پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
RSS
فرهنگي هنري و ع ...
مرکز فرهنگي توحيد (مس ...
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
فرهنگي هنري و ع ...
مرکز فرهنگي توحيد (مس ...پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
برگزيدگان مجله در فروردين 1404
1 - در انتظار آفتاب
1 - جوادتبريزي
سي رتبه برگزيده بر اساس تعداد کل پيام در مجله
1 - آواي روستا
2 - « لنگرودي »
3 - *ابرار*
4 - ذره بين زنده
5 - * گل نرگس *
6 - تبسم بهار ♥
7 - قافيه باران
8 - خادمة الشهدا
9 - علي در کلبه درويشي
10 - محمد_عابديني
11 - ياسيدالکريم
12 - هما بانو
12 - * کميل *
13 - .:راشد خدايي:.
14 - *بنت فاطمه*اظهر
15 - گلهو قطعه اي ازبهشت
16 - انديشه نگار
17 - *زهرا.م
18 - مجنون الحسين ع
19 - *ميثم*
20 - ||عليرضا خان||
21 - شبستان نور
22 - * هاتف *
23 - در انتظار آفتاب
24 - «امير معظم»
25 - *قاصدك*
26 - ♥ ح. بالايي
27 - ساعت يك و نيم
27 - محمد جواد س
28 - شهريار کوچه ها
28 - مهسا خانوم
29 - ميراب عطش
30 - قلمدون
30 - *سحربانو*
+
در عشق حقيقي روح است که تن را در اغوش مي گيرد
تن چيست قفسي ست که بر روح من مستولي کردند تا قدرت پرواز را در او زمانبندي و خودخواسته نمايند روازاده به جاهايي سر مي کشد که قالب بندان تن نمي توانند آنان را شکار کند يا را،ي به اسارت در آن زندان خويش که ساخته اند نمايند هرچه قدر هن آن قفس زيبا و فريبنده ولي روزي که روح قد خود را دريابد و منبع اش را جويد و نورش را به ضمير کشد هيچ تن و قفسي توان بازداشتند و فرار از قفس اش را نتواند ميسر کند - كيوان گيتي نژاد و
شق. آهستگي نيست دلسپردن اسن خود را به عشق و در اختيار دلدار سپردن است وابستگي يا از روي اجبار اسن يا از پي نيلز عشق از رسيدن به آن جا ناشي شود که هر چه است او من شود او نيز يا ت. در او پيدا شود گم شدن در طريقت عاشقي نيست وابسته توان پيمودن عشق کارهايي نبرد - كيوان گيتي نژاد و
+
گل را ميتوان زيرپا له کرد.ولي بوي عطر ان رانمي توان در فضا کشت
کمال همنشين بر من اثر کرد وگرنه من همان گل بودم که هستم - كيوان گيتي نژاد و
تا گل نباشي کسي بويت نمي کند تا گل نشوي کسي حريت بر ن ات از پي اصل و بنيان نمي‌شود تا گل نشوي له شدنت سر زبان‌ها نمي گردد تا گل نباشي براي نبودنت بويت را دستمايه ديدار دوباره ات نمي کنند تا گل نباشي هيچ گلي معناي عزت و بزرگي و رسيدن به درجه عطر و تازگي و بودن را نمي فهمد - كيوان گيتي نژاد و
+
ممکن است امروز هوا طوفاني باشد.ام تا ابد که باران نخواهد باريد.....
باران زير خورشيد را زاييدن گرگ گفتند تا ما را باران را زاييده طوفان قلمداد کنند طوفان زاييده تصور غلط ما از گذر زمانهاي سخت است ولي سختي را ذهن خسته و زيبايي را توان حاکم بر سختي طلب مي کند باران زير خورشيد توانايي رسيدن به. آنجاست که سختي خوشي را با التماس بخ تک مي بخشد بي آنکه بت‌اند خود،را بر تو تحميل کند - كيوان گيتي نژاد و
+
در طوفان حوادث سعي کن قوي بماني چونکه شرايط بهترخواهد شد
شرايط را درست است من تجربه مي کنم ولي شخصا نه طراحي و نه ياري مي کنند مرا توانايي هايم فقط مرا در اين راه هدايت مي نند و توانايي هايم را برايم ممکن مي کنند خواهشهاي من از باورهايم ت آنجايي هايم را قدرت انجام مي دهد و ايمانم به صانع آنچه مرا پيش مي برد و پيشينه ام و خ اهشم مي تواند هر لحظه توانايي را براي رسيدن به هدف بر من مستولي و مرا بر او قادر ند - كيوان گيتي نژاد و
+
مهم نيست نردبان چقدر ارتفاع دارد.هر چيزي اغاز و پاياني دارد.انسان بايدپله پله نردبان پيشرفت را طي کند...
نردبان را بايد يک طريق پيمود گر در هر پله فکري گزيني از باقي راه وحشت گزيني هرچه پا بر پله نهي سوزش باد سرت را بيشتر درنورديد و سقوط برايت تداعي تر شود و آنگاه که بر پايان پله رسيدي اگر پايت نلرزد و سرت گيج نرود اگر خواهي نترسي از رسيدن به پايان و فراموش نکني پله اول را بايد ره را سريع و پيموده به فضلي که پايه اول و پاي آخر را درنورديد به عين به باور قدم به آخر نهي - كيوان گيتي نژاد و
+
بخاط بسپاريم همراهي خدا با انسان مثل نفس کشيدن است...ارام وبي صدا .هميشگي....
خداوند همراه ماست شکي نيست ولي دوستانتان باشد همراهي ما را در کجا و به کجا به کجاهاي کجا همراهي کند بايد باور کنيم اوست که برماست و ما بنده ايم که بندگي کنيم و شاگرد خدايي باشيم که اوست رهنما و راهبر و ما بنده و فرمانبر - كيوان گيتي نژاد و
+[وبلاگ]
سلا م خدايا خودت نجاتشان بده
هرکسي را باور و شرف و ايمان او به هر آنچه که خود را لايق آن مي داند مي سازد و به حرکت وامي‌دارد حال در اين بين وظيفه ما چي،ي جز حمايت از باورهايي که در باورها و بخشش و مظلوميت جامعي هم تراز و هم آواز با ما نداي کيست مرا ياري رساند سردهد آنهم به حکم مولي و حيدريان سيد علي س خواهد بود - كيوان گيتي نژاد و
+
عاقل کسي استکه مي داندچه کارهايي را بايد کنار بگذارد
عاقل بودن شرط عمل به جميع نيازهاي انساني ما نيست عقل تا آنجا ياري مي کند که دل در برابر تصميم اش همراهي کند در برابر تنقلات عقل جفا و دوري پيشه نکند عقلي که از دل بي خبر است يعني حس تفکر اگر بي منيت باشد از من به من تو نرسيدن نمي تواند عقل را پاسخگوي نيازي فراتر از 2 در 2 تشخيص اش کند هرچه از دل برآيد لاجرم عقل نيز در مدارش حيران نشود - كيوان گيتي نژاد و
+
انسان بايد متوجه اين واقعيت باشدکه نوع معاشرت باهسايگان.در روح وروانش اثر مي گذارد امام سجاد
لان ديگه بچه سالي يکبار به زور ميره ديدن خانواده و پدر و مادر در اين زندگي ماشيني همينکه همسايهن ديگه بچه سالي يکبار به زور ميره ديدن خانواده و پدر و مادر در اين زندگي ماشيني همينکه همسايه تو چشم همسايه دگر زول نزند و با چشم براندازي نکند و به علامت تعجب سر و پايش را از نظر نگذرانده با سر تکاندن روشي متمدانه تر ابراز علاقه و ادب کند کلاه را بايد بر فراز کوه پرتاب کرد - كيوان گيتي نژاد و
+
يا صاحب الزمان
يا اباصالح يا مهدي مصطفي يا منجي عالم بشريت و يا مالک و مجري دين و عدالت و تشکيل دهنده مدينه فاضله و قائم بر مستضعفين و ياران در رکابش آنانکه آمدند ايستادن و جنگيدند تا نباشد خوفي که منجر به غيبت آقا صاحب الزمان شده و کوتاه کردن دست خوکان اسود صهيونيست که صحراي احمر وعده گاه ما با خدا و اوليا الله براي نابودي قوم نفرين شده ظالم پيشه خائن مسلک و ظالم کسوت صهيونيست جهاني - كيوان گيتي نژاد و
+
سلام ير همراهان
سلام بر ياران و همرهان جهاد عمار گون و ولايت پيشه حيدري طريقت همسو و همراه در اين پيام رسان سلام بر عاشقان ولايت و سرداران امامت و بازجويان دشت شهادت و سرخ جبين عدالت و امنيت و رسالت ياري رساندن به مظلوم و مسلمون و آزاده آزادي‌هاي هر کجاي عالم و هر سوي اين مکتب عشق که جان گرفته از مشيت اللهي در اين طريقت انساني و مردانه - كيوان گيتي نژاد و
+
زندگي در اين دنيا يک بار اتفاق مي افتد.سعي کن پاک ترين وبهترين در اين دنيا باشي
بهشت و جهنم درسته تو اين دنيا همزاد دارند ولي اين دنيا تا بوده مزرعه آخرت بوده و اهداف و کردار و نيت و عدالت و سصيانت از خدا و ولي حي و صالح اش و همه انسان‌هايي که آزادگي را از سالار شهيدان آموختند مظلوميت را ديدند و سکوت بر ناميدند سلام بر پيمبر شجره طوبي ولايت و امامت که خداوند خلق نکرد بشري را مگر به عزت و شرف و آبروي اين شجره تابناک عدل و صلح و ولايت - كيوان گيتي نژاد و
▌► | ► | ◄