سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز فرهنگی توحید (مسجد امیر المومنین زازران )شهرستان فلاورجان

خاکسپار? حافظ روز? که حافظ از دنیا می‌رود

خاکسپار? حافظ

روز? که حافظ از دنیا می‌رود برخ? مردم کوچه و بازار به فتوا? مفت? شهر به خ?ابان می‌ریزند و مانع دفن جسد شاعر در مص?? شهر م?‌شوند، به این دل?ل که او شراب‌خوار و ب?‌د?ن بوده و نبا?د در ا?ن محل دفن شود.
فره?ختگان و اند?شمندان شهر با ا?ن کار به مخالفت برمی‌خیزند. بعد از بگو مگو و جر و بحث ز?اد، ?ک نفر از آن م?ان پ?شنهاد می‌دهد که کتاب او را ب?اورند و از آن فال بگ?رند هر چه آمد بدان عمل نما?ند.
کتاب شعر را دست کودک? می‌دهند و او آن را باز ‌می‌کند و ا?ن غزل نما?ان ‌می‌شود:

«ع?ب رندان مکن ا? زاهد پاک?زه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر ن?کم و گر بد تو برو خود را باش
هر کس? آن دِروَد عاقبت کار که کشت
همه کس طالب ?ارند چه هش?ار و چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت»

همه از ا?ن شعر ح?رت زده می‌شوند و سرها را بز?ر می‌افکنند. با?خره دفن پیکر حافظ انجام می‌شود و از آن زمان حافظ «لسان الغ?ب» نام?ده شد.