
بسم رب الشهدا و الصدیقین
کسی نیست که به ارزش از خود گذشتگی شهدا و دستاوردهای ملی، منطقه ای و بین المللی بیش از 200،000نفر شهید بزرگوار انقلاب اسلامی و 8 سال دفاع مقدس واقف و معترف نباشد ولی به هر حال به عنوان اقدامی نمادین در تقویم جمهوری اسلامی ایران روز 22 اسفند به عنوان روز تجلیل از شهدا نام گذاری شده است و در این روز معمولاً مردم در سراسر کشور بر سر مزار شهدا حاضر شده و ضمن ادای احترام به پرستوهای خونین بال میهن، با آرمانهای آن الگوهای ایثار و استقامت، شجاعت و شهامت و پاسداران حریم ولایت تجدید میثاق می نمایند تا در ادامه راه و در مواجه با ظلمت های دنیوی به قول استاد شهید مرتضی مطهری از نور شهدا که شمع محفل بشریت اند بهره بجویند.
شهدا دارای زندگی ابدی هستند و راه را به آیندگان نشان میدهند و بشارت که بفرموده قرآن کریم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاءٌ عندَ ربهم یرزقون، فرحین بما آتاهم الله من فضله و یستبشرون بالّذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون.آل عمران (169و 170) کسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندارید که زنده اند و نزد پروردگارشان به ایشان روزی می دهند، از فضیلتی که خدا نصیبشان کرده است شادمانند و به آنها که در پی ایشان هستند و هنوز به آنها ملحق نشده اند بشارت می دهند که بیمی بر آنها نیست و اندوهگین نشوند.
از باد? دوست، گشته سرمست شهید زان رو، سرو جان نهاده بر دست شهید
او کرده سفر، زخاک تا کوی خدا هرگز، تو مپندار که مرده است
شهادت در لغت به معنای حضور در صحنه، آگاهی و ادراک با حواس ظاهری و یا باطنی، ظهور عینی و ملموس، گواهی و قضاوت بر مبنای یقین و اعتقاد است. در مجموع شهادت یعنی گواهی همه جانبه که از طریق حضور کامل در صحنه و برمبنای آگاهی حاصل می گردد. در قرآن کریم نیز این کلمه و دیگر واژه های همریشه آن چون شهید و شهدا و شاهد و شهود و استشهاد به همین معنا آمده است نه به معنی کشته شدن در راه خدا، شهادت به معنای واقع و کامل کلمه ابتدا و ذاتاً متعلق به پروردگار متعال می باشد، که قرآن کریم فرمود ان الله کان علی کل شیئی شهیدا – نساء33- (بی تردید خداوند بر همه چیز گواه و شاهد است).
در مرتبه بعد شهادت از ویژگیهای پیامبر و ملائکه الله است و در مراتب بعد شهدا را هم شامل میگردد.
اما در اصطلاح شهادت به معنی کشته شدن در راه خدا می باشد که ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین نیز این کلمه را با همین معنی بکار برده اند.
شهید، دارای خصوصیات و ویژگیهای است از قبیل:
حضور، نظارت، آگاهی، دقت، روشن دلی، احساسات پاک، نورانیت، ادراکات صحیح، روشنی، روشنگری، قدرت تحلیل و ارزیابی، قضاوت درست، برد عملی وسیع، تاثیر مثبت و بالنده، تسلیم در برابر حق، معتدل و متوسط و بدون گرایش به چپ و راست، مطیع خدا و پیامبر، همگام با پیامبران همراه با صدیقین، همکار با صالحین و خلاصه راهی راه خدا که تنها خدا از عهده اجر و پاداش او بر می آید، اینها در مجموع بیانگر ظرفیت معنوی و محتوای پربار و غنی (شهادت) است و شهادت و شهید در زبان قرآن دارای این چنین ویژگی ها و مختصاتی است.
آنچه حالا باید دقت شود اینکه آیا این مقام سزاوار چه کسی است و یا چه کسانی در خور نیل بچنین مقامی هستند، از آیات کریمه قرآن در این باب نکاتی به چشم می خورد که باید مورد دقت قرار گیرد.
در سوره توبه پس از بیان والائی شهادت و این معامله سراسر سود و فائده ای که با خدا انجام می گیرد و در برابر دادن جان، بهشت جاوید نصیب می گیرد در آیه 112 به صفاتی اشاره کرده است که بیانگر درجه کامل ایمان رزمندگان و شهیدان است. و با این صفات مومنینی که سزاوار چنین معامله ای هستند توصیف می کند.
از مجموعه ی آیات بدست می آید که قوانین و برنامه های دینی در چارچوبه مرزهای مشخص ترسیم می شود که یک فرد مذهبی اجازه بیرون رفتن و تعدی از آن مرزها و حدود را ندارد بنابراین نگهبانی از حدود یعنی پاسداری از مرزهای دینی و قوانین الهی، هم در مورد خود و هم دیگران، هم مراقب دشمن باشد که به این مرزها ضربه وارد نسازد و هم مراقب دوستان باشد که از این حدود خارج نشوند.که با حصول این اوصاف، ایمان به درجه والا و بالایی رسیده و مومن به مرحله ای نائل شده که از صرف جان و مال نه تنها دریغ نمی ورزد بلکه داوطلبانه به ایثار و جهاد قدم نهاده و شهادت را پذیرا می گردد.
که گفته اند هیچ عبادتی درست نیست مگر به توبه و رجوع، و هیچ توبه ای نصوح نیست جز به سپاس و ستایش، و اینها تمام نیست جز به سیاحت و ریاضت، و اینها هیچ یک حاصل نگردد مگر به مداومت رکوع و سجود، و هیچ یک از کارها سازگار نباشد مگر به امر به معروف و نهی از منکر و اینها همه را مرز و حدی است که نگهبانی و پاسداریش ضروری است که پاسدار این حد و مرزها شهدا هستند.
یکی دیگر از آیاتی که در خور این مقام است و شایسته این مقال آیه 191 آل عمران به بعد است. در آیات 185 تا 189 سخن از مرگ است و آزمایشات الهی و میثاق و پیمان خداوندی و بیان ارجمندی آخرت و معنویت و فریب و کم بهایی دنیا و مادیات. آنگاه آیات از انسانهای اندیشمند و فرزانه((اولوالالباب)) یاد می کند که اینان به جهان خلقت می اندیشند و به نیایش حق می نشینند و در همه وقت و همه حال از خدا می گویند و خدا می جویند و در اشتیاق لقای حق می سوزند و پیاپی دعا می کنند و خداوند دعایشان را به اجابت مقرون می سازد، سپس آماده هجرت و آوارگی و تحمل اذیت در راه خدا شده، و مبارزه با دشمن را تا سر حد شهادت دنبال می کنند و خداوند نیز از گناهان می گذرد و آنان را به بهشت برین جای می دهد.
به همین مناسبت است که ائمه اطهار علیهم السلام، این آیات را در نماز شب می خوانند و به دیگران سفارش می کنند. وقتی سعد بن ربیع از رسول خدا می خواهد که شهادت نصیبش گردد، حضرت او را به مداومت خواندن همین آیات توصیه می کند. چرا که این آیات از ویژگیهای خردمندانی سخن می گوید که دعایشان به اجابت مقرون و شهادت برای آنان مرقوم شده است.
- یاد خدا بودن در همه حال
- به جهان خلقت اندیشیدن در همه وقت
- از عذاب الهی ترسناک بودن
- دعوت پیامبران را لبیک گفتن
- به خدا و معاد مومن گردیدن
- به گناه و خطاهای خویش نزد خدا اعتراف کردن
- سرانجام با نیکوکاران شدن
- آرزوی پیاده شدن وعده های الهی داشتن
این ها همه را با هم? جان قبول داشتن و با همه وجود تعقیب کردن، تا آنجا که همه زحمات را برای خدا تحمل نمودن، زمینه را برای نیل به مقام شهادت آماده می سازد.
شهادت در راه خدا دارای عناصری است که جهت رعایت اختصار فقط به ذکر آدرس آیات قرآن کریم در این خصوص بسنده میگردد:
1- ایمان و اعتقاد (آیات 13 و 41 سوره مبارکه بقره )
2- علم و عرفان(آیه 83 سوره مبارکه مائده)
3- اراده و انتخاب (آیه 145 سوره مبارکه آل عمران)
4- فی سبیل الله بودن (آیات 154و 190 سوره مبارکه بقره و آیه 167 سوره مبارکه آل عمران)
شفاعت شهید
از مجموع آیات و احادیث چنین استنباط می شود که، شفاعت ابتدا و بالاصاله در اختیار پروردگار عالم است که می فرماید: قل لله الشفاعه جمیعا له ملک السموات والارض - سوره زمر- یعنی بگو همه گونه شفاعت و در هم? ابعادش از مال خداوند و متعلق به اوست که مالک زمین و آسمانها است و هیچکس حق ندارد و نمی تواند بدون اجازه خداوند از کسی شفاعت کند، که، نه شفاعتش قبول می شود (لایقبل منها شفاعه)- 48 بقره - و نه نتیجه ای خواهد داشت(لا تنفعها شفاعه)-123/ بقره - بلکه برای شفاعت باید اجازه حق باشد (من ذالذی یشفع عنده الاباذنه)-255/بقره. یعنی چه کسی می تواند به پیشگاه خداوند شفاعت کند بجز با اجازه و اذن او؟ بنابراین شفاعت کردن که از آن خدا و در اختیار اوست، از سوی او و با اجازه او، به افرادی داده می شود که آنها از بندگان خدا شفاعت خواهند کرد. البته آنها هم از هر کسی شفاعت نمی کنند بلکه از کسانی که قابلیت و لیاقت شفاعت کردن داشته باشند (آیه 28/ انبیاء).
و اما در مورد شفاعت کنندگان نیز، ازآیات بدست آمده که انها افرادی خواهند بود که به پیمان خدا عمل کرده و شاهد حق بوده و خدا از آنها راضی باشد که در این صورت اجازه شفاعت داده خواهد شد، و بنابراین آنچه که ذکر شده است پیغمبران، اوصیاء، مومنین،شهداء، کودکان و علما جزو شفاعت کنندگان هستند که به هر کس بنا به درجاتی که دارد اجازه شفاعت داده خواهد شد. در روایات اهل بیت معصومین وارد است که هر مومنی در قیامت حداقل از صد نفر شفاعت خواهد کرد.
فیلسوف شهید استاد حوزه و دانشگاه مرحوم مرتضی مطهری در خصوص شفاعت شهید میگوید:
در حدیث است که خداوند شفاعت سه طبقه را در قیامت قبول مى کند، یکى طبقه انبیاء، بعد از آنها طبقه علما (در اینجا چون اسم اوصیاء ذکر نشده است و در روایت هم از ائمه ما هست ، پس مقصود از علما، علماى ربانى هستند که در درجه اول شامل خود ائمه اطهار مى شود و در درجه بعد شامل علمایى که واقعا راه آنها را پیش گرفته اند.) بعد فرمود:
( ثم الشهداء) از این دو طبقه که بگذریم طبقه اى که در قیامت ظهور مى کند براى شفاعت ، طبقه شهدا هستند. این شفاعت ، شفاعت هدایت است و ظهور و تجسم حقایقى است که در دنیا وقوع یافته است. امیرالمؤمنین علیه السلام مى فرماید:
خدا شهدا را در قیامت با بها و جلالى و با عظمت و نورانیتى وارد مى کند که اگر انبیاء از مقابل اینها بگذرند و سوار باشند به احترام اینها پیاده مى شوند. این قدر خدا شهید را با جلالت وارد عرصه قیامت مى کند .
همچنین شهید مطهری ره در پاسخ به این سئوال که چرا و به چه دلیل ، حق شهدا از حق سایر خدمتگزاران بیشتر و عظیم تر است ؟ می فرماید:
همه گروههاى خدمتگزار دیگر مدیون شهدا هستند، ولى شهدا مدیون آنها نیستند یا کمتر مدیون آنها هستند، عالم در علم خود و فیلسوف در فلسفه خود و مخترع در اختراع خود و معلم اخلاق در تعلیمات اخلاقى خود نیازمند محیطى مساعد و آزادند تا خدمت خود را انجام دهند، ولى شهید آن کسى است که با فداکارى و از خودگذشتگى خود و با سوختن و خاکستر شدن خود محیط را براى دیگران مساعد مى کند. مثل شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن و فانى شدن و پرتو افکندن است تا دیگران در این پرتو که به بهاى نیستى و تمام شده بنشینند و آسایش بیابند و کار خویش را انجام دهند، آرى شهدا شمع محفل بشریت اند، سوختند و محفل بشریت را روشن کردند. اگر این محفل تاریک مى ماند هیچ دستگاهى نمى توانست کار خود را آغاز کند یا ادامه بدهد .
منابع:
1- قرآن کریم
2- فرهنگ شهادت/
3- پیام امام خمینی به مکناسبت اولین سالگرد شهادت شهدای مکه و قبول قطعنامه 598 .
4- قیام و انقلاب مهدی و مقاله شهید/ مرتضی مطهری