سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز فرهنگی توحید (مسجد امیر المومنین زازران )شهرستان فلاورجان

خلاصه ای از زندگینامه امام حسین(ع) نام :

خلاصه ای از زندگینامه امام حسین(ع)

نام : حسین(ع) ، سومین امام که به امر خداوند تعیین شده است "کنیه :ابو عبد اللّه"
لقب : خامس آل عبا، سبط، شهید، وفى ، زکى
پدر : حضرت على بن ابى طالب(ع) مادر: حضرت فاطمه(س)
تاریخ ولادت : شنبه سوم شعبان ، سال چهارم هجرى
مکان ولادت : مدینه
مدت عمر : 57 سال
علت شهادت : پس از روى کار آمدن یزید، امام که او را نالایق میدانست تن به ذلت بیعت و سازش با او را نداد و براى افشاى او به فرمان خدا از مدینه به مکه و سپس به طرف کوفه و کربلا حرکت کردند و همراه با یاران خود با لب تشنه توسط دشمنان اسلام شهید شدند.قاتل : صالح بن وهب مزنى ، سنان بن انس و شمر بن ذى الجوشن ، (لعنت خدا بر آنها)
زمان شهادت : جمعه دهم محرم ، سال 61 هجرى
مکان شهادت و حرم : کربلا

حدودهفت سال از دوران کودکى را در زمان حیات پر برکت رسول خدا (ص ) سپرى نمود. او شجاعترین امت حضرت محمد (ص ) بود و شجاعت حضرت محمد (ص ) و حضرت على (ع ) در ایشان جمع بود.خداوند در تربت ایشان شفا، و در داخل حرم امام حسین (ع ) استجابت دعا را قرار داده است . پیامبر (ص ) در حقش فرمود: احب اللّه مَن احب حسینا یعنى : خداوند دوست میدارد کسى را که حسین را دوست بدارد. پیامبر(ص ) در حق او و برادر گرامى اش امام حسن (ع ) فرمود: دو فرزند من حسن و حسین پیشوایان امت مى باشند خواه زمام امور به دست بگیرند و یا نگیرند.پس از شهادت امام حسن (ع ) در سال 50 هجرى ، امام حسین (ع ) عهده دار امر امامت گردید. معاویه پس از بیست سال حکومت ظالمانه و قتل و کشتار شیعیان به ویژه، در سال 60 هجرى مرد و بر خلاف قرارداد صلح با امام حسن(ع)، پسرش یزید را به جاى خود قرار داد. یزید فردى فاسد و شرابخوار و مخالف با اسلام بود. او علناً مقدسات اسلامى را زیر پا مى گذاشت و آشکارا شراب مى خورد. امام حسین علیه السلام از همان آغاز کار با او به مخالفت برخاست .یزید نامه اى به حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از امام حسین (ع ) براى یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. امام (ع ) که حاضر به بیعت کردن با یزید نبود با خانواده خود از مدینه به مکه رفتند. در این هنگام مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده بودند نامه هاى زیادى براى امام حسین (ع ) نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. امام حسین (ع ) نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. ابتدا هزاران نفر از مردم کوفه با مسلم بن عقیل همراه شدند. اما با ورود عبیداللّه بن زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده بود و بسیار حیله گر و بى رحم بود، مردم کوفه فریب اقدامات او را خورده و پیمان شکنى کردند و مسلم را تنها گذاشتند.در نتیجه عبیداللّه ، مسلم بن عقیل را دستگیر نموده و به شهادت رسانید. هنگامى که در ابتدا مردم کوفه با مسلم بیعت کردند، مسلم نامه اى به امام حسین (ع ) نوشت و به ایشان اطلاع داد که به کوفه بیاید. امام حسین (ع ) با خانواده و یاران خود به طرف کوفه حرکت کرد و در نزدیکى کوفه بود که خبر پیمان شکنى مردم کوفه و شهادت مسلم را آوردند. عبیداللّه بن زیاد که با شهادت مسلم بر اوضاع کوفه تسلط پیدا کرده بود حر بن یزید ریاحى را براى زیر نظر گرفتن امام حسین (ع ) و همراهانش فرستاد. و سپس عمر بن سعد را با سى هزار نفر به کربلا اعزام نمود. او به عمر بن سعد وعده داده بود که اگر امام حسین (ع ) را به شهادت برساند او را حاکم رى خواهد کرد.عمر بن سعد که به طمع حکومت رى به کربلا آمده بود از هیچ ستمى فروگذار نکرد. دستور داد امام حسین (ع ) و یارانش را محاصره کنند و آب را بر روى آنان ببندند. یاران امام حسین (ع ) که از شجاع ترین افراد بودند روز دهم محرم (عاشورا) در حالى که بیش از 72 تن نبودند یکى پس از دیگرى در دفاع از امام زمان خود یعنى امام حسین (ع ) با عزت و آزادگى به شهادت رسیدند. حر بن یزید ریاحى نیز که ستمگرى سپاه عمر سعد و حقانیت امام حسین (ع ) را مشاهده کرد به سپاه امام پیوست و به شهادت رسید.واقعه کربلا گرچه از نظر زمان کوتاه بود و تنها یکروز از صبح تا عصر به طول انجامید اما لحظه لحظه آن درس شهامت و ایثار و فدا کارى ، ایمان و اعتقاد و اخلاص بود. واقعه کربلا دانشگاهى است که از طفل شیرخوار تا پیرمرد محاسن سفیدش به بشریت درس آزادگى مى آموزد. خون هاى مطهر امام حسین (ع ) و یارانش به اسلام حیات تازه بخشید و زمینه سرنگون شدن دودمان فاسد اموى را فراهم آورد.امام حسین علیه السلام روز دهم محرم سال 61 هجرى ، در سن 57 سالگى در کربلا به شهادت رسید. مرقد ایشان و برادر فداکارش اباالفضل و فرزندان و یارانش در شهر کربلا در عراق قرار دارد.


مقام حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در کلام امام جعفر صادق علیه السلام **
............................................................................................................................................

از حضرت امام جعفر بن محمد صادق(علیه‌السلام) سخنان بسیاری درخصوص عموی ایشان حضرت ابوالفضل عباس (علیه‌السلام) نقل شده است که هر یک از این سخنان حکایت از جایگاه والای حضرت ابوالفضل عباس (علیه‌السلام) در نزد حضرت امام صادق (علیه‌السلام) دارد.
هر یک از این احادیث، دلالت بر جاه و منزلت حضرت ابوالفضل عباس (علیه‌السلام) در نزد خداوند متعال و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و نزد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و اهل بیت (علیهم السلام) دارد.
از میان این احادیث، این عبارت شهره گشته است: «عموی ما عباس بن علی (علیه‌السلام) دارای بینشی نافذ و ایمانی محکم بود، او در کنار ابا عبدالله (علیه‌السلام) جهاد کرد و خوب از آزمون بیرون آمد و شهید از دنیا رفت».
این عبارت که به منزله نشان افتخاری از حضرت امام صادق (علیه‌السلام) و در حقیقت نشان افتخاری از سوی خداوند متعال است و برای آشکار شدن جایگاه والای حضرت ابوالفضل عباس (علیه‌السلام) کافی است. زیراکه حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السلام) به نیابت از پدران خود (علیهم ‌السلام) و آنها به نیابت از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و آن حضرت به نمایندگی از جبرییل و او از خداوند متعال سخن می گوید.
در این حدیث به شخصیت والا و عظیم حضرت ابوالفضل عباس (علیه‌السلام) اشاره شده است و در آن از تجلیات روح بزرگ آن حضرت و معنویات وسیع و ایمان قوی ایشان سخن رفته است.

سخن دیگری نیز از حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السلام) شهرت یافته است که فحوایش این است که ایشان به پیروان و اصحاب خود آموزش دادند هنگامی که به حضور در حرم حضرت ابوالفضل عباس (علیه‌السلام) مشرف شدند، آن حضرت را با زیارتنامه‌ ای که با سند درست روایت شده و در مورد آن إجماع است، خطاب قرار دهند که این زیارت نامه با درود و سلام خداوند و ملائکه و انبیاء و فرستادگان و بندگان صالح و تمامی شهداء و صدیقین به حضرت عباس (علیه‌السلام) آغاز می ‌شود و با ثناء و ستایش و طلب مغفرت و رضوان و رسیدن به رستگاری و پیروزی برای زائرانِ به پابوس رفته آن حضرت پایان می یابد. در آغاز و پایان این دعا مفاهیم والایی عنوان شده که شبیه مفاهیم مطرح شده در زیارت نامه های معصومین (علیهم السلام) است و به درجات عالی روایت شده برای آنها (علیهم ‌السلام) می رسد.
بنابراین این زیارت نشان از عظمت حضرت ابوالفضل عباس (علیه‌السلام) و جایگاه والای آن حضرت دارد.


رهسپاریم تا شهادت، با تو هستیم تا قیامت # تشنه چون یاران تو، تشنه ی احسان تو # رهسپاریم تا شهادت، با تو هستیم تا قیامت # من گرفتار نگاهت چون زهیرم # تشنه ی آوای قرآن بریرم # دعوتم کن چون حبیبت عاشقانه # روزی ام کن ختم قرآن شبانه # مثل عابس جامه از شوقت دریدم # ای به قربان نمازت من سعیدم # هر سحر مانند قیس بن مسهر # از تو با دل گفته ام ای شاه بی سر # تشنه چون یاران تو، تشنه ی احسان تو # رهسپاریم تا شهادت، با تو هستیم تا قیامت # راه من راه تولا و تبراست # راه سرخ مسلم بن عوسجه هاست # مادرم گفته که قربان تو باشم # چون وهب باشم، مسلمان تو باشم # کی به میدان می دهی اذن ورودم # من که خاک پای جونت هم نبودم # سینه ام را از محبت باصفا کن # لحظه ی آخر برای من دعا کن # تشنه چون یاران تو، تشنه ی احسان تو # رهسپاریم تا شهادت، با تو هستیم تا قیامت # آبرویم می دهی با آبرویت # مثل حر شرمنده می آیم به سویت # کی بشارت می دهی قربانی ات را # بُشرم و آماده ام مهمانی ات را # چون انُس جز تو هوس در سرندارم # پیر عشقم سر ز کویت بر ندارم # نام تو بردم که ایمان تازه کردم # با شهیدان تو پیمان تازه کردم # تشنه چون یاران تو، تشنه ی احسان تو # رهسپاریم تا شهادت، با تو هستیم تا قیامت # شاعر: میلاد عرفان پور


اَلسَّل?امُ عَلَیْکَ ی?ا اَب?ا عَبْدِ اللهِ ، وَعَلَى الْاَرْو?احِ الَّتى حَلَّتْ بِفِن?ائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّه?ارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِی?ارَتِکُمْ ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ، وَعَل?ى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلى? اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلى? اَصْح?ابِ الْحُسَیْن


اَلسَّل?امُ عَلَیْکَ ی?ا اَب?ا عَبْدِ اللهِ ، وَعَلَى الْاَرْو?احِ الَّتى حَلَّتْ بِفِن?ائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّه?ارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِی?ارَتِکُمْ ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ، وَعَل?ى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلى? اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلى? اَصْح?ابِ الْحُسَیْن