
به کوچه ای رسیدم که
پیرمردی از آن خارج می شد
به من گفت: نرو که بن بسته!
گوش نکردم، رفتم.
وقتی برگشتم و به سر کوچه رسیدم
پیر شده بودم!
به کوچه ای رسیدم که
پیرمردی از آن خارج می شد
به من گفت: نرو که بن بسته!
گوش نکردم، رفتم.
وقتی برگشتم و به سر کوچه رسیدم
پیر شده بودم!