پيام
كيوان گيتي نژاد و
02/11/27
كيوان گيتي نژاد و
يا حق درد چو به پيشاني نشيند لاشخورها را به کسب ديوانه و خود سر مي کند د. جهت بلعيدن مظلوم به هر کار دستاويزشان مي کند غريبي تنهايم رفيقي قديمي ياري به سر عشق مجنوني خود رانده از دوست و دشمن اينجا بيتوته اي دارم ياريم کن يا خلاصم کن که هيچ يک مرا براي رسيدن به مقصود مجالي و فرصتي نيست من آمده ام تا با معشوق از اين فتنه برم نه تنها ملول پس ياريم کن
كيوان گيتي نژاد و
يج حقي يا هيچ خدايي دست ياري به مظلومي را به هيچ ناز و تنازي نمي پسندد آنجا که تکليف ياري برادر خود را به دلايل واهي خراب مي کنيم و ياد او را در ذهن خود با آوارتاي خنسي تدبير به تقديرش مي کنيم
كيوان گيتي نژاد و
ولش کنيد انشاالله هرکس به هر چه لايق برسه و منافق هم ميرسه ولي زمان لازمه من ام که هستم البته تا 403 شب اش وگرنه اون دوستم که قراره دونم و صاف کمه به داداش موساي عسا بدستم مهدي مي گه زياد خوش خوابيدي صبح ها مسواک زدي پشه که وقت انتقام