشته باشید باید الگوی رفتاری خوبی برای آنها باشید.

پیدا کردن علایق مشترک

علایق مشترک بین خودتان و پسرتان را کشف کرده و تقویت کنید. ممکن است شما به علت تفاوت زیادی که از نظر علایق با هم دارید، برای ایجاد یک رابطه استوار با یکدیگر دچار مشکل بشوید.

در این مواقع به‌دنبال نقاط مشترک میان خودتان باشید. برای نمونه، پسری می‌گفت: پدرم عاشق ورزش کردن بود، اما من بیشتر به کتاب خواندن علاقه داشتم تا بازی‌های ورزشی. پدرم خیلی سعی کرد تا من هم مثل خودش عاشق بازی‌های ورزشی بشوم. او دوست داشت با هم بسکتبال بازی کنیم، اما من دوست داشتم با هم زیر درخت بنشینیم و کتاب بخوانیم ولی هر دوی ما در فضای باز و بیرون از خانه به چادر زدن، چوب جمع کردن و آتش روشن کردن خیلی علاقه داشتیم. به این ترتیب وقتی بیرون می‌رفتیم، چادر می‌زدیم و آتش روشن می‌کردیم، خیلی به ما خوش می‌گذشت و از این‌که در کنار یکدیگر بودیم حقیقتا لذت می‌بردیم. بنابراین به وقتی که با پسرتان می‌گذرانید اهمیت بدهید، به علایق او احترام بگذارید و با او مهربان باشید.

ورزش کردن

بیشتر پسرها در دوران جوانی عاشق ورزش‌هایی مثل فوتبال، بسکتبال، کشتی، صخره‌نوردی و... هستند. به او اجازه بدهید تا ورزش مورد علاقه‌اش را دنبال کند، نسبت به آن حساسیت نشان ندهید، دوران جوانی خودتان را به‌یاد بیاورید.

کارهایتان را کم کنید و زمانی را هر چند کوتاه به او اختصاص بدهید؛ گاهی اوقات همراه پسرتان به کوه بروید، با هم کشتی بگیرید، فوتبال بازی کنید... سعی کنید در مسابقاتش شرکت کنید و او را تشویق نمایید. اگر در مسابقه‌ای رتبه آورد با هم جشن بگیرید.

ارزش با هم بودن

این نکته مهم است که با پسرتان باشید و وقت‌تان را با او بگذرانید. حتی‌المقدور صبحانه را با او صرف کنید. به همراه یکدیگر به اردو بروید، چادر بزنید، آتش روشن کنید، کنار آتش بنشینید، او را در آغوش بگیرید، ببوسید و با محبت و صمیمیت درباره رویاهایتان حرف بزنید و بلندبلند بخندید.

با یکدیگر برنامه‌ریزی کنید تا هفته‌ای یکبار به رستوران یا تئاتر بروید، با دوستان پسرتان به گردش بروید تا با شخصیت آنها از نزدیک اشنا شوید. با هم به پیست دوچرخه‌سواری بروید. خلاصه سعی کنید لحظات شادی را با هم سپری کنید. حقیقتا ارزش با هم بودن را درک کنید و به یکدیگر احترام بگذارید.

کمک کردن به یکدیگر

برای این که رابطه شما با پسرتان مستحکم‌تر شود، بهتر است با هم یک کار مشترک انجام بدهید. البته به این نکته توجه داشته باشید که کارهایی را انتخاب کنید که از عهده پسرتان هم بر بیاید و بتواند به شما کمک کند. مثلا با هم یک باغچه کوچک در حیاط منزلتان درست کنید، گل بکارید و منظره زیبایی را به‌وجود بیاورید.

گاهی اوقات در کنار این باغچه زیبا بنشینید و با هم درباره اهداف و آرزوهایتان صحبت کنید و همچنین برای پسرتان از خاطرات دوران جوانی خود و این که آن زمان چگونه فکر می‌کردید و چه اهداف و آرزوهایی داشتید حرف بزنید.

به حرف‌هایش گوش کنید

پسرها خیلی اهل درددل کردن و حرف زدن نیستند، اما پدرها دوست دارند که پسرشان با آنها صحبت کند. از او بخواهید تا درباره افکار و احساساتش با شما صحبت کند، حتی درباره ورزش مورد علاقه‌اش از او سوال کنید. سعی کنید شنونده خوبی برای حرف‌های او باشید.

با دقت گوش دادن به حرف‌های پسرتان به او می‌فهمانید که آنقدر برایش ارزش و احترام قائلید که حاضرید تمام حرف‌هایش را بشنوید بنابراین با این روش می‌توانید متوجه مشکلات ریز و درشت پسرتان بشوید و به‌موقع به او کمک کنید. به اهداف و احساساتش احترام بگذارید و همیشه به او بگویید که چقدر دوستش دارید.

با آنها صحبت کنید

سعی کنید با پسرتان رابطه دوستانه‌ای برقرار کنید، تا بتوانید خیلی راحت با او درباره دنیای متفاوت دخترها و پسرها صحبت کنید و مطالب مفیدی را درباره بلوغ و ارتباط جنسی به او یاد بدهید و نیز به او بگویید که سالم‌ترین ارتباط جنسی پس از ازدواج است.

این نکته مهم است که مطمئن شوید او قادر است با دختران اقوام و اجتماع ارتباط سالمی برقرار کند و به آنها احترام بگذارد.

مقابل پسرتان به مادرش احترام بگذارید و هیچ‌گاه از مادرش در مقابل او انتقاد نکنید، زیرا این عمل تاثیر بدی روی رابطه میان شما خواهد گذاشت.

ارتباط خوب و درست برقرار کردن

اگر نتوانید با پسرتان ارتباط خوب و مستحکمی برقرار کنید، ممکن است به دام دوستان ناباب بیفتد. به او یاد بدهید در مهمانی‌هایی که در آن سیگار می‌کشند یا مواد مخدر مصرف می‌کنند، شرکت نکند و اگر دوستانش به او سیگار دادند، قبول نکند.

به او بگویید قبول نکردن او به معنی ترسو بودنش نیست بلکه به معنی هوش زیادش است. شما به عنوان پدر موظف هستید با او درباره مضرات سیگار صحبت کنید بنابراین خالصانه به پسرتان عشق بورزید، در کنارش باشید و اجازه بدهید او هم عشق شما را نسبت به خودش احساس کند.

یکی از مهم‌ترین کارهای یک پدر آموزش صحیح امور معنوی به پسرش است. یک پدر آگاه و باتدبیر علاوه بر ایجاد یک رابطه خوب، باید با پسرش درباره خدا، پیامبران و رهبران دینی صحبت کند و نظر پسرش را در این زمینه جویا شود تا بفهمد او چه اعتقاداتی دارد البته بهتر است از دوران کودکی او را با این مفاهیم آشنا کنید، زیرا در سن نوجوانی و جوانی مشکلات کمتری خواهید داشت. برای مثال با او به مسجد محل بروید و نماز بخوانید.

آشنایی با راه و رسم زندگی

پسرهای جوان به جز رابطه دوستانه با شما باید راه و رسم زندگی را هم بیاموزند. آیا شما راه و رسم زندگی را به پسرتان یاد داده‌اید؟ حقیقتا به او کمک کنید که معنی واقعی زندگی را بفهمد و عمر و جوانی خود را بیهوده تلف نکند. اول پدر، پسرتان باشید بعد دوست او باشید.

به او یاد بدهید همه چیز را سطحی نگاه نکند، بلکه فکر کند و عمیق‌تر به مسائل بنگرد. با او درباره این که چه کسی را الگوی زندگی خویش قرار داده است، صحبت کنید. او را مرد بار بیاورید یعنی پسری که در آینده پدری دیگر خواهد بود.


قطب نمای سرباز عراقی نجاتم داد
 به تعدادی از جنازه‌های عراقی برخورد نمودم. آنان را مورد بازرسی قرار دادم و از جیب یکی‌شان که گویا فرمانده هم بود یکی قطب‌نما به دست آوردم. از روی زاویه و گرای منطقه به طرف نیروهای خودی برگشتم

عملیات خیبر یکی از مهمترین عملیات های دوران دفاع مقدس است که دارای ویژگی های خاصی از جمله  منطقه آبی است.

مرحله چهارم عملیات خیبر بود و ما د رکنار رود فرات مستقر بودیم. به ما خبر دادند قرار است، عراق پاتکی را انجام دهد. به عقب برگشتیم و سپس در این سوی رودخانه توسط هلی کوپتر هلی‌برن شدیم. ساعت 5:30 دقیقه صبح بود که تانکهای عراقی شروع به پیشروی کردند.

در ضمن به ما گفته بودند، کسی با آنها درگیر نشود تا خبرتان کنیم. عده‌ای دیگر از نیروها را به فاصله 100 متری که متشکل از یک آر. پی‌. جی زن و یک تیربار چی بود، در اطراف نیزارها مستقر کرده بودند.

بچه‌ها از شب قبل در باتلاقها خوابیده و آماده بودند. تانکها از جلوی ما رد شده و به طرف جلو رفتند. نیروهایی که در باتلاق بودند، بلند شدند و روی عراقی‌ها آتش ریختند. ازآن طرف هم هواپیماها و هلی‌کوپترهای هوانیروز آنان را زیر آتش گرفتند.

تانکهای عراقی عقب‌نشینی کردند، در این لحظه به ما دستور دادند تا آنها را تارو مار کنیم. قرار بر این بود که به محض تارو مار کردن عراقی‌ها، به عقب برگردیم. در ضمن گفته بودند امیدی به هلی برن مجدد نداشته باشید.

مأموریتمان را به نحو احسن انجام دادیم و من دیدم که دیگر صدای بچه‌ها نمی‌آید، فکر کردم به عقب برگشته‌اند. با یکی از دوستانم به نام «محمد» بودم، او نیز تیربارچی بود. ناگهان دو تانک عراقی که با سرعت زیادی می‌آمدند، جلوی ما قرار گرفتند.

به محمد گفتم: من با نارنجک تانک‌ها را منهدم می‌کنم، تو از پشت سر مواظب باش. به جلو رفتم که ناگهان تیربارچی تانک، طرف چپ و جلوی پایم را به رگبار بست. به روی زمین خوابیدم و وقتی که سرم را بلندم کردم، دیدم که محمد تیربارچی را زده است.

 درب برجک تانک باز بود، بلافاصله به طرف آن رفتم و یک نارنجک درون آن انداختم. تانک منجر شد و به آتش کشیده شد. تانک دیگر عراقی وقتی موقعیت را چنین دید، نفراتش به بیرون پریدند و محمد آنها را نیز به رگبار بست و به هلاکت رسانید.

به علت اینکه ما رانندگی تانک را نمی‌دانستیم و ضمناً در آن موقعیت نمی‌توانستیم آن را به عقب منتقل نماییم،به ناچار یک نارنجک دیگر درون آن انداخته و آن را به آتش کشیدیم‌.

بلند شدیم تا به عقب برگردیم که دیده‌بانان عراقی ما را دیدند و چند گلوله خمپاره برایمان زدند. در همین گیر و دار یک تکه آتش قرمز مستقیم به طرفمان آمد من آن را به چشم خود دیدم و به محمد گفتم: بر روی زمین دراز بکش.

البته دیگر مهلت نشد و گلوله منفجر و ترکش‌های آن به ما اصابت کرد. گلوله توپ مستقیم بود و ترکش‌های آن به سر و صورت و بدن محمد و پاهای من اصابت کرده بود. خیلی ترسیده بودیم و حقیقتا روحیه‌مان خراب شده بود.

من به امید محمد بودم و پیش خودم می‌گفتم، او مرا نجات می‌دهد و به عقب بر می‌گرداند. اما افسوس که او از من وضعیت‌بدتری داشت.

مدت پنج روز میان نی‌زارها و درکنار باتلاقها بودم. خستگی و تشنگی جانم را به لبم آورده بود. دیگر هیچ امیدی به زنده‌ماندن نداشتیم، زندگی برایم سخت شده بود و ازخداوند طلب کمک می‌کردم. بچه‌های گروهانمان و بچه محلهایم یکی، یکی به نظرم می‌امدند.

زندگی را برای خود مرور می‌کردم، همه اینها را به هر ترتیبی بود، تحمل کردم.

روز پنجم دیگر کارد، به استخوان رسید و بیش از پیش تحمل آن لحظات برایم مشکل شد. غروب روز پنجم محمد به شهادت رسید و آن روز از سخت‌ترین لحظات عمر من بود. صبح همان روز او عکسی از جیبش بیرون آورد و آن را بوسید و به من نشان داد. محمد گفت: این عکس مادر پیرم می‌باشد، من تنها پسر خانواده هستم.

اگر تو زنده ماندی و به عقب برگشتی، هر طور شده جنازه‌ام را به خانواده‌ام برگردان مادرم منتظر جنازه‌ام می‌باشد.

صحبت های او اشک در چشمانم را جاری ساخت و من مدام به محمد روحیه می‌دادم و او را نسبت به زنده‌ماندنش امیدوار می‌کردم. محمد در غروب همان روز به شهادت رسید و سختی‌ها به یکباره بر روی دوشم افتاد و اینک من تک و تنها و در قلب دشمن با بدن مجروح و با یک دنیا سفارش از تنها دوست و محبوبم شب را آغاز می‌کنم.

آه ای خدای بزرگ چه لحظات درد ‌آور و سنگینی! براستی چگونه می‌توانم خود و محمد را از این معرکه بیرون بکشانم.

از زندگی سیر شده و به زنده ماندنم قطع امید کرده بودم. شهادت محمد و سخنان آخر او مرا سخت تکان داد. نمی‌دانستم چه باید بکنم؟ اما در هر صورت باید خود را از این موقعیت نجات می دادم. در این مدت نزدیک به 3 بار هلی کوپترهای خودمان برای نجات ما آمدند که هر بار به خاطر شدت آتش دشمن نمی‌توانستند کاری انجام دهند.

شب بود و سکوت مرگبار بر جزیره حاکم بود. گاه و بیگاه صدای خمپاره و یا توپی فضا را می‌شکست و من با دید و دریافت مکان خودم از روی ستارگان، با توجه به موقعیتی که از منطقه می‌دانستم، حرکت به طرف نیروهای خودی را با بدن مجروح و به صورت سینه خیز آغاز کردم.

همانطور که به جلو می‌رفتم، به تعدادی از جنازه‌های عراقی برخورد نمودم. آنان را مورد بازرسی قرار دادم و از جیب یکی‌شان که گویا فرمانده هم بود یکی قطب‌نما به دست آوردم. از روی زاویه و گرای منطقه به طرف نیروهای خودی برگشتم.

در حین برگشت یک اسلحه کلاشینکوف پیدا کردم که با شلیک چند تیر هوایی نیروهای خودی را متوجه کردم. آنان مشغول جمع‌آوری مجروحان و شهدای منطقه بودند، با شنیدن صدای تیر به جلو آمده و مرا پیدا کردند.

آدرس و محلی که پیکر محمد در آنجا افتاده بود، به آنها گفتم. بچه‌ها رفتند و جنازه محمد را آورده و به عقب منتقل کردند. مرا به بیمارستان اهواز و سپس به اراک منتقل کردند.

در این مدت پاهایم به علت اینکه چند روز پانسمان نشده بود، سیاه شد و می‌بایست آنها را قطع می‌کردند. بحمد‌الله لطف خداوند شامل حالم گردیده و با انجام چند عمل موفق جراحی مجبور به قطع پاهایم نشدند و یک بهبودی نسبی پیدا کردم


بررسی رایانه‌های لوحه‌ای
تبلت‌ها را کنار هم ببینیم
استیو جابز سال 2010 با معرفی رایانه لوحه‌ای iPad به سال‌ها تفکر درباره نوآوری در این عرصه پایان داد. در حقیقت او به شروع دوره جدیدی در عرصه سخت‌افزار رایانه‌ای کمک کرد. اگرچه چند سالی بود که تبلت‌های شخصی عرضه شده بود، اما iPad اولین دستگاهی بود که توانست از این قابلیت در بازار مصرف بخوبی بهره ببرد. موفقیت اپل برای شرکت‌های دیگر و همچنین برای علاقه‌مندان فناوری که به دنبال جایگزینی برای پیشنهاد اپل بودند، سودمند بود.

اما، تبلت واقعا چیست؟ در ساده‌ترین تعریف می‌توان گفت؛ تبلت یک دستگاه همراه محاسباتی است که از تلفن‌های هوشمند بزرگ‌تر است. البته تبلت، اندازه خاصی ندارد؛ برای مثال صفحه نمایش iPad مقداری کمتر از 10 اینچ است، اما تبلت‌های دیگر می‌توانند بزرگ‌تر یا کوچک تر باشند. به طور کلی، اگر یک دستگاه محاسباتی از یک صفحه نمایشگر لمسی استفاده کند و تلفن همراه نباشد، آن‌گاه یک تبلت است.

سال 2010، شرکت Lenovo دستگاهی به نام IdeaPad U1 را در نمایشگاه محصولات الکترونیک لاس‌و‌گاس معرفی کرد. در نگاه اول، این دستگاه شبیه یک لپ‌تاپ معمولی به نظر می‌رسید، اما اگر شما صفحه نمایشگر را از پایه‌اش جدا می‌کردید، لپ‌تاپ به تبلتی با سیستم عامل مستقل تبدیل می‌شد. در همان سال Lenovo نام این دستگاه را به LePad تغییر داد و در چین روانه بازار کرد.

اگرچه تبلت‌ها در شکل، اندازه و ویژگی‌ها متنوع هستند، اما آنها مشخصات مشابه زیادی دارند. تقریبا همه آنها صفحه نمایشگر لمسی دارند و سیستم‌عاملشان توانایی اجرای برنامه‌های کوچک را دارد. لزومی ندارد که تبلت‌ها جایگزین رایانه‌های قدرتمند شوند؛ اما آنها یک فرآیند جدید در زمینه دستگاه‌های محاسباتی به شمار می‌آیند.

در ادامه نگاهی به ویژگی‌های مشترک و اساسی تبلت‌ها خواهیم داشت.

چه چیزی تبلت‌ها را نازک کرده است؟

اگر شما یک دستگاه تبلت را باز کنید تا درون آن را نگاه کنید، متوجه 3 نکته می‌شوید؛ اول این که شما ضمانت‌نامه دستگاه را باطل کرده‌اید، دوم کارخانه سازنده تمام اجزای تبلت را کنار هم قرار داده تا دستگاهی مناسب و کارآمد بسازد و سوم بیشتر اجزایی که در تبلت می‌بینید مشابه اجزایی است که در یک رایانه معمولی پیدا می‌شود.

مغز متفکر یک تبلت، ریزپردازنده آن است. به طور معمول، تبلت‌ها از پردازنده‌ای کوچک‌تر از پردازنده‌های یک رایانه تمام‌عیار استفاده می‌کنند. این ویژگی باعث می‌شود فضای کمتری اشغال شود و میزان گرما تولیدی کاهش یابد. گرما برای رایانه‌ها مضر است و به لحاظ مکانیکی به دستگاه آسیب می‌رساند.

رایانه‌های لوحه‌ای به طور معمول انرژی خود را از باتری‌های قابل شارژ دریافت می‌کنند. با توجه به مدل تبلت‌ مدت شارژ باتری متفاوت است و زمانی بین 8 تا 10 ساعت خواهد بود. برخی از تبلت‌ها باتری‌های قابل تعویض دارند، اما برخی دیگر مانند آیپد و آیپد2، این امکان را در اختیار کاربر قرار نمی‌دهند. برای تعویض باتری این تبلت‌ها یا باید آنها را به فروشگاه‌‌های مجاز بدهید تا این کار را برایتان انجام بدهند یا از خیر گارانتی تبلت‌تان بگذرید و خودتان این کار را انجام دهید.

با توجه به کارخانه سازنده، یک تبلت ممکن است برای کار خاصی ساخته شده باشد. CPU رایانه‌‌ها دستورات را در چرخه‌های زمانی اجرا می‌کند که بیشتر این چرخه‌ها در هر ثانیه اجرا می‌شود و بنابراین CPU دستورالعمل‌های بیشتری را می‌تواند پردازش کند. برخی تبلت‌ها پردازشگر تحت ساعت (underclocked) دارند، به این معنا که تعداد فرامینی که CPU در هر ثانیه اجرا می‌کند کمتر از میزان توانایی واقعی آن است. دلیل این که CPU را به این صورت می‌سازند، مصرف انرژی کم و کاهش تولید گرماست.

بیشتر تبلت‌ها نیازی به قدرت پردازش اضافی ندارند. برنامه‌هایی که برای تبلت‌ها وجود دارد نسبت به برنامه‌های رایانه‌ای از پیچیدگی کمتری برخوردارند. اصطلاح رایج برای این برنامه‌ها اپلیکیشن(application) یا اپ (app) است.

علاوه بر باتری وCPU ، اجزای دیگر در یک تبلت معمولی عبارت است از:

شتاب سنج

ژیروسکوپ‌

پردازنده‌های گرافیک

حافظه مبتنی بر فلش

WiFiیا تراشه‌های تلفن همراه و آنتن

پورتUSB و منبع تغذیه

بلندگو

تراشه کنترل‌کننده صفحه نمایش لمسی

حسگر دوربین، لنز و تراشه‌ها

شتاب سنج و ژیروسکوپ به تبلت در تعیین جهتش کمک می‌کند تا نمایشگر گرافیک آن تصاویر را به صورت افقی یا عمودی نشان بدهد. پردازشگر گرافیک یا GPU برای تولید تصاویر مستقل عمل می‌کند. WiFi یا تراشه‌های تلفن همراه به شما امکان اتصال به شبکه‌های رایانه‌ای را می‌دهد. تبلت‌ها ممکن است دارای گیرنده بلوتوث هم باشند. تنها چیزی که شما نمی‌توانید در تبلت‌ها پیدا کنید فن است که دلیل آن کمبود فضاست.

صفحات لمسی و تبلت‌ها

2 روش اساسی برای ساخت صفحات لمسی تبلت‌ها وجود دارد: صفحات مقاومتی و خازنی. کارخانه سازنده باید یکی از این دو روش را انتخاب کند، زیرا این دو باهم سازگار نیستند.

سیستم مقاومتی، لمس صفحه نمایشگر را با کمک فشار تشخیص می‌دهد. تبلت‌هایی با سیستم مقاومتی اغلب نیاز به قلم دارند؛ اما این سیستم چگونه کار می‌کند؟

این سیستم دارای دو لایه است که یکی از آنها از جنس رساناست. بین این دو لایه فضای خالی وجود دارد. وقتی تبلت روشن است، جریان الکتریکی در سراسر دو لایه وجود دارد. اگر شما به صفحه نمایشگر فشار وارد کنید باعث ایجاد تماس بین دو لایه می‌شود و این کار تغییر میدان الکتریکی در دو لایه را رقم می‌زند.

این تغییرات توسط یک ریزتراشه تشخیص داده ‌شده و روی صفحه نمایشگر ترجمه می‌شود. CPU این مختصات را دریافت و آنها را برای سیستم‌عامل ارسال می‌کند و به این صورت محل تماس تشخیص داده می‌شود.

سیستم مقاومتی بسیار آسیب‌پذیر است. وارد آمدن فشار زیاد ممکن است فضای بین لایه مقاومتی و رسانا را از بین ببرد و موجب خرابی سیستم شود. این صفحات نسبت نوع خازنی، وضوح تصویر کمتری دارند.

سیستم خازنی اما نیازی به فشار ندارد. این سیستم شامل لایه‌ای از یک ماده‌ برای ذخیره بار الکتریکی است. وقتی شما صفحه رسانای این نمایشگر را لمس می‌کنید، مقداری از این بار الکتریکی به وسیله‌ای که با آن صفحه را لمس کرده‌اید انتقال می‌یابد.

به عبارت دیگر، شما برای استفاده از صفحات مقاومتی می‌توانید از هر وسیله‌ای استفاده کنید اما برای استفاده از صفحات خازنی باید از وسایل رسانا استفاده شود.

سیستم‌های خازنی مقاوم تر از سیستم مقاومتی است و نیازی به ایجاد فشار زیاد برای تشخیص محل تماس ندارد. همچنین سیستم خازنی وضوح تصویر بالاتری نسبت به سیستم مقاومتی دارد.

تاریخچه تبلت‌ها

ایده تبلت چندان جدید نیست و به سال 1968 برمی‌گردد. یک دانشمند به نام آلن کی(Alan Kay) پیشنهاد کرد با پیشرفت در فناوری‌های صفحات نمایشگر مسطح، واسط‌های کاربر، کوچک‌سازی اجزای رایانه‌ای و برخی آزمایش‌ها در زمینه فناوری WiFi می‌توان دستگاه رایانه‌ای پیشرفته‌ای ساخت. آلن کی ایده خود را توسعه داد و پیشنهاد کرد این دستگاه می‌تواند برای اهداف کمک آموزشی مناسب باشد. سال 1972 او مقاله‌ای درباره این دستگاه منتشر کرد و آن را کتاب پویا(Dynabook) نامید.

یکی از تبلت‌های اولیه GRiDPad است که برای اولین بار سال 1989 ساخته شد. GRiDPad شامل یک صفحه لمسی خازنی تک رنگ و قلمی سیمی بود. وزن آن حدود 2/2 کیلوگرم می‌شد. در مقایسه با تبلت‌های امروزی GRiDPad زمخت، سنگین و عمر باتری‌اش کوتاه (حدود 3 ساعت) بود.

به دنبال GRiDPad تبلت‌های دیگری بر پایه قلم ارائه شدند که هیچ‌کدام با اقبال عمومی رو به رو نشدند. اپل برای اولین بار با تبلت نیوتن وارد این کارزار شد. دستگاهی که بعد از چند سال همان اندازه که تحسین شد مورد تمسخر قرار گرفت. عمده انتقادها به نیوتن در خصوص نرم‌افزار شناسایی دستنوشته آن بود.

واقعا تا زمانی که استیو جابز برای اولین بار آیپد را به جمعیت مشتاق نشان دهد، رایانه‌های لوحه‌ای محصول مناسبی برای کاربران نبود.

امروزه، شرکت‌هایی مانند اپل، گوگل، مایکروسافت و HP در حال تلاش برای پیش‌بینی نیاز مصرف‌کننده به منظور طراحی نسل بعدی دستگاه‌های تبلت هستند. باید دید نسل‌های بعدی تبلت‌ها چگونه خواهند بود.


رایانه‌های جدید مسحور کننده‌اند
 در سال‌های اخیر، بازار پیشگویی درباره آخر و عاقبت رایانه‌های PC حسابی گرم بوده است. هر چه می‌گذرد این پیش‌بینی‌ها در مورد به پایان‌رسیدن عمر رایانه‌های دسکتاپ شدت یافته و صورتی تاسف‌بار و غم‌انگیز به خود می‌گیرد.

اما در پاسخ همه اینها باید گفت حالا که دسکتاپ‌ها هر روز شکل و شمایل جالب‌تری به خود می‌گیرند، چه دلیلی وجود دارد که از دور خارج شوند؟

رایانه‌های All-in-one PC

در گذشته، رایانه‌های یکپارچه (All-in-one desktop) حتی قادر به پاسخگویی به نیازهای عادی کاربران رایانه‌ها نیز نبودند و بیشتر در فیلم‌های سینمایی علمی ـ تخیلی دیده می‌شدند که برنامه‌هایی عجیب و غریب را اجرا می‌کردند.

امروزه آنها مرکز توجه همه تولیدکنندگان رایانه‌ها قرار گرفته‌اند تا جنبه‌های مسحورکننده پردازش رایانه‌ای را به نمایش بگذارند.

با عرضه انواع تازه‌ای از پردازنده‌های ارزان به بازار رایانه‌های یکپارچه نیز بیشتر نیرو می‌گیرند. در گذشته شما بسختی می‌توانستید یکی از این رایانه‌ها را با قیمتی کمتر از 1500 دلار پیدا کنید اما امروزه می‌توانید انبوهی از قابلیت‌ها و کارایی‌ها را حتی در یکپارچه‌های زیر قیمت هزار دلار نیز بیابید.

خیلی از این رایانه‌ها به کارت‌های گرافیک اختصاصی مستقل و قابلیت‌های رسانه‌ای درون‌ساختی چون Blu-ray و برنامه‌های نرم‌افزاری کاربردی video-on-demand نیز مجهز شده‌اند، بنابراین قادر به پخش محتوای چندرسانه‌ای و اجرای پایه بازی‌ها با نرخ قاب تصویر (frame rate) مناسبی نیز هستند.

همین مزایا باعث شده خانواده‌ها هر چه بیشتر این رایانه‌های PC را برای سرگرمی به خدمت بگیرند. با این تفاسیر دسکتاپ‌ها بتدریج از کنج دفاتر کار اداری و خانگی به اتاق‌های پذیرایی، آشپزخانه‌ها و دیگر مکان‌هایی که اعضای فامیل دور هم جمع می‌شوند، نقل مکان می‌کنند.

این تحول موجب می‌شود خانواده‌ها در کنار هم از لذت پایان‌ناپذیر استریم فیلم‌ها، تماشای تلویزیون، خلق برنامه‌های کاربردی و بازی‌ها بهره‌مند شوند.

رایانه یکپارچه زیبای لمسی شرکت Vizio که در گذشته بیشتر بر تولید تلویزیون‌ها و پخش‌کننده‌های محتوای رسانه‌ای (media player) تمرکز داشت، با نام ویزیو
CA24-A2 Media marvel all-in-one PC که در CES2013 ارائه شد، یکی از بهترین نمونه‌های این دسکتاپ‌هاست.

رایانه‌های دسکتاپ کیس‌دار نیز بسرعت در حال کوچک‌شدن هستند. از نمونه‌های این دسکتاپ‌ها می‌توان Lenovo Think center M92P که از کوچکی در هر گوشه‌ای می‌توان پنهانش کرد و در نقطه مقابل آنها رایانه PC بازیخوری Digital Storm Aventum را نام برد که اندازه‌اش دوبرابر یک میز اتاق پذیرایی است.

لپ‌تاپ‌ها

این روزها خط مرزی بین لپ‌تاپ‌ها و تبلت‌ها هر روزه کمرنگ‌تر می‌شود. حتی این احتمال که تا پنج سال دیگر اصلا تولید همه آنها متوقف شده و نسلشان منقرض شود نیز وجود دارد.

امروزه لپ‌تاپ‌ها و رایانه‌های لوحه‌ای (تبلت) گجت‌هایی کلا متفاوتند. تبلت‌ها گجت‌هایی ایده‌آل برای براوز‌کردن به صفحات وب، تماشای فیلم‌ها و مطالعه در حال حرکت هستند، در حالی که لپ‌تاپ‌ها برای انجام کارهای خلاق مناسب‌ترند. در درازمدت این دو وسیله سخت‌افزاری متفاوت بتدریج وجوهی مشابه خواهند یافت.

آینده آنها طوری است که راهی جز یکی شدن برایشان باقی نخواهد ماند. اولین مرحله این تبدیل مدت‌هاست انجام شده است؛ سیستم‌های ترکیبی (hybrid) ویندوز 8 نمایانگر گوشه‌ای از این تغییرات است.

سیستم‌های Lenovo Yoga13 ،Dell XPS Convertible Touch و Sony Duo11 کاملا عناصر مختص تبلت‌ها و لپ‌تاپ‌ها را با یکدیگر تلفیق کرده‌ است.

امروزه تبلت‌ها از صفحه نمایش‌های کوچک و مقادیر محدودی از فضای ذخیره داده (storage) بهره‌مندند، اما از کارایی تمام عیار لپ‌تاپ‌ها بهره‌ای نبرده‌اند.

گردش آینده بر مدار تبلت‌ها خواهد بود. تبلت‌ها بزرگ‌تر شده و صفحه نمایشی در حد 13 اینچ خواهند داشت. آنها لاغرتر، سبک‌تر و ابعاد خلاقیت در آنها تقویت می‌شود.

در این زمینه همه آنها به صفحه کلید‌های وایرلس مجزا مجهز شده و رابط کاربری‌شان بهبود خواهد یافت. همچنین کاربرد جدی استفاده از وسایل خارجی اشاره‌ای نظیر قلم دیجیتال و ماوس با آنها ضروری به نظر می‌رسد، اما باید دید چه فناوری‌هایی در خلق این آینده تبلت محور نقش خواهند داشت.

اولین ارتقا می‌تواند بهبود در فناوری حافظه پایدار (حافظه فلش بهتر) به عنوان یک سخت‌افزار کلیدی باشد. همچنان که فضای ذخیره ابری (cloud storage) اهمیت می‌یابد، برخورداری از فضای ذخیره داده محلی نیز حیاتی‌تر می‌شود.

اهمیت این امر در موقعیت‌هایی که شما در مکان‌هایی که از اینترنت باند پهن (broadband) برخوردار نیستند در حال حرکت هستید، بخوبی جلوه‌گر می‌شود.

آن موقع است که برای ویرایش ویدئو و عکس‌ها یک فضای ذخیره داده محلی حجیم صورت یک ضرورت کلیدی به خود می‌گیرد.

اینجاست که بهبود فضای ذخیره داده به همراه کاهش قیمتش براساس هر گیگابایت برای نگهداری فایل‌ها و تنظیم sync کردن بین گجت‌های مختلف اهمیت می‌یابد.

اولترابوک‌ها و تبلت‌ها

همراه با بهبود و پیشرفت پردازنده‌ها (CPU) ما شاهد ارائه پردازنده‌های هسول (Haswell) از سوی اینتل خواهیم بود.

این CPU امکان طراحی تبلت‌ها به همراه پایانه‌های گسترش داکینگ (dock) را فراهم ساخته تا آنها به آسانی از امکانات و قابلیت‌های تمام‌عیار یک PC برخوردار شوند.

این پردازنده‌ها برق کمتری مصرف کرده و از زمان شارژ طولانی‌تر باتری (مانند آنچه امروزه در اولترابوک‌های رده متوسط مشاهده می‌شود) برخوردار است.

یک بهبود کلیدی هسول و دیگر پردازنده‌های آینده این است که کارایی بهتر گرافیکی را حتی با کاهش مصرف برق، برای تبلت‌ها و اولترابوک‌ها به ارمغان بیاورد.

اولترابوک‌ها و تبلت‌های امروزی کارایی محدودی را در اجرای بازی‌های 3D ارائه می‌کنند. کارایی بهتر سه‌بعدی مترادف گزینه‌های گسترده‌تر بازی برای تبلت است.

همراه با بهبود کیفیت اینترنت باند پهن، اتصال‌پذیری (connectivity) نیز باید بهبود یابد. امروزه قیمت اینترنت باند پهن موبایل کاهش یافته، اما بهای پهنای باند برحسب گیگابایت هنوز گران باقی مانده است.

داک‌های تبلت شامل صفحه کلیدهای کامل که از مانیتورهای متعدد، فضای ذخیره داده و باتری‌های اضافی پشتیبانی می‌کنند نیز به منظور استفاده‌های تجاری در راهند.

ممکن است طراحان گرافیک و سایر کاربرهای حرفه‌ای به صفحه نمایش‌های بزرگ‌تر و صفحه کلیدهای تکمیل و تقویت‌شده‌تر نیاز داشته باشند؛ بنابراین با دیدن اولترابوک‌ها و تبلت‌های 15 تا 17 اینچ متعجب نشوید.

جمع‌بندی

در آینده کاربرهای رایانه‌ها، لپ‌تاپ‌های ضخیم و سنگین را کنار گذاشته و به جای آن تبلت‌هایی را حمل می‌کنند که سرعت، قدرت و کارایی‌شان فراتر از حد اولترابوک‌های امروزی خواهد بود؛ بنابراین یک رایانه یکپارچه قدرتمند در منزل خواهند داشت و تبلت‌ها با پایانه گسترش‌شان کارایی و فضای ذخیره داده کافی را در سفر به آنها ارائه خواهد کرد.

 

منابع:

http:‌/‌‌/‌reviews.cnet.com

http:‌/‌‌/‌www.droid-life.com

http:‌/‌‌/‌www.geek.com