پيام

فرهنگي هنري و عاميان
02/2/26

+ سلام بر دختران محجبه کشورم

سلام بر ولي الله حي و سلاله صالح و حيدر ثاني او آقا سيد مجتبي حسيني خامنه اي د ظ ع

غير محجبه ها هم آدم نيستن :D

غيرمحجبه ها آدم هستند و چون آدم هستند دعوت به انسانيت و آخرين منجي عالم بشريت به عنوان آخرين معصوم از ميان اولاد معصوم بيامبر اعظم به عنوان بيامبر آخرالزمان و آخرين بيامبر و مبشر دين و سخن خداوند متعال با نوع آدم و بشريت و امامان معصوم و صالح تا امروز به عنوان وليان و اولاد امامان معصوم منتهي

به ظهور منجي عالم بشريت مهدي مصطفي عج که آمادگي و ايجاد شرايط ظهور است برخلاف آنچه برخي نادانان و غير انسانها و از جنس نادانان که شرط اساسي و تفاوت انسان و حيوان را تفکر يا عقل شما ده اند و مي گويند بايد آنقدر گناه کرد تا به غير از 313نفر ياران خواص منجي عالم باقي نماند تا ظهور متجلي شود

و بر خلاف عقل سليم که مي گويد درست است که 313نفر ياران خواص حضرت براي قيام آخرالزمان و منجي عالم بشريت است ولي فراموش نکنيد حضرت مهدي اگر تنها مي بايست براي313نفر قيام مي نمودند و اين 313نفر هم ياران خواص حضرت ياد مي‌شوند که بي شک ايشان نيز که در قيام يار و منتخب حضرتند بس قيام براي چند افسر منتخب و مدينه فاضله بعد از قيام متعلق به چه فرد و اساسا قيام حضرت بيهوده مي‌بود در اين شرايط

و اينکه مي دانيم و امامان معصوم و صالح حي ما نيز اگر اينگونه مي بود دعوت به دين و دعوت به عمل نمودن به اصول و متشرعات و لازمات اصول عملي دين و شرع و قرآن و ايجاد حکومت و خلافت اسلامي و تلاش اين امام همام و ولي خدا امام مصلح و مطلق سيد علي حسيني خامنه اي س اينگونه تلاش براي اقتدار و استحکام و صيانت از اصول و

التزام فقهمي و شرعي افراد در عين عمل به اصول کهحجاب جز اصول و التزام اخلاقي به عمل به فروعات دين در جامعه اي که شما با اعلام وضعي که نمي دانم بيرو کدام آمار متيقن و اطلاعات موثق و لازم قبولي که به فرض هم اگر اينگونه بود که نيست که هيچ ولي خدا و هيچ امام

و ولي خدا چه معصوم چه صالح و حي چون امام مطلق سيد علي حسيني خامنه اي س که مسئول دعوت به دين و اجراي احکام و قوانين اللهي در خلافت و بلاد مسلمين و هر آزاديخواه معتقد به خدا و آخرالزمان و ظهور منجي حال مهدوي يا عيسوي و،،،اگر اموري که شما برادر عزيز متذکر شديد مانع اجرا و عمل به اصول و فروع و حتي ادامه خلافت اسلامي و ولي خدا در جهان

مي بود يعني در زماني که فقر به درجه نود درصد و فرزندان مديران و وزراي خلافت اسلامي و سفر آنها به خارج و اصرار ايشان به امر و فعل حرام موجب عدم اجرا و عدم وجود عمل به اصول و متعهد به فروع دين و مبطل خلافت ولي خدا و دعوت به دين و اصول دين بود ولي حي وولي مطلق جهان

و حي اللهي و نايب الامام عصر عج که شرط التزام عقلي و مصلحت جهان اسلام و رعايت و اجراي قوانين اللهي و محضر خدا بر روي زمين و وارث آخرين(بيامبر خدا و ولي حي خدا و نايب منجي عالم بشريت که اصلح بودن و شرط بصير و عالم و.... مانع از اجراي اصول و خلافت

اي بر روي زمين بودند که ولايت و امامت ايشان براجراي آن اصول و التزام عملي و فقهي و رعايت عدالت و صلاح مسلمين و انسانهاي معتقد به خدا و ملزومات دين و حکومت اسلامي از باب تشخيص و عملي با وصف حالي و اصول و دلايلي که شما مبطل براي داشتن چنين خلافت و در واقع مشروعيت اصول و احکام اللهي

به شمار برديد و ميرفت ايشان به موجب التزام عملي که در رعايت صلاح و رفاه و ايجاد عدل و داد و مصلحت نوع بشر و مسلمين در جهان هستند بي شک بيش از اينکه شما يادآور اين موانع و اين شروط نقض شده به قول جنابعالي اگر بود مي بودند و مي گشتند و انجام فعل عبث و بيهوده و تشخيص و مبطل احکام و اصول ديني جز شرايط و دلايل انتخاب و التزام عملي به ولايت مطلقه فقيه بود

و اينکه ايشان همچنان مسلمين و آزاديخواهان جهان را دعوت به تلاش و رفع نياز به کفار و رعايت اصول دين و اجراي احکام اللهي و رفتار و عمل به نفع و مصالح مردم و افرادي که تحت امر ولايت و در سرزمين وحي و دين و نايب برحق امام عصر عج و رفع موانع بيشرفت اقتصادي و انجام و عمل به ملزومات و دستورات دين و عدم وابستگي به جهان کفر و ظلم

و تلاش براي رفع موانع بيشرفت و دعوت به تلاش براي اقتدار و عدم وابستگي به ساير دول جهاني و اينکه مردم را به اصول و قواعد شرعي و انساني و رفاهي و به ظهور منجي وعده و دعوت مي کنند اين براي ما مطيعان ايشان و فرزند صالح و منتخب و حيدر ثاني آقا سيد مجتبي حسيني خامنه اي س

دليل کافي و التزام عملي و اميد به فرداي بهتر در سايه ولايت و منتظر به ظهور منجي که اقتدار و آمادگي اما اسلامي و رسيدن به درجه اي از اقتدار و معنويت که شرط اصلي و اللهي و موعودي ست که امامان معصوم و صالح همچنان و هم سو با وعده و انتظار ظهور بر مسلمين تاکيد

داشتند و وجود و باور آنچه شما فرموديد يعني عدم باور به بقا و عمل و انتظار براي ظهور منجي و تداوم و ادامه خلافت اسلامي به شکل غير مستقيم معنا مي دهد ولي براي ما و براي هرکه به مکتب حيدري و اصل ولايت اللهي و مطلقه امام مطلق سيد علي حسيني خامنه اي س و،،، بيابند و ملتزم و متعهد و بر موعود منجي انتظار و برق اين و وعده اللهي و ذره اي منش ديني و انقلابي

و ولايي داشته باشد به معني اين است که آنچه شما گفتيد مبطل و بيان دهنده آنچه حقير گوشه ناچيزي از آن را يادآور شدم و ياران بر آن ملتزم و علم دارند نبوده و يعني اينکه سخن خواهر جمع عين يقين و باور و التزام عملي ما به آنچه ولي خدا مي خواهند مي بايد عمل و امر به معروف و نهي از منکر است

اووو ماشااله چقدر نوشتي ... اينهمه زحمت ميکشيد ارشاد ميکنيد امر و نهي ميکنيد ولي بينتون هنوز 313 نفر درست پيدا نشده تا ظهور صورت بگيرد . برادر به جاي ارشاد اينو اون از خودتون شروع کني شايد اين طلسم شکسته بشه و واقعا بين اينهمه به اصطلاح مسلمان و محجبه مومن الهي 313 يار آقا امام زمان عج پيدا بشه و ايشون ظهور ‌کنند و زندگي ما هم تغيير کنه انشاالله

برادر من سلام اگر جهان 313نفر را انتظار مي کشد و به غير از مهدي موعود فقط212نفر در جهان لايق مدينه فاظله باشد پس اينهمه تلاش ولي حي خدا براي رعايت اصول و فروع دين و قرآن و تاکيد به اقتدار ايران و اينکه ترويج و صدور آيين مهدي موعود و نابودي شيطان رجيم در قوم بني اسراييل ووو

برادر زماني مهدي صاحب الزمان عج قلبا و عقلا و با جلال و با جبروت به مدد جهاني که ولايتمداري به يمن حيدري و ثاني و به مدد جهاني منتظر که همگي انتظار فرجش را مي کشند به همراه313نفر برگزيده حاظر و نايبش و نايبش به جهان تجريش را ندا مي دهد ايراني و جهاني مقتدر و ولايتمداران با غيرت انتطار از مشرق کشند امام زماني که با چنين(بشتوانه اي طهور مي کند عقلا و سرعت که هر دو متمم و تکميل

کننده يکديگرند و اينکه فکرکنم شمشير و نيزه و 313نفرتمها قرار آستانه در برابر شرک و قوم لعنت شده ملعون اسراييل بخواهند با شمشير بيشواز شياطين انس و جنس قرار گيرند ديگر با توجه به رويه خلافت ولي حي و صالح و ترتيب و نشانه ها و احاديث و علما مراجعي که چون حضرت آقا س و حيدرثاني و سلالگان باقر و سليمش که از علماي تراز اول

جهان حي و گذشته بوده و بر کسي هم بوسيده نيست از اين شجره کريمه از معصوم تا صالحين امروز چه از باب طولاني ترين خلافت اسلامي از ابتداي اسلام تا به امروز چه از باب نظامي و سياسي با تمامي رجزخواني ها و تسلطي که شياطين از وحشتي که آنها دليلش را بهتر از متاسفانه برخي از مسلمين امروزي و حتي حزب اللهي هايي که مي بينند و چون زرق و برق

شيطان و غريزه و برخي هم نداشتن يا داشتن بصيرت ولي متاسفانه عدم به وقت بهره مندي مناسب از آن با ترويج اعتقاداتي متباين از عقل و بصيرت بجا و بدون ايجاد تناسب ميان اين دو نمي بينند يا تعميق و يا برگفته ها و سخنان حضرت ولي حي خدا دقت لازم ندارند که ولي خدا از هر فعلي که در آن ثواب حقيقتي بدور باشد ايشان از تشويق و دعوت مؤمنين و آزاديخواهان

جهان ثواب و تشريح و تاکيدي بر اقتدار نظامي سياسي و ديني و....و اين اگر قرار به313نفر بر قيام جهاني حضرت آنهم با شمشير و نيزه آنهم در آخرين دقايق مانده از ظهور و آنهم در برابر توب و بمب و بمب هسته اي و نوتروني و بيولوژيکياگر بخواهيم حضرت مهدي عج از باب معصوميت و ديگر خصايص

فراتراز بشر شماريم که حضرت اميرالمؤمنين و دوازده معصوم ع همه ايشان بر قدرت و اقتدار و اتحاد مسلمين صف آرايي در برابر شياطين تاکيد داشتند ولي212يارامام نه ابر انسانند ونه رويين تن و جز تقوا و ايمان همهانسامها با هم برابر و اينگه امام نيز به‌تنهايي هرگز نه توجيح شرع است نه عقل نه ولي حي خدا اينگونه تعريفي را توجيح مي کنند

و متاسفانه در طولعصر و اصلي که ولايت و نايبي ولي حي و ثاني حضرتش را توجيح و متفاوت قرار مي دهد اين است که گذشتگان بر اينکه برخي از علماي آن زمان به مقلوهاي خود چون شيرازي‌ها انگليسي تبار و هابي هاي ملعون که با خلق دوايش و ديگر تکفيريها خدمت به منافقين مستعمره انگليسي خود در ذوق ترويج شکلي ابتداي احکامي ساختگي خشن

و غير عقلايي وحتي شرعي با تفسيرهاي دروغين آياتي شيطاني در خدمت مراکز شيطان برسي و گدينش شياطين در جهان بوده و هستند بايد امروز قدردان اهل‌بيت النبوه و گگ

و لايه باشيم خصوصا حضرت آقا و سلاله ثاني و صالحش که بر حق توانسته اند چنين وحشتي رامطابق با وايت بيشينيان تا به امروز از ولي خدا و شيطان رجيم و دشمنانمان که ما را بربيعتمام و اطاعتمان از ولي حي خدا با دشمني هايشان و اينگونه وحشتشان ازاقدار به يمن ولايتحضرت اقاو سلاله حصرتش که فتنه گران داخلي را اينگونه سراسيمه و حشت انداخته بود که راه ما و بيعت ما و تلاش ما و غيرت و شهامت

ما درست بوده و بر خط معنويت عقل بنا بوده و است با اين باور که حسبي الله منشا همه اين وقايع است بس دوستان نه بيش نه عقب از لي

ولي حي و صالح خدا و شک نکردن به مسير و بصيرتي که مبادا عاشورايي ديگر رقم خورد بر عهده مسلمين است که به واقع جفا بر ايشان جفايي ست در حق و حقوقي که مهدي صاحب الزمان عج انتظار وقوعش و انت

را از تک تک ما دارند چيزي که ولي الله الزمان را وادار به عين عمارنمود چون بدر وآلايش منافقيني که صد برابر از اجداد ستمگر ملعون خويش خوارج و عمروعات ها و يزيدها سامريها و گاوهايي که بي تشابه به تکنولوژي غربي که بي رويه برخي دلبسته برخي جماد رايانه در بي حذف آن هستندو اينکه مي ترسم بيشتر بگويم و اواواولولوي شما نيز آن را لعن نمايد تنها اينکه بصيرتي مي خواهيم اللهي منشا و ولايي طريق

و اينکه ما همه مان گنهکاري ومحتاج اصلاح و اينکه اين مطلب را از خود شروع کنيم تا به ديگري تعمه آن را بزنيم شايد آن گنهکار داراي عجب و اعتباري نزد خدا و ولي خدا باشد که ما خود از آن بي به هو دوريم و اينهمه شهيدي که حضرت آقا فرمود ما فکر مي کرديم او صف هستيم ولي خدا از ته صف معراج ها را انتخاب کرد

اگر دلبرم مرا قابل بداني اگر فرصت بندگي اللهي را فرصتي براي جبران أتيه و گذشته اي غمناك و بر تلاطم و غرق در گمراهي و حوسهاي باطل كه بي شك گوشه گيري و تنهايي تحميلي و جدايي و به كنج ديوار و در تلاطم برزخي و انصافا عمدي را چشم ببوشي بازگشن و فرصتي دوباره بر من عطا كني آن ميشوم كه تو خواهي خدايم خواست من تشنه آن ديدار بخششم

مرا فرصتي دوباره ه اگر خوابم به يك سفر در زمان بيش از غروب بيدارم كن به من زندگي از بي آنچه در تلاطم أغاز آنم أشنايي ده فقط بگذار بيايم بر روي دوشك و خم آنچه از ست دادم را و فرصتي كه اگر انصاف و بخشش جاري شود والله شاكر از كف ندهم كه من تشنه جبران آنچه به عينه از كف دادم به غيرت و حسبي الله كنتم عند الرب و عند الاقتصاد در ره دين و ولي خدا بر جهان نمونه و جاري شوم

مولاي من تشنه أغازم بخشش و اندرز و شهامت و غيرتم امروز به جوش آمده و از تو به يمن عمري غلامي و سربازي تنها به عشق آن همه سختي و نياز و سرخوردگي نگو بخشش و فرصت را لايق نيستم والله براي جبران خطاهاي دنيايي از شرمندگي و جهاني براي يكتايي حق تعالي ان شب كه توبه كردم و كين و انتقام را ازخود جدا

ساختم در اميد أغازي با دنيايي آرزو هايي كهمحال است و به معجزه مي ماند اگر أغازي براي آن همه تجربه و انتظار و جبران و عشق و تلاطم براي برافشتندن آنهمه درس و تجربه سترك به يمن برزخي چندين دهه هستم مرا به يمن اينهمه وفا و غيرت و تنهايي و بشيكاني والله اگر نقطه أغازي بر من ببخشي والله معجزه اي به قيمت غيرت و نياز دوباره جبرن آفات كنم

و غيرت و بيعنمداريم را وثيقه اين فرصت دوباره و أغازي براي ابراز وجودي كه ده ها منتظر آن لحظه أغاز نه اين‌بار تنها نه در گمنام و برزخ نه به تجديد و به قافيه هاي سرورگمي و نقض همه خواهشهلي انقلابي كه از من دختري از بلايي آسماني نازل شده كه اين‌بار در غالب كيوان مجدانه در بي ابراز وجودي براي حق آنهمه غيرت و محمل خدمت و عشق به آمدن و بودن

لبريز از شوق خدمت و كسب هرآنچه كه در اين سالها از عشق و تكليف و عمل در دلم مانده اين سرخرگي و تحقير و از آن به تهي مطلق رسيده يكبار فرصت و يكبار اعتبار حقيقي و بايسته ام را بدر من ببخش و بگذار از اين فرصت براي آنجه از كف تا خود آسفالت يكي شده ام در اين فرصت به اوج حق و آنجه در من به اوج غيرت رساند بر همه اثبات كنم كه لايق بنيانگذاريسربازي در مكتب تو و شجره تابان تو گىدم

بدر بر من ببخش آنجه كه فرصتي است كه هر كسي را توان بازگشتش نيست و بر هر كسي اينكه به عقب بازگردد آنچه از كف داده بر لب و دستش جاري نيست تو كه حسبي الله را بر من أشنت و در خود امروز مي شمارم و دلبسته هر آنچه ارزويش را يعني كسب آنچه لايق ان بودم و داشتم اما در توهم و بي لياقتي و ساده از كف دادم

اين‌بار به شرف. و غيرت و بيعت مردانه و شرافت حيدري قسم فقط اگر أغازي و بخشش را كه با توبه به درگاه ازلي و به يمن امام هشتم و به لطف شما بدر و استاد و خاندان سترگ ياران و دوستان شفيق و هم سنگرم اگر به لطف عف و بخشش اللهي و ولايي لايق و جاويدم سازيد قول مي دهم جوري جبران كنم و از نو سازم كه بي شك غير أن از موسس مكتب حيدري جز آن توقعي ديگر نيست

أيا أين فرصت را بر من بخشش و اين غروب را آغاز براي يك طلوع و غروب جاويدان و ولايي ميشود باشد اي كاش اگر امروز آغازش باشد ميشود آنرا به عينه و نه به بازي روي صحنه تو هم و شك بلكه عيني و بين اللهي شرواي در بس و خم حقيقية عيني مي توانم ديد و سرود آنچه رويا و انتظارش از من نياز و انتظاري سترگ براي جبران است موعود ميشود باشد

من سرأبا أماده جبران و أغازي غيرتم دانه. أغازي مردانه ام مي خواهم از اين توهم و خواب بيدار شوم مرا آيا اعتبار و جايي براي اعطاي اين فرصتي كه در هر قرن و هر صدساله براي يك بنده قابل تبلور و موجوديت است آيا ميشود براي من بايگاني از آن عمر تاريك به عمق ذهني جاويد و به انتظار يك شروع تاريكي نبود و اين‌بار حقيي شودعيني