پیامبر صلی الله علیه و آله:
شَکى نَبىٌّ مِنَ الاَنبِیاءِ اِلى رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقالَ : یا رَبِّ یَکونُ العَبدُ مِن عَبیدِکَ یُؤمِنُ بِکَ وَ یَعمَلُ بِطاعَتِکَ ، فَـتَزوى عَنهُ الدُّنیا ، وَ تَعرِضُ لَهُ البَلاءَ ، وَ یَـکونُ العَبدُ مِن عَبیدِکَ یَکفُرُ بِکَ و یَعمَلُ بِمَعاصیکَ ، فَتَزوى عَنهُ البَلاءَ وَ تَعرِضُ لَهُ الدُّنیا . فَاَوحَى اللّه ُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیهِ ؛اَنَّ البِلادَ وَالعِبادَ لى ، و اَ نَّهُ لَیسَ مِن شَى ءٍ اِلاّ یُسَبِّحُنى و یُهَلِّـلُنى و یُـکَبِّرُنى ، واَمّا عَبدىَ المُؤمِنُ فَلَهُ سَیِّـئاتٌ فَاَزوى عَنهُ الدُّنیا ، و اَعرِضُ لَهُ البَلاءَ حَتّى یَأتیَنى فَاَجزِیَهُ بِحَسَناتِهِ ، و اَمّا عَبدىَ الکافِرُ فَلَهُ حَسَناتٌ فَاَزوى عَنهُ البَلاءَ ، و اَعرِضُ لَهُ الدُّنیا حَتّى یَأتیَنى فَاَجزِیَهُ بِسَیِّئاتِهِ ؛
یکى از پیامبران به پروردگارش شِکوه نمود و گفت: پروردگارا! بنده اى از بندگانت به تو ایمان مى آورد و طبق فرمان تو عمل مى کند و تو، دنیا را از او باز مى دارى (او را از دنیا محروم مى کنى) و در معرض بلا قرارش مى دهى. و بنده اى از بندگانت به تو کفر مى ورزد و تو را نافرمانى مى کند و تو، بلا را از او باز مى دارى و دنیا را به او ارزانى مى کنى! خداوند عزّ و جلّ به او وحى فرمود: «سرزمین ها و بندگان، از آنِ من اند و هیچ چیزى نیست، جز این که مرا منزه و یگانه و بزرگ مى داند. امّا بنده مؤمنم، گناهانى دارد و من دنیا را از او باز مى دارم و او را در معرض بلا قرار مى دهم تا این که [در قیامت] نزد من بیاید و پاداش خوبى هایش را بدهم. و امّا بنده کافرم، خوبى هایى دارد، و من بلا را از او باز مى دارم و دنیا را به او عَرضه مى کنم تا نزد من بیاید و کیفر گناهانش را بدهم».
المعجم الکبیر ، ج 12، ص 117، ح 12735 .