سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز فرهنگی توحید (مسجد امیر المومنین زازران )شهرستان فلاورجان

معرفت به نماز از منظر آیت الله جوادی آملی - بخش اول
چرا پیامبر (ص) در وقت نماز انگار کسی را نمی شناخت؟
خبرگزاری شبستان:این بر اثر آن گرایش به نماز است که از راه وحی تصعیدی نصیب پیامبران می شود که اینها از یاد حق لذت می برند.

خبرگزاری شبستان -  سرویس قرآن و معارف: "درباره رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  رسیده است که در جلسات علمی یا غیر علمی می نشست و سخن می گفت و سوال می کرد و جواب سئوال می داد و خلاصه مسائل را به عرض حضرت می رساندند اما همین که موقع نماز فرامی رسید اذا حضرت الصلوه کانه لا یعرفهم و لا یعرفونهم مثل اینکه حاضری را نمی شناخت و حاضران هم او را نمی شناختند، اهمیت نماز طوری در حضرت اثر می کرد که فورا جلسه رسمی را ترک می کرد و به نماز می پرداخت. بعدا ممکن بود آن جلسه را ادامه دهد. این بر اثر آن گرایش به نماز است که از راه وحی تصعیدی نصیب اینها می شود که اینها از یاد حق لذت می برند. پس انبیاء علیهم السلام آنچنانند و ائمه علیهم السلام این چنینند و پیروان اینها هم که مومنین راستینند اینها هم همین راه را طی می کنند."

آنچه در ادامه می آید بخشی از دیدگاه های آیت الله جوادی آملی،‌ اندیشمند برجسته دینی در کتاب "نماز و نمازگزاران"  است.

انبیاء ابراهیمی علیه السلام با نماز مانوس بودند چه اینکه قبل از ابراهیم خلیل علیه السلام هم با نماز محشور بودند ولی آنچه فعلا در روی زمین حکومت می کند دین ابراهیمی است و پیرامون انبیاء ابراهیمی اند که موحدان زمین را که تشکیل می دهند، ذات اقدس الله درباره خلیل خود ابراهیم می فرماید: مهمترین خواسته خلیل حق این بود که خدایا مرا اقامه کننده نماز قرار بده و همچنین ذریه مرا به پادارندگان نماز بساز رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی چه اینکه فرزند خود را وقتی در کنار کعبه به ودیعت الهی سپرد عرض کرد پروردگارا من اینها را دراین وادی غیرذی زرع نهادم.
ربنا لیقمو الصلوه و اجعل افئده الناس تهوی الیهم برای اینکه از کنار خانه وحی، اقامه نماز آغاز بشود و این اقامه نماز با ذریه من انجام بگیرد من اینها را به ودیعت در کنار خانه توبه صاحب خانه سپردم تا هدف اینها که اقامه نماز است محقق بشود. همین دعا و دعوت خلیل حق در ذریه اش جلوه کرد.

بالاترین خطاب به پیامبر (ص) درباره نماز
یکی از ذراری بر جسته حضرت ابراهیم موسای کلیم است که آغاز وحی او با دستور نماز شروع می شود وقتی خدا به موسای کلیم وحی فرستاد و فرمود آنچه را که "بر تو تلاوت می شود استماع کن و بدان"  انی اناالله لا اله الا انا آنگاه فرمود اقم الصلوه لذکری نماز را برای احیاء یاد من اقامه کن
وقتی نوبت به عیسای مسیح علیه السلام می رسد معرفی قرآن درباره عیسای مسیح این است که عیسی فرمود: وا و صانی بالصلوه و الزکوه مادمت حیا / یعنی من تا زنده ام با نماز وقتی هم که رحلت کردم باز در نماز در آن عالم هستم.
یکی از انبیاء ابراهیمی اسماعیل صادق الوعد است که یک سیره خاص مخصوص بخود دارد قرآن کریم در تبیین سیره آن حضرت می فرماید: وکان یا مر اهله بالصلوه  یعنی نه تنها خود نماز را اقامه می کرد بلکه اهلش را به نماز امر می کرد.
نوبت به وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که رسید خدا به او فرمود: وامرا هلک با لصلوه و اصطبر علیها و آیه اقم الصلوه لدلوک الشمس الی غسق اللیل که خطاب مستقیم به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و شامل امت اسلامی می شود نماز پنج وقت را از دلوک شمس الی غسق اللیل که چهار نماز است و قرآن الفرجرکان مشهودا که پنجمین نماز است یعنی نماز صبح وقتی این فرایض پنجگانه را بجا آوردی نوبت به آن نافله می رسد که این نافله برای تو تنظیم شده است بعنوان وجوب گرچه برای دیگران نافله است فرمود: ومن اللیل فتهجدبه نافله لک این تجهد امر است و امر لزومی نه اینکه برای تو مستحب است نافله یعنی زائد، یعنی یک واجب زائدی است بر تو گرچه برای دیگران امر نیست اما برای تو امر خاصی مقرر شده است باری درباره رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هم این چنین مسئله نماز را ترسیم کرده است.

اقامه نماز گذشته از دستور تشریعی یک وحی تصعیدی است
بعد از انبیاء نوبت به اولیاء که می رسد این اولیاء هم شامل انبیاست و هم شامل ائمه معصومین آنجا که قرآن تعبیر به امامت می کند درباره امامت هم خود انبیاء مشمول این عنوانند، هم خلفای راستین فرمود: واوحینا الیهم فعل الخیرات واقام الصلوه این ایحای فعل یک ایحای تصعیدی است غیر از ایحای حکم است که ایحای تشریعی است. وحی تشریعی مخصوص انبیاست در اینجا به ائمه که اعم از انبیاء هستند تعبیر به وحی فعل می کند و می فرماید: ما فعل خیرات را که جنبه تشریعی پیدا کند یعنی در امامان و خلفاء و اولیاء، گرایش به نماز را قرار دادیم گرایش کار خیر را راه وحی تصعیدی به اینها ایحا کردیم
واوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلوه با اینکه فعل الخیرات مصدر مضاف است و مضاف الیه او جمع محلی به الف و لام است و جمع خیرات رازیر پوشش می گیرد اما از باب ذکر خاص بعد از عام محکوم می شود نکته ای در نماز است که آن را علیحده ذکر کرد و فرمود اقام الصلوه معلوم می شود اقامه نماز گذشته از دستور تشریعی یک وحی تصعیدی را هم درباره اولیاء به همراه دارد که مردان الهی شیفته نماز و دلبسته نمازند.

وقت نماز که شد انگار پیامبر (ع) کسی را نمی شناخت
درباره رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم  رسیده است که در جلسات علمی یا غیر علمی می نشست و سخن می گفت و سوال می کرد و جواب سئوال می داد و خلاصه مسائل را به عرض حضرت می رساندند اما همین که موقع نماز فرامی رسید اذا حضرت الصلوه کانه لا یعرفهم و لا یعرفونهم مثل اینکه حاضری را نمی شناخت و حاضران هم او را نمی شناختند، اهمیت نماز طوری در حضرت اثر می کرد که فورا جلسه رسمی را ترک می کرد و به نماز می پرداخت. بعدا ممکن بود آن جلسه را ادامه دهد. این بر اثر آن گرایش به نماز است که از راه وحی تصعیدی نصیب اینها می شود که اینها از یاد حق لذت می برند. پس انبیاء علیهم السلام آنچنانند و ائمه علیهم السلام این چنینند و پیروان اینها هم که مومنین راستینند اینها هم همین راه را طی می کنند.

رابطه مومنان و نماز از منظر قرآن
وقتی مومنین را قرآن معرفی می کند می فرماید: قد افلح المومنون الذین هم فی صلوتهم خشعون یا انما المومنون الذین آمنوا بالله ورسوله و اقامو الصلوه اولین وظیفه عبادی که بعد از اعتقاد دینی ذکر می شود درباره مردان با ایمان همان نماز است بعد مسئله زکوه و سایر فروع دین گاهی مطرح می شود و این مومنین از آن جهت که جز پیروان راستین انبیاء و اولیاءاند گویا نماز بر اینها واجب شده یعنی قرآن تعبیری درباره نماز بر مومنین دارد که مشابه آن تعبیر را درباره نبوت برای مومنین یا هدایت قرآن برای متقین دارد توضیح مطلب این است که با اینکه قرآن نماز را بر همه واجب کرده است مسئله اقامه نماز بر هر مکلفی واجب است ولی درباره خصوص مومنین فرمود: ان الصلوه کانت علی المومنین کتابا موقوتا /  نماز بر مردم با ایمان یک امر تثبیت شده است مقرر شد و تثبیت شد با اینکه نسبت به همه انسانها کتاب موقوت است. اما درباره خصوص مردان با ایمان فرمود، سرش آن است که مومنینند که از این مقررات الهی طرفی می بندند. مثل این که درباره نبوت هم آمده که ما ارسلناک الا کافه للناس یا در آیه ای دیگر و ما ارسلناک الا رحمته للعالمین ولی در مورد بهره مندان از رسالت و نبوت نام مردان با ایمان را یاد می کند که در سوره آل عمران فرماید: لقد من الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم.  مشابه آن تعبیری است که در قرآن کریم درباره قرآن فرمود: شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس. معذالک فرمود الم ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین با این که همه مردم موظفند از قرآن بهره ببرند اما چون مردان پرهیزکار طرفی می بندند فرمود قرآن برای هدایت متقیان است. اینجا هم در مورد نماز گرچه هر مکلفی موظف است نماز اقامه کند و برای همه نماز کتاب موقوت است ولی چون مردان با ایمان بهره می برند فرمود: ان الصلوه کانت علی المومنین کتابا موقوتا پس انبیاء و ائمه علیهم السلام و مومنین راستین اینها را قرآن با نماز محشور می کند. با نماز مانوس می کند. با نماز معرفی می کند و سیره این بزرگان که نمونه های بشریتند با نماز و گرامیداشت نماز تشریح می شود که اگر یک فحص بیشتری بشود آیات بهتر و فراوان تری دلالت می کند بر اینکه سیره بزرگان مذهب در مورد نماز چیست ؟ و چگونه بوده است.

پایان پیام/