سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز فرهنگی توحید (مسجد امیر المومنین زازران )شهرستان فلاورجان

نظر

حسن عباسی:

دشمن به دنبال مواخذه کسانی‌ است که 30 سال پیش با منافقین جنگیدند

دوشنبه 21 فروردین 1396 ساعت 22:31
رئیس اندیشکده یقین گفت: امروز به گواه آمار و ارقام وضعیت بیکاری و اشتغال مهمترین دغدغه مردم است.
دشمن به دنبال مواخذه کسانی‌ است که 30 سال پیش با منافقین جنگیدند

به گزارش جهان نیوز، حسن عباسی رئیس اندیشکده یقین عصر امروز در نشستی با عنوان کیک زدی که بنفش شد که به همت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در این دانشگاه برگزار شد، بیان داشت: مساله تقابل غرب با ایران فراتر از حوزه هسته‌ای و مربوط به سه هزار سال است.
وی ادامه داد: دعوای هسته‌ای با آمریکا و غرب بر سر تعداد سانتریفیوژ و یا درصد غنی‌سازی نیست بلکه به گفته وندی شرمن ما مشکلمان با ایران‌ها با ژن ایرانی است. زیرا درواقع در این ژن نوعی هویت استقلال،‌خودباوری و بنیادی پولادین است.
این کارشناس مسائل استراتژیک بیان داشت: امروز در بخش موشکی، انرژی اتمی و حوزه اسلامی دارای نقطه قدرت هستیم و غرب و امریکا نیز به آنجا فشار می‌آورد تا آن را فرسایش دهد. این استراتژی است که آمریکا علیه قدرت‌های روبروی خود به کار می‌برد. یک جنگ سرد تکنولوژیک بین غرب و ایران شروع شده است.
عباسی اظهار داشت: چند سال گذشته که یک هواپیمایی ایران 140 که تولید خودمان است سقوط کرد عده‌ای فریاد زدند که ایرانی‌ها باید هواپیمای بهتری سوار شوند اما این درحالی است که ایرباس مالزی طوری سقوط کرد که از صفحه رادار گم شد و هیچ اثری از آن باقی نماند.
وی ادامه داد: وقتی ما قرارداد 10 میلیارد دلاری با ایرباس فرانسه می‌بندیم درنهایت 100 هواپیما به ما می‌دهند اما 10 سال دیگر ما نمی‌توانیم هواپیمایی تولید کنیم و به فکر تکنولوژی هواپیماسازی باشیم لذا دانشجوی ما مجبور است برود در همان ایرباس کار کند. وقتی هواپیما داریم دانشجوی هوافضای ما کجا کار داشته باشد. وقتی دهها مدل خودرو، تکنولوژی کشاورزی و IT وارد می‌کنیم امکانی برای شغل دانشجو ایجاد نمی‌شود.
رئیس اندیشکده یقین تصریح کرد: وقتی دانشجوی دانشگاه صنعتی نخواهد ماشین خوب تولید کند نفس دانشجو شدنش زیر سوال می‌رود.
وی با تاکید بر اینکه ما پای میز مذاکره انرژی هسته‌ای خود را دادیم و سیطره هسته‌ای آمریکا را پذیرفتیم ادامه داد اینکه می‌گویند ما هسته‌ای را دادیم تا بحث اقتصادی مردم خوب شود و بازی برد برد باشد درست نیست. تحریم‌های اقتصادی حذف نشده است. اینکه می‌گوید برجام باران رحمتی است که بعضی نمی‌بینند آیا منظور از بعضی، همین 80 میلیون نفر جمعیت ایران است؟
عباسی ضمن اشاره به اینکه ما زیر بار کدخدا بودن آمریکا نمی‌رویم تاکید کرد: یاران ما کسانی بودند که گوش آمریکایی‌ها را در خلیج فارس بریدند. این قبری که روی آن زار می‌زنید داخلش مرده نیست. قرار این بود که در برجام تحریم‌ها رفع شود.
وی بیان داشت: شما که عینک مخصوص دارید و نتایج برجام را می‌بینید لطف کنید به دانشگاه‌ها بیایید و در مورد تحریم ایسا توضیح دهید.
عباسی درمورد اشتباهات راهبردی دولتمردان گفت: اشتباه از سال 80 و مجمع تشخیص مصلحت نظام برای اقتصاد درهای باز شروع شد. جذب سرمایه خارجی، جذب تکنولوژی ارزان، ساخت با کارگر ارزان و غیرمتخصص و صادرات انبوه از تفکرات این اقتصاد بود. این سیاست در مجمع مصلحت تشخیص نظام مطالعه شد و چندین کتاب درمورد آن نوشته شد. رئیس جمهور فعلی برای یکی از آن کتاب‌ها به نام چین نو مقدمه هم نوشت.
این کارشناس مسائل استراتژیک اشاره کرد: بعد از آن به دنبال سیاست درهای باز مدل تایلند رفتند مهمترین شرکت ما  الان تایلند است. ما را در پست‌ترین مدل ارتباط با این کشور هل دادند از سیاست‌های درهای باز چین ما را به سیاست درهای باز تایلند رساند. اشتباه محاسباتی که رهبر در مورد آن فرمودند همین مسائل بود.
وی تاکید کرد: امروز به شهادت آمار و ارقام وضعیت بیکاری و اشتغال مهمترین دغدغه مردم  است. چون دولتمردان ما شکم‌های اطرافیانشان از شیشلیک پر است و خانه‌های چند صد متری دارند مساله اشتغال برایشان مهم نیست.
عباسی خاطرنشان کرد: یک نفر در این مملکت آمار برجام را می‌بیند اما بقیه آن را نمی‌بینند هر روز یک گوشه در کشور بیکار می‌شوند. سیاست درهای باز توسط مجمع تشخیص و دولت پیگیری شد در صورتی که امروز کشور انگلیس، فرانسه و ایالت متحده به سمت درهای بسته می‌روند. انگلیس از اتحادیه اروپا بیرون رفت چون نمی‌خواهد بار یونان، مجارستان و پرتغال فلک زده را برعهده گیرد.
این کارشناس مسائل استراتژیک با تاکید بر اینکه امروز در جهان مشکل اشتغال پدیده‌ای به نام جنگ ارزی را رقم زده است تصریح کرد: در میدان نظامی تا قاسم سلیمانی، پوردستان و علی فضلی به دنبال اصل شهادت هستند، کسی نمی‌تواند چپ به این کشور نگاه کند.
وی ادامه داد: اگر شغلی در ایران ایجاد کنیم شغلی در یک کشور دیگر  از بین خواهد رفت. به تعبیر آیت‌‌الله جوادی املی ستون فقرات ملت نظام مالی است. معاون وزیر علوم گفته است که 50 هزار فارغ‌التحصیل دکترا داریم، بیلبوردهای تهران را نگاه کنید کمپانی نمانده که نیاید آشغال‌هایش را در کشور بفروشد اسم این جنگ ارزی است نه جنگ تکنولوژی.
عباسی تاکید کرد: امروز که جوان ما در سوریه شهید شدند و چند هزار جوان ما برای اعزام به جبهه‌های انقلابی ثبت‌نام کردند نگران تهدید نظامی دشمن نیستیم اما نگران سایه جنگ ارزی هستیم.
وی تاکید کرد: تمام مراجع مطلق می‌گویند سیستم مالی ما ربوی است برای تذکر این بزرگان باید در آخرت پاسخگو باشیم. امروز نگرانی را مصیبت در جهان مساله ربا است.
عباسی اظهار داشت: ما سال 65 به زور فشنگ کلاشینکف تولید می‌کردیم اما پس از 30 سال موشک بالستیک و کروز می‌سازیم.
این کارشناس مسائل استراتژیک گفت: وقتی اسم قاسم سلیمانی را می‌شنویم این نام تنها یک اسم نیست بلکه یک جریان انقلابی است و لشکر فاطمیون افغانستان، زینبیون پاکستان و حیدریون عراق است.
وی با تاکید بر اینکه وظیفه دولت رفع سایه جنگ نیست بلکه طبق قانون اساسی این مساله با رهبری است خاطرنشان کرد: دولت با گفتن این مساله که ما با برجام سایه جنگ را دور می‌کنیم جک نگوید وظیفه شما زدودن سایه جنگ ارزی یعنی ایجاد اشتغال است. دیروز در مراسم یازدهمین سال فناوری هسته‌ای از یک پمپ مکانیکی رونمایی کردند اینها همه هسته‌ای را دادند و رفتند.
این کارشناس مسائل استراتژیک درمورد شناخت بهتر جریان ضد انقلاب گفت: بعضی از جریان ضد انقلاب می‌گویند چرا سال 67 اعدام می‌کردند آیا نباید امثال مثل ریگی که بیش از 400 نفر را کشت اعدام کرد. دوست داشتید شما هم در همان اتوبوسی بودید که جلوی دوربین سر مردم را بریدند.
وی ادامه داد: اینطور جلو برود 30 سال دیگر می‌گویند آن خلبانی که ریگی را از آسمان به زمین آورد و آن نیروی وزارت اطلاعات و آن قاضی و دادستان را باید بگیریم و اعدام کنیم که چرا این کار را کردند جریان ضد انقلاب این است. امروز نیت دشمن این است که هر کسی که 30 سال پیش با منافقین جنگ کرده مواخذه شود.
وی با اشاره به اینکه امروز سالگرد شهادت شهید صیاد شیرازی است بیان داشت: صیاد شیرازی سپهبدی بود که نماد استقامت و انسان محکمی بود و لرزه به تن عراقی‌ها می‌انداخت. منافقین 17 هزار شهید روی دستمان گذاشتند موشک اسکات و بالستیکی که عراق به شهرها شلیک می‌کرد اینها گرا می‌دادند. شما  جای وزارت اطلاعات بودید با منافقین چه برخوردی می‌کردید پرونده هسته‌ای را هم همین سازمان منافقین دور زدند حالا گروهی شدند موافق تروریست‌ها.
عباسی اظهار داشت: رفتار منافقین به گونه‌ای بود که قرار بود اینجا نیز مانند لیبی و سوریه شود. اینکه برگردیم بینیم 37 سال گذشته که کشور در امنیت بوده مشاهده می‌کنیم ارتش،‌سپاه، نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و قوه قضاییه برخورد کرده‌اند.
وی با تاکید بر اینکه امام درمورد آیت‌الله منتظری از لفظ شیخ ساده‌لوح استفاده کرد، تصریح کرد: ما در دفاع مقدس به خاطر یک لحظه ایستادگی و برای یک لحظه مبارزه با تروریستها نادم و پشیمان نیستیم. جریان مسعود رجوی و چریک‌های فدایی بودند که به نیابت از صدام مردم را در جنوب کشور قتل عام کردند ما جایی شرمنده هستیم که زندگی اقتصادی خوبی ایجاد نکردیم مردم ما در حوزه امنیتی نادم و پشیمان نیستند.


نظر

گفتگوی خواندنی با حاج عباس کشوان کلیددار حرم حضرت عباس(ع)

مردی که کلیددار حرم حضرت‌عباس(ع) بوده و این روزها وارد دهه هشتم زندگیش شده است. در سفر به کربلا که 2‌هفته‌ای از آن می‌گذرد، یک ساعتی را در کنار او گذراندم و برای من و همسفرم از هر دری سخن گفت.
گفتگوی خواندنی با حاج عباس کشوان کلیددار حرم حضرت عباس(ع)
به گزارش گروه فرهنگی جهان نیوز،درباره سلوک آقای قاضی هست که در حرم حضرت‌عباس(ع) برایش فتح‌باب صورت گرفته؛ حال فکر کنید کسی تمام عمر خودش که هیچ، 12نسل قبل‌تر از او هم خادم ساقی تشنه لب کربلا بوده باشد! دیگر چه کم دارد این شخص؟ «حاج عباس کشوان» را همه کربلا می‌شناسند؛ مردی که کلیددار حرم حضرت‌عباس(ع) بوده و این روزها وارد دهه هشتم زندگیش شده است. در سفر به کربلا که 2‌هفته‌ای از آن می‌گذرد، یک ساعتی را در کنار او گذراندم و برای من و همسفرم از هر دری سخن گفت.

نام حاج شیخ عباس محمد علی کشوان ‌آل‌شیخ را چندین بارشنیده بودم و وقتی عازم کربلا شدم قصد کردم هرطور شده این پیرمرد مهربان و نورانی را ملاقات کنم؛ پیرمردی که اجدادش چند قرن پیش، از ایران به عراق مهاجرت کرده‌اند و 12نسل از خانواده‌اش کلیددار حرم حضرت ابوالفضل(ع) بوده‌اند و اکثرشان هم در روز عاشورا به دیدار حق شتافته‌اند، حالا خودش پس از گذشت 48سال که خادم و کلیددار این حرم مطهر بوده به‌دلیل کهولت سن بازنشسته شده و در خانه به سر می‌برد.

از حرم حضرت عباس(ع) که بیرون بیایی و باب قبله را دور بزنی به خیابانی می‌رسی که در آن از هر کس نام شیخ عباس کشوان را بپرسی تو را تا در خانه‌اش راهنمایی می‌کند؛ خانه‌ای در کوچه پس کوچه‌های کربلا که فاصله‌اش تا بین‌الحرمین تنها 10دقیقه است، جایی که کلیددار کهنسال حرم حضرت عباس(ع) در آن زندگی می‌کند. حدود ساعت 5بعدازظهر به خانه شیخ عباس می‌رسم؛ خانه‌ای کوچک و ساده‌ که از همان ابتدای ورودت آرامشی عجیب را به تو تزریق می‌کند.

وارد اتاق که می‌شوم تعدادی زائر ایرانی را می‌بینم که برای ملاقات شیخ عباس منتظر نشسته‌اند. روی نخستین صندلی می‌نشینم و چشمان کنجکاوم به سرعت دیوارهای خانه را دور می‌زند، 2قاب عکس از شیخ عباس که یکی متعلق به زمان کلیدداری‌اش در حرم حضرت عباس(ع) است و دیگری عکسی جدیدتر که شاید یک سال پیش گرفته شده، یک‌دست مبل ساده و یک تلویزیون و دیوارکوب‌های قرآنی کل وسایل خانه را تشکیل داده است.

به سمت اتاق شیخ عباس که نگاه می‌کنم پیرمردی نورانی را می‌بینم با دشداشه‌ای سفید، روی صندلی نشسته و قرآنی کنار دستش قرار دارد و کمی آنطرف‌تر بسته‌های کوچک تربت که به مهمانانش‌ هدیه می‌دهد. کنار دست شیخ‌عباس، مردی نشسته که معمولاً حاضران را دعوت به سکوت می‌کند تا شیخ عباس باب صحبت را باز کند.

پیرمرد مهربان با لهجه‌ای عربی شروع به صحبت می‌کند و پس از سلام و خوش‌آمد با نخستین حرفش تلنگری عجیب را به من وارد می‌کند؛ «اگر یک روز نماز صبح‌تان قضا شود یک سال در کارهایتان گره می‌افتد». حالم دگرگون می‌شود. حرف‌هایش را اینطور ادامه می‌دهد: «در خانه‌ای که نماز خوانده شود، ملائکه خدا در آنجا حاضر می‌‌شوند، خواندن زیارت عاشورا هم برکات فراوانی دارد و کلید حل مشکلات است».

500سال ارادت
شیخ عباس می‌گوید نام‌خانوادگی‌اش یعنی کشوان از شغل کفشداری حرم گرفته شده (در زبان عربی کشوان به‌معنای کفشداری است) و از 490سال پیش کلید حرم وسرداب حضرت‌عباس(ع) دست خاندان او بوده است؛ «اجداد ما برای زائران اهل‌بیت حرمت زیادی قائل بودند، یادم می‌آید که یکبار پدرم حاج محمد علی که او هم خادم حرم حضرت عباس(ع) بوده تعریف می‌کرد یک روز که در حرم را باز می‌کرده با عرب‌های بیابانی در صحن مطهر مواجه شده که از لحاظ لباس و نظافت وضعیت مناسبی نداشتند و ممکن بود به‌دلیل نجاست، صحن حرم را آلوده کنند. با طلوع آفتاب به آنها گفته که آفتاب درآمده و حالا می‌توانند بروند اما پدربزرگم که شاهد این صحنه بوده رفتار تندی با پدرم کرده و به او گفته که ‌ای‌بی‌حیا تو حق نداشتی به آنها بگویی که بروند! اگر اینجا را نجس می‌کردند من با محاسنم آن را پاک می‌کردم، بعد هم برای دلجویی از آنها مقداری پول و خوراک بهشان داد».

عاشق لرها هستم
این کلیددارحرم حضرت‌عباس(ع) که در طول مدت حضورش در این حرم مطهر معجزات زیادی را دیده به بیان خاطره‌ای از دیدن یکی از معجزات حضرت عباس(ع) می‌پردازد و می‌گوید:‌« من پشت سر اقوام لر، حتی اگر بی‌سواد هم باشند نماز می‌خوانم بس که اینها ساده و بی‌ریا هستند، شب جمعه‌ای بود و ما در حرم قمر بنی‌هاشم مشغول خواندن دعای کمیل بودیم، حرم تقریباً خلوت بود که دیدم یکی از همین لرهای با صفا با پسربچه‌ای 8-7ساله در بغل وارد حرم شد و به فاصله 5متری ضریح حضرت عباس(ع) ایستاد.پسربچه‌ای که در بغلش بود کاملا فلج بود و تنها چشم‌ها و دهانش حرکت داشت، حتی این بچه قدرت تکلم و شنوایی هم نداشت و مثل یک تکه گوشت در دست پدرش آرام گرفته بود.من دیدم که این مرد با صدای بلند رو به ضریح کرد و گفت: ای ابوالفضل(ع)، من از تو اولاد سالم خواستم، این چه اولادی است که به من دادی، این بچه مریض است و باعث اذیت من شده! از شنیدن این حرف‌‌ها متعجب شده بودم که ناگهان دیدم این مرد، بچه را به طرف ضریح پرتاب کرد، به‌طوری که صدای برخورد سر بچه با ضریح حضرت عباس(ع) در کل حرم پیچید و عده‌ای از بیرون آمدند و سؤال کردند که چه اتفاقی افتاده است؟ این مرد، بچه را پرتاب کرد و خودش از حرم بیرون رفت، من خیلی گریه کردم و از حضرت‌عباس(ع) خواستم دل این مرد را روشن نگه‌دارد، بچه را بلند کردم و گوشه‌ای خواباندم، حدود ساعت2:30 شب بود که دیدم دست و پای بچه تکان می‌خورد. اول فکر کردم به‌خاطر بی‌خوابی اشتباه می‌بینم، همکارم را صدا زدم اما او هم حرکت دست و پای بچه را تأیید کرد. به سمت پسرک رفتم و سرش را روی پایم گذاشتم، دیدم چشمانش را باز کرد و سراغ پدر و مادرش را گرفت، همان لحظه فهمیدم معجزه شده، به بچه گفتم می‌توانی بلند شوی گفت بله و از جایش بلند شد».

شیخ عباس که اشک از چشمانش جاری شده بود ادامه می‌دهد: «عبایم را روی شانه پسربچه‌ای که بعداً فهمیدم نامش حسین است انداختم، ابتدا او را دور ضریح مطهر طواف دادم و بعد به داخل دفتر بردم. آن موقع اگر معجزه‌ای رخ می‌داد ما باید همان لحظه به چند جا مثل استانداری، فرمانداری و سازمان اوقاف اطلاع می‌دادیم، آن زمان مثل الان نبود که معجزات را اعلام نکنند».

گلایه این روزهای شیخ عباس از این است که چرا کرامات اهل‌بیت را به مردم نمی‌گویند؛« خیلی بد است که دیگر معجزات را خبر نمی‌دهند انگار که می‌خواهند مردم را از اهل‌بیت دور کنند،.خلاصه ما اعلام کردیم و صبح زود هم از بلندگوی حرم، خبر شفای کودک را به مردم دادیم، همان روز وزیر کشور عراق برای دیدن حسین به حرم آمد و از من خواست بپرسم این کودک لحظه‌ای که پرتاب شده چه چیزی دیده است. رو به پسربچه کردم و گفتم حسین‌جان وقتی بابا تو را پرتاب کرد چه شد؟ پسرک گفت: من پرتاب نشدم فقط حس کردم روی هوا هستم که یکدفعه دوتا دست از داخل ضریح بیرون آمد و من را گرفت، من را روی زمین گذاشت و به هرجای بدنم که دست کشید آن نقطه از بدنم خوب شد و دوباره این دست‌ها به داخل ضریح برگشت، من آقایی را دیدم که دست نداشت و بدنش خونی بود... چند ساعت بعد پدر بچه که خبر شفا گرفتن فرزندش را شنیده بود وارد حرم شد، پسرش را به آغوش کشید و‌ های‌های گریه کرد».

پس از صحبت‌های شیخ عباس یکی از مداحان که در جمع حضور داشت لحظاتی را برای جمع نوحه‌خوانی کرد. اشک چشمان شیخ را پوشانده بود و با همان حال شروع کرد به دعا کردن؛ «خدایا به حق حضرت عباس(ع) بلا را از مردم رفع کن، ستم هر ستمگر را به‌خودش برگردان، آبروی مسلمانان و شیعیان را هرجا که هستند حفظ کن. خدایا چنان کن سرانجام کار، تو خشنود باشی و ما رستگار».
ساعت وقت غروب شرعی کربلا را نشان می‌دهد و صدای قرآن می‌آید، جمع حاضر حال غریبی دارند. تعدادی از زائران به‌صورت شخصی سؤالاتی را با شیخ عباس در میان می‌گذارند و پس از دریافت جواب راهی بین‌الحرمین می‌شوند تا در بهشت روی زمین با خدای خود خلوت کنند. با خودم زمزمه می‌کنم؛ «ای که حاجت ز حسین می‌طلبی دقت کن/ پرچم شاه به سوی حرم عباس است».
چند جمله حرف حساب
شیخ عباس در صحبت‌هایش از ارادت حضرت عباس(ع) به حضرت‌زینب(س) می‌گوید و اینکه وقتی حضرت عباس(ع) نوزاد بود گریه می‌کرد و تنها در آغوش خواهر بزرگوارش آرام می‌شده است؛ «هرگاه در زندگی گره و مشکلی برایتان ایجاد شد و به در بسته‌ای خوردید به عباس(ع) پناه ببرید. 2 رکعت نمازبخوانید و پس از آن تسبیحات حضرت زهرا(س) را بگویید و صد صلوات بفرستید و این را هدیه کنید به حضرت ابوالفضل و حضرت زینب، عباس(ع) را با تمام وجود صدا بزنید و او را به عصمت و آبروی زینب(س) قسم دهید. شک نکنید که آقا شما را دست خالی برنمی‌گرداند، حتی این نماز و این پناه به عباس(ع)، اعدامی را هم از اعدام نجات داده است». جمع انگار تشنه نصیحت بیشتر است و شیخ با این جملات همه را سیراب می‌کند: «از امام‌زمان (عج) پرسیده شد چگونه امام‌حسین(ع) را زیارت کنیم؟ ایشان 3 بار فرمودند زیارت عاشورا و بار چهارم گفتند زیارت جامعه. من ندیدم در خانه‌ای که زیارت عاشورا خوانده می‌شود فقر به آن راه پیدا کند، اما من زیارت عاشورا را بالاتر از نماز شب نمی‌دانم».

منبع:همشهری