سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز فرهنگی توحید (مسجد امیر المومنین زازران )شهرستان فلاورجان

أثیرات سیاسی جهانی شدن بر زمینه سازی انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) ** ادامه

** رشد فوق قلمروگرایی **

«قلمروگرایی یعنی وضعیتی که در آن، جغرافیای اجتماعی، به یک قلمرو یـا سـرزمین کاملا مربوط است (شولت، 1382: ص50). در فرایند جهانی شدن، «قلمروگرایی» کمرنگ شده و دنیا در حال کوچک شدن است. در این فرایند، حتی روابط بین المللی به نوعی روابط قلمروی محسوب می شود و آنچه دنیای جدید شاهد آن اسـت، ایـن که روابط، از قلمرو خاص و حتی بین المللی، به روابط جهانی تبدیل شده و روابط مذکور قلمرویی در فراسوی جغرافیا پیدا کرده است؛ به نحوی که برخی دم از «مرگ جغرافیا» زده اند ( مورای، 1388: ص19).

خطوط مـرزی کـه خطوطی اعتباری و قراردادی هستند، به واسطه جهانی شدن کارایی خود را از دست داده و این خطوط، نسبت به زمان های گذشته نفوذپذیرتر شده اند. کنیچی اومایی[4] می گوید: مرزهای ملی در مقایسه با گذشته محدودیت کم تری ایـجاد مـی کنند. بـخشی از آن مرهون فن آوری است؛ در حـالی کـه بـخش دیگر نتیجه موافقت نامه های بین المللی و دو جانبه، به ویژه در زمینه تجارت بوده است. دنیا به طور روزافزون به مکانی بدون مرز تـبدیل مـی شود (اومـایی، 1386: ص51).

مالکوم واترز نیز می گوید: امکان وجود جهان بـدون مـرز به قدری زیاد شده است که یک فرهنگ سیاسی مشترک در این زمینه در جوامع مختلف وجود دارد (واترز، 1379: ص174 ).

رشد فوق قـلمروگرایی آنقدر افـزایش یافته که دیگر سخن گفتن از «دهکد? جهانی» مارشال مک لوهـان[5] نیز به تاریخ پیوسته است، تا جایی که برخی از نظریه پردازان، اید? «کلب? جهانی» را مطرح می کنند. مانوئل کاستلز[6] می گوید: مـا در دهـکد? جـهانی زندگی نمی کنیم، بلکه در کلبه هایی فراخور حال هر منطقه زندگی می کنیم کـه در سـطحی جهانی تولید و در محدوده محلی توزیع شده اند (کاستلز، 1385: ج1: ص397).

آنتونی گیدنز در مورد رشد فوق قلمروگرایی و تاثیرش بر جـامعه امـروزی مـی گوید:

دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم، ما را بسیار بیش از مردمان زمان های گـذشته بـه دیـگران، حتی به کسانی که هزاران فرسنگ از ما دور هستند، وابسته می کند. این پیوند میان امـور مـحلی و امـور جهانی در تاریخ بشر کاملا تازگی دارد و طی سی یا چهل سال گذشته شتاب زیادی گـرفته کـه نتیجه پیشرفت های نمایان و چشم گیر در فناوری ارتباطات و اطلاعات و حمل و نقل است (گیدنز، 1389: ص74).

براساس روایات اسـلامی، بـا شـروع انقلاب جهانی امام زمان (عج) و تشکیل حکومت مهدوی، مرزها هویت خود را از دست می دهند و پهنه زمـین بـه کشوری پهناور تبدیل می شود. امام باقر ( می فرمایند:... یَبْلُغُ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ یظْهِرُ اللهُ عـَز وَ جـَل بِهِ دَینَهُ عَلَی الدّینِ کلّهِ... (صدوق، 1395: ج1، ص331). دولت او به شرق و غرب جهان می رسد و خداوند به واسطه او دین خـود را بـر همه ادیان غالب می گرداند. در چنین جهانی که تبدیل به یک کشور بـدون مـرز شـده است، تمامی حاکمان ظالم، توسط امام زمان (عج) برکنار می شوند: «لَیعْزِلَنَ عَنْکمْ أُمَرَاءَ الْجَوْر» (مجلسی، 1403: جـ 51، ص120 ) و افـرادی لایـق و شایسته در راس امور سیاسی قرار می گیرند. «یفَرِّقُ الْمَهْدِی أَصْحَابُه فِی جمیعِ البُلْدَان... (کـامل سـلیمان، 1376: ج2، ص650).

آنچه در مورد برداشته شدن مرزها در عصر ظهور وعده داده شده است، نکته ای است که در عصر جـهانی شدن بـر آن تاکید می شود و عملا در بسیاری از جاها مورد پذیرش قرار گرفته است؛ چرا کـه نـظریه پردازان جهانی شدن تلاش می کنند نظام سیاسی اجتماعی را در عـرصه های مـختلف بـه سمت و سوی وحدت و یکی شدن سوق دهـند و وجـود مرزها و ایجاد موانع ساختگی، تنها باعث عقیم ماندن آرمان رسیدن بشر به وحـدت و افـزایش رفاه همگانی است (جهانیان، 1384: ص 158).

جـهانی شـدن نوید حـکومتی واحـد مـی دهد؛ چنین رویکردی: ملت ها را به این نـتیجه رسـانده که برای آینده ای بهتر، باید مرزها را به حداقل رساند و جهان را دهکده ای کوچک دانـست. ایـن رویداد، آمادگی مردم را برای پذیرش حـاکمیتی فراگیر، بیش تر کرده است. البـته اسـتکبار جهانی تئوری دهکده جهانی را در جـهت حـفظ منافع خود و تک قطبی شدن جهان پی گیری می کند؛ اما چه بسا اراده الهی بـه دسـت دشمنان خدا نیز انجام گـیرد (کارگـر، 1388: ص25).

بـنابراین، به واسطه رشـد جـهانی شدن، کمرنگ شدن مرزها و از مـیان بـرداشتن آن ها، مورد قبول افکار عمومی قرار گرفته و این مسئله، همسو با انقلاب و خیزشی اسـت کـه برای رسیدن به حکومتی واحد و یـکپارچه شـکل می گیرد.