
براى تبدیل به انسان خدا محور لازم است در مسیر شدن تعالیمى خاص و جاودانى و همگانى از طرف خدا بر بنده نازل آید، تا مسیر هدایت و شدن، روشن تر شده و راه حق و باطل بر همگان مشخص گردد، تا به نیروى اختیار و انتخاب خود راه حق و خداپرستى گزینند که عبادت اجبارى فاقد ارزش است.
انسان از آن رو بر ملائک برترى یافته است که خصوصیت طبیعى آنها عبادت خداست حال آنکه انسانها از روى اختیار و با انتخاب خدا را عبادت مى نمایند.
از طرفى هیچ دینى همانند اسلام تاریخ مدّون و مکتوب و ثبت لحظه به لحظه با اسناد فراوان در وقایع مهم را ندارد و هیچ یک از ادیان داراى کتاب آسمانى که از جنبه شمولیّت و همگانى بودن که با دستورالعمل خاص در زندگى فردى و اجتماعى و اقتصادى و سیاسى و فرهنگى بدون محدودیّت هاى زمانى و مکانى برخوردار باشد، نیست.
در بى همتایى و معجزه آسا بودن دین اسلام همین بس که دین اسلام تنها دینى است که در مدت 50 سال در میان قومى نیمه وحشى ظهور کرده و آنها را به ملتى داراى تمدن و فرهنگ و اخلاق و ... تبدیل ساخت. شاید ظهور دین اسلام در میان قومى نیمه وحشى از دلایل اثبات حقانیت دین اسلام باشد که توان و قدرت متحوّل سازى و دگرگونى در تمام ابعاد جامعه را در عمل به اثبات برساند، برخلاف نظریه ها و فرقه هایى که از افکار و تئوریهاى انسان ها مایه گرفته و قابلیت تحقق خارجى ندارند.
دین اسلام از اولین روز ظهور خود تا کنون همواره هر جامعه و فردى که به دستورات قرآن و سنت پیامبر و ائمه علیهم السلام عمل نموده، شاهد تحولى عظیم در خود و اجتماع خود بوده است که در پى همین تحول و خدامحورى و حق پرستى، دشمنانى قدرتمند پیدا کرده است. اساساً یکى از دلایل اثبات حقانیت دین اسلام وجود دشمنى است، اگر اسلام دینى بى تفاوت و فاقد تأثیر و قدرت تحول و دگرگونى بود کسى با آن دشمنى نمى ورزید.
قدرت متحوّل سازى دین اسلام است که در جوامع مختلف دوستان و دشمنانى پیدا کرده است، ترس دشمنان از این است که نکند اسلام قلمرو آنها را نیز درنوردد و مردم را متحول گردانیده، قدرتى در برابر قدرتمندان گردد.
«فالدین الالهى هو السبب الوحید لسعاده هذالنّوع الانسانى و المصلح لَامرِ حیوته یصلح الفطره و یعدل قواها المختلفه عند طغیانها و ینظم الانسان سلک حیوته الدنیویه و الاخروّیه و المادّیه والمعنویه»
«دین خدا تنها دینى است که وسیله سعادت براى نوع بشر است و یگانه عاملى است که حیات بشر را اصلاح مى کند، چون فطرت را با فطرت اصلاح مى کند و قواى مختلف فطرت را در هنگام کوران و طغیان تعدیل نموده، براى انسان رشته سعادت زندگى در دنیا و آخرتش را منظم و راه مادیت و معنویتاش را هموار مىنماید."1
امیرمؤمنان، على علیه السلام در فضیلت اسلام مى فرمایند:
«اسلام آیینى است که خداوند براى خویشتن انتخاب فرموده و آن را با دید علم خویش آماده ساخته (و سخت به آن اهتمام ورزیده است) و بهترین مخلوقش را (یعنى محمد ص) براى تبلیغ آن برگزیده است، پایههاى آن را بر محبت خویش قرار داده و ادیان و مذاهب، را با قدرت اسلام ضعیف نمود، مذاهب دیگر را با اعتلاى آن پائین قرارداد و با احترام و نفوذآن دشمنانش را خوار گردانید و با نصرت و یارى آن مخالفان سرسختش را مخذول کرد و با نیرومند ساختنش ارکان ضلالت را در هم کوبید وتشنگان را ازچشمه زلال آن سیراب ساخت وآبگاهش را پرآب ساخت.
(خداوند) اسلام را طورى قرارداده که هرگز پیوندهایش شکسته نشود، حلقه هایش گسسته نگردد، اساس و ریشه اش ویرانى نپذیرد، در پایه هایش زوال راه نیابد، درخت وجودش برکنده نشود و مدتش پایان نگیرد و قوانین اش غبار کهنگى به خود راه ندهد، شاخههایش قطع نگردد وضیق و تنگى در راههایش یافت نشود و سهولت آن موجب دشوارى نگردد، تیرگى در روشنائیش به چشم نخورد و در طریق مستقیم اش کژى راه نیابد و ستون اش پیچیدگى نبیند و درجاده هاى وسیع آن لغزندگى نباشد، درچراغ اش خاموشى و در شیرینیش تلخى پیدا نشود.
بنابراین آیین اسلام ستونى است که خداوند آن را در اعماق حقّ استوارساخته و اساس و پى آن را ثابت قرارداده و چشمهاى است که آب فوران مىکند و چراغى است که شعله هاى آن برافروخته شده و منارهدایتى است که مسافران راه حق باآن رهبرى مى شوند و پرچمى است که براى راهنمایى پویند گان (راه خدا) نصب گردیده و آبگاهى است که واردان آن سیراب مىشوند. خداوند منتهاى خشنودى خود، بزرگترین ستونهایش (یعنى عبادات) و قله بلند اطاعتش (یعنى جهاد) را در آن قرارداده است.
اسلام در پیشگاه خداوند داراى ارکانى مطمئن، بنایى بلند، دلیلى درخشنده، شعله روشنى بخش، برهانى نیرومند و منارهاى بلند پایه است که ستیز و معارضه با آن امکان پذیر نیست، پس آن را گرامى دارید از آن تبعیت کنید و حق آن را ادا نمائید و آن را در جایگاه مناسب و شایسته خود قراردهید و آنچنانکه هست آن را بپذیرید».
در آیه 139 سوره آل عمران در رابطه با شکست مسلمانان در جنگ احد، برتربودن مسلمانان مشروط بر حفظ ایمان ملازم با تقوى، بیان شده است: «وَلا تَهِنُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأ نْتُمُ الأعْلَوْنَ إنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ»
"شما مسلمانان نه درکاردین سستى کنید و نه از فوت غنیمت و متاع دنیا اندوهناک باشید، زیرا شما فاتح و پیروزمند ترین مردم و بلند مرتبه ترین ملل دنیا هستید اگر در ایمان خود ثابت و استوارباشید."
همچنین در آیه 35 سوره محمّد مىفرماید: «فَلا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إلَى السَّلْمِ وَأ نْتُمُ الأعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَکُمْ»
سپ