سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز فرهنگی توحید (مسجد امیر المومنین زازران )شهرستان فلاورجان

دو طرح برای کاهش ترافیک تهران

بخش اجتماعی الف، 28 مرداد 96
تاریخ انتشار : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت 10:20

طراحی بزرگراه‌های تهران و خروجی‌ها و ورودی‌های متعدد باعث می‌شود اجرای این طرح تنها به ازدحام بیشتر، هرج‌ومرج و نارضایتی رانندگان منجر شود، حدود 30تا50 درصد خودروهای تهران بیشتر از دو سرنشین دارند و ایجاد خطوط اختصاصی برای این خودروها یعنی ازدحام بیشتر در سیستم کاروانرو حدود 2000 راننده برای به اشتراک گذاشتن صندلی خودرو خود از سمت کرج به تهران یا برعکس اعلام آمادگی کرده‌اند و حدود هزار مسافر نیز به شکل روزانه متقاضی سفر با صندلی‌های اشتراکی در این مسیر هستند.

روزنامه ایران: طراحی بزرگراه‌های تهران و خروجی‌ها و ورودی‌های متعدد باعث می‌شود اجرای این طرح تنها به ازدحام بیشتر، هرج‌ومرج و نارضایتی رانندگان منجر شود، حدود 30تا50 درصد خودروهای تهران بیشتر از دو سرنشین دارند و ایجاد خطوط اختصاصی برای این خودروها یعنی ازدحام بیشتر در سیستم کاروانرو حدود 2000 راننده برای به اشتراک گذاشتن صندلی خودرو خود از سمت کرج به تهران یا برعکس اعلام آمادگی کرده‌اند و حدود هزار مسافر نیز به شکل روزانه متقاضی سفر با صندلی‌های اشتراکی در این مسیر هستند.

ترافیک معضل حل نشده تهران است و شاید مثل بسیاری از کلانشهرهای دنیا که مدام به‌دنبال روش‌های جدید برای رفع این معضل هستند باید برای خیابان‌های تهران، مشهد، کرج، اصفهان و شیراز و کرمانشاه هم به‌عنوان شهرهای پرترافیک فکری کرد. تا به‌حال روش‌های زیادی در تهران اجرا شده است؛ از وضع محدوده ترافیکی در مرکز شهر تا تقسیم روزها برای تردد پلاک‌های زوج و فرد، از خطوط اختصاصی اتوبوس‌های شهری تا منع رفت وآمد خودرو در روزهای بحرانی آلودگی هوا.
 
اما در خرداد ماه گذشته خبری از سوی معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران اعلام شد مبنی بر اینکه مطالعات مقدماتی برای ایجاد خطوط پرسرعت ویژه خودرو و تاکسی‌هایی که چند سرنشین دارند(اچ او وی) در دو بزرگراه تهران در حال انجام است. اجرای این طرح هم نظر موافقان را جلب کرده و هم منتقدانی دارد بویژه در شرایط فعلی که به‌نظر می‌رسد شهرداری در حال تغییر و تحولات اساسی است.
 
خطوط پرسرنشین
 
خط ویژه ترافیکی، محدوده  ای است که در زمان اوج سفر برای استفاده منحصر به فرد وسایل نقلیه با بیشتر از یک سرنشین استفاده می‌شود. همچنین با نام کارپولینگ یا مسیر الماس نیز شناخته می‌شود که یک استراتژی مدیریت ترافیک برای ترویج  و استفاده از سفر اشتراکی است. خطوط پرسرنشین باعث کاهش زمان سفر، افزایش اطمینان در برآورد زمان، افزایش متوسط تعداد مسافرین جابه‌جا شده به ازای هر وسیله نقلیه و حفظ ظرفیت جابه‌جایی افراد در جاده‌ها می‌شود.
 
انعطاف‌پذیری این خطوط یکی دیگر از مزایای آن محسوب می‌شود زیرا هر زمانی که لازم باشد با تبدیل HOV3 به HOV2 یا HOV4 می‌توانیم جابه‌جایی مسافر در این خطوط را کم یا زیاد کرده و سیاست‌های ترافیکی را طبق نظر خودمان بدون صرف هزینه اضافی اعمال کنیم.طرح HOV در بسیاری از شهرهای دنیا مثل نیویورک موفق بود و در برخی از شهرها مثل نیوجرسی شکست خورد. اما موفقیت و شکست این طرح وابسته به مجموعه ای از  عوامل است.
 
سه عامل خدمات حمل و نقل عمومی، خدمات پشتیبانی مثل سرویس‌های آنلاین اشتراک سفر و شیوه‌های اطلاع‌رسانی و درگیر ساختن مردم در موفقیت و شکست این طرح بسیار مؤثر بوده‌اند.
 
شهرام جباری‌زادگان، کارشناس برنامه‌ریزی شهری معتقد است این طرح به دلایل متعددی برای تهران یک شوخی است. اینکه بتوان در تهران یک خط را به خودروهایی با چند سرنشین اختصاص داد از منظر او یک طرح شکست خورده خواهد بود.
 
جباری‌زادگان معتقد است: «مختصات شهر تهران شبیه به هیچیک از شهرهایی که این طرح در آنها موفق بوده نیست و زیرساخت‌های لازم برای این طرح که سیستم حمل‌ونقل عمومی گسترده و باکیفیت است، در تهران وجود ندارد.»
 
او معتقد است طراحی بزرگراه‌های تهران و خروجی‌ها و ورودی‌های متعدد باعث می‌شود اجرای این طرح تنها به ازدحام بیشتر، هرج‌ومرج و نارضایتی رانندگان منجر شود، حدود 30تا50 درصد خودروهای تهران بیشتر از دو سرنشین دارند و ایجاد خطوط اختصاصی برای این خودروها یعنی ازدحام بیشتر.طبق تحقیقی که دانشگاه MIT و هاروارد انجام داده‌اند سیستم HOV یکی از روش‌های کارآمد برای رفع ترافیک  البته در کنار سیستم درخواست آنلاین سفر اشتراکی است .
 
به گزارش روزنامه گاردین بر اساس این تحقیق که در شهر جاکارتا -پایتخت اندونزی- انجام شده، سیستم سفر اشتراکی در کنار طرح HOV توانسته بر ساعت پیک ترافیک شهری تأثیر بگذارد.
رانندگی در جاکارتا در ساعت اوج چیزی شبیه به کابوس است. این شهر 9.6 میلیون جمعیت دارد و هر روز 3.5 میلیون نفر برای کار به این شهر سفر می‌کنند.
 
جاکارتا جزو 25 شهر پرترافیک دنیاست. راما هانا، استاد مطالعات جنوب آسیا، دانشگاه هاروارد می‌گوید: «حتی با اجرای سیاستHOV ترافیک همچنان سنگین بود، بنابراین بسیاری از مردم احساس کردند که این سیاست هیچ اثر مثبتی نداشته است.» برای همین قانون car pooling که مردم را تشویق می‌کرد تا هم مسیران خود را سوار کنند به تصویب رسید.
 
داده‌های گوگل روی نقشه نشان می‌دهد همراهی این دو قانون در کنار هم باعث کاهش 3 تا 5 دقیقه‌ای مسیرها، کاهش ترافیک و آلودگی هوا بوده هر چند که مردم چندان آن را احساس نکرده بودند ولی در زمان اجرای این طرح خطوط سبز روی نقشه گوگل بیشتر از خطوط قرمز بوده است.روزبه پاشا، مدیرعامل کاروانرو یکی از سیستم‌های آنلاین خودروی اشتراکی می‌گوید: «اجرای این سیستم در بسیاری از کشورها به‌عنوان یک طرح مکمل استفاده شده است. ما باور داریم این طرح در کشورهای پرجمعیت بویژه شهرهای شلوغ مثل تهران کارآمد است.
 
اما شاید ساختار شهر تهران تا حدی اجرای HOV را مشکل کند. اما مسیرهایی مثل تهران-کرج یا تهران-رودهن گزینه مناسبی برای استفاده از سیستم Car pooling است.»او آمار جالبی درباره استقبال از سیستم خودرو اشتراکی اعلام می‌کند:«به شکل روزانه بیش از 10 هزار متقاضی سفر در سیستم کاروانرو ثبت‌نام کرده‌اند و بیش از 17 هزار راننده در مسیرهای مختلف آماده به اشتراک‌گذاری صندلی خودرو خود هستند.»
 
پاشا می‌گوید: «در سیستم کاروانرو حدود 2000 راننده برای به اشتراک گذاشتن صندلی خودرو خود از سمت کرج به تهران یا برعکس اعلام آمادگی کرده‌اند و حدود هزار مسافر نیز به شکل روزانه متقاضی سفر با صندلی‌های اشتراکی در این مسیر هستند. این سیستم در بسیاری از کشورهای دنیا مثل آلمان و کانادا توانسته است تحول بزرگی در سیستم حمل و نقل و البته اقتصاد خانواده‌ها ایفا کند. در این سیستم هزینه‌های حمل و نقل در مسیرهای طولانی بسیار کمتر از دیگر شیوه‌های حمل و نقل است و البته راحتتر.»
 
پاشا تأکید می‌کند:«سیستم‌هایی شبیه کاروانرو در کنار امکانات تشویقی مثل خطوط اختصاصی برای تردد سریع‌تر می‌تواند مردم را متقاعد کند تا صندلی‌های اضافه خودرو خود را در اختیار مسافران دیگر قرار دهند. این سیستم خودبه خود از بار ترافیک خواهد کاست.»
 
به گفته پلیس راهنمایی و رانندگی در سال 95 به‌طور متوسط 60 درصد از خودروهایی که در تهران تردد می‌کنند تک سرنشین هستند. در حال حاضر بیش از 17 میلیون دستگاه خودرو در کشور شماره‌گذاری شده است.اگر تنها نیمی از صندلی‌های خالی خودروهای تک سرنشین از طریق سیستم‌های آنلاین و البته طرح‌های تشویقی مثل HOV پر شود، حدود 25 درصد از حجم ترافیک شهری چون تهران کاسته خواهد شد



درس محسن شدن
عشق است چنین لاله‌ی پرپر دادن!
در راهِ شما، علیِ اکبر دادن!
آقا! سر و دل فداییِ زینب‌تان!
دلداده شدن خوش است با سَر دادن! (1)
 
یادم نمی‌رود وقتی در شب عملیات محرم در آبان ماه هزار و سیصد و شصت و یک، از رودخانه چیخواب گذشتیم و به خط دشمن حمله بردیم، همرزم کنار من در اثر اصابت ترکشی بزرگ، سرش به عقب برگشت و از گردن آویزان شد، آن لحظه را از یاد نمی‌برم که با سری جدا، هنوز می‌دوید تا ما بدانیم در راه پس‌گیری سرزمین از دشمن بعثی همیشه باید بر او تاخت. او چند قدم محکم و استوار به پیش رفت و وقتی تنش بر زمین افتاد، باز خود را بر روی زمین کشیده تا ما بدانیم برای سربلندی دین با سری جدا نیز می‌توان پا در رکاب باقی ماند.
آری آن همرزم من که مرتضی شاه سیاه نام داشت و امروز در گوشه‌های تاریخ دفاع مقدس گم شده و کسی از او یادی نمی‌کند، آرمان و راه او برای همیشه برای سردادگان وادی ایمان مفقود نمانده است هرچند نام او را ندانند و رسمی از او نشنیده باشند و اسم او را نخوانده باشند.
نوجوانان و جوانان امروز ما ندیدند که ما در دهه شصت، ده‌ها نفر را در شهرها به دست منافقین، سر جدا دیدیم و نقاط مرزی شمال غربی ما نیز شاهد بریدن سرها بود. سرهای جوانان توسط داعشیون ایرانی بریده شد که اگر آن سرها را نمی‌دادند، امروز ما چه داشتیم؟
خط سرخ سر دادن با شهادت هابیل آغاز شد و پیامبرانی چون یحیی بر این راه سر نهادند و امامانی چون حضرت حسین علیه‌السلام گلو نثار نمودند و عالمانی چون شمس‌الدین و زین‌الدین عاملی، شهید اول و ثانی شدند و این خط سرخ ادامه داشت و دارد تا امروز که محسن عزیز با عزتی والا سر می‌دهد ولی حتی اخم نمی‌کند. او محکم و استوار به پیش می‌رود، حتی به مسلخ عشق می‌رود، محکم می‌نشیند، محکم سر می‌گیرد تا سر ندهد. محکم سر می‌گیرد تا شرف ندهد. گلوی او را می‌برند تا هستی‌اش بماند. گلوی او را می‌برند ولی غیرتش را هرگز، سرش را جدا می‌کنند ولی ایمانش را هرگز، سر را امانت نگه داشته است تا فدای اهل‌بیت علیهم‌السلام و حرم آنها گرداند. قلبش را نگه داشته است تا در راه آنها بتپد و آخرین تپش، با نام مقدس آنان باشد.
درس محسن شدن برای امروز ما کافی است تا فدایی زهرا شویم. محسنی که امروز فدای زهرا شد، فردا حسین را به قتلگاه نمی‌برند و محسنی که امروز فدای زهرا نشود، فردا حسین به قتلگاه خواهد رفت. جوان امروز، افتخار فردا را با خون سرخ خود و کلام گلگون خود می‌سازند.
محسن حججی یک حرکت است، یک مسیر است، یک راه است برای اینکه همیشه با عزت در مقابل دشمن بایستیم و فریب نیرنگ او را نخوریم. محسن حججی به ما درس می‌دهد که حتی در راه مسلخ هم، لبخندی به دشمن نزنیم و لبخند به شهادت بزنیم نه بر دشمن.

 
پی‌نوشت:
1. شعر از سرکار خانم عارفه دهقانی


کودتای آمریکایی 28 مرداد

حل بحران نفت از طریق اِعمال قدرت نظامی و توسل به کودتا، نخستین بار از سوی انگلستان طراحی شد. این طرح تحت عنوان «عملیات چکمه» تهیه شد. دولت انگلیس با استفاده از شبکه جاسوسی خود و با استفاده از برنامه­‌های گوناگون، اقدام به تضعیف حکومت مصدق کرد.

از جمله این اقدامات، تحریم نفت ایران و تهدید کشورهای خریدار نفت بود. طبق اسناد منتشر شده از سوی سازمان سیا  در اسفند 1331 علاقه آمریکایی­‌ها برای مشارکت در این طرح آشکار شد و به سازمان سیا اجازه داده شد تا در طرح براندازی مصدق شرکت کند. دولت آمریکا برای این منظور، مبالغی پول در اختیار رئیس پایگاه سیا در تهران، و هندرسون، سفیر آمریکا قرار داد و به این ترتیب، عملیات چکمه انگلستان به طرح عملیات آژاکس مبدل شد.

عامل مهمی که باعث شد آمریکا رهبری کودتا را برعهده گیرد، سهیم شدن این کشور در منافع نفتی ایران بود که بعدها با انعقاد قرارداد کنسرسیوم به آن دست یافت1. کودتای 25 و 28 مرداد در نوع خود، اولین کودتایی بود که با مداخله و مشارکت علنی دولت­‌های انگلیس و آمریکا برای سرنگون کردن یک دولت ملی انجام گرفت. بهانه کودتا ظاهراً نگرانی دولت ایالات متحده از قدرتمند شدن حزب توده و تسلط کمونیست­‌ها بر ایران بود. فکر براندازی دولت مصدق، نخست از سوی انگلیسی­‌ها مطرح شد، ولی دولت ترومن مخالف آن بود و سرانجام در اواخر مارس 1953 طرح مشترک انگلیس و آمریکا به تصویب رسید2.

بر اساس اسناد محرمانه کودتا روشن است که دولت آمریکا، نقش مهم و مؤثری در سازمان دهی و هدایت نیروهای مخالف برای سرنگونی دولت مصدق ایفا کرده و هدایت و رهبری کودتا را برعهده داشته است.

روزولت، گرداننده کودتا، در مخفیگاه زاهدی با او دیدار کرد و توانست با همکاری او شمار زیادی از نظامیان پادگان­‌های تهران را به سرپیچی از دستورات دولت وادار کند. همچنین شعبه امنیتی سازمان سیا تصمیم گرفت به سرعت، سیاست حمله به دولت مصدق را از طریق جنگ روانی موسوم به تبلیغات خاکستری، به مرحله اجرا درآورد3.

پراکندگی و تفرقه طرفداران نهضت، و بی‌­توجهی مصدق به جایگاه و توان مراجع و روحانیان در جریان سازی اجتماعی موجب پیروزی کودتا گردید. ستاد فرماندهی کودتا با برنامه‌­ریزی­‌هایی در پایگاه امنیتی سیا در تهران،­ کودتاچیان را، بدون کمک نیروهای نظامی اصفهان، کرمانشاه و همدان که برای حرکت به سوی تهران آماده بودند، با اراذل و اوباشی که با هزینه­‌های مراکز اطلاعاتی انگلستان و آمریکا سازمان دهی شده بودند، توانستند نقشه­‌های خود را عملی کنند. بخش عمده‌­ای از این آشوب­‌های خیابانی را شعبان جعفری، معروف به «شعبان بی‌­مخ» با عده‌ای از چماق داران خود و همراهی گروه­‌های دیگر از اوباش و ولگردها، انجام دادند و خیابان‌های تهران را یکی پس از دیگری تصرف کردند. بعدها از شعبان بی­‌مخ، به خاطر خدماتش قدردانی شد4.

در واقعه آژاکس بار دیگر دو قدرت استعماری، دست در دست همدیگر نهادند تا ملت بیدارشده ایران را بار دیگر به زنجیر کشند.

پی‌نوشت‌ها:
1) تاریخ معاصر ایران، ص 100 و 101.
2) مصدق، دولت ملی و کودتا، زیر نظر: عزت الله سحابی، انتشارات طرح نو، 1380، چ 1، ص 271 و 272.
3) تاریخ معاصر ایران، ص 107.
4)عملیات آژاکس، صص 191 - 196

 


روز بزرگداشت علامه مجلسی

علامه محمد باقر مجلسی به سال 1037 هجری مساوی با عدد ابجدی جمله جامع کتاب بحارالانوار چشم به جهان گشود1. وی به خاطر کلام زیبا و اشعار دلنشین و رفتار و گفتار نیکو در محافل و مجالس به مجلسی لقب یافته بود و خاندان عالی‌قدر آنان نیز بدین نام شهرت یافته بودند2.

ایشان در اندک زمانی بر دانش­‌های صرف و نحو، معانی و بیان ، لغت و ریاضی، تاریخ و فلسفه حدیث و رجال ، درایه و اصول و فقه و کلام احاطه کامل پیدا کرد.

علامه مجلسی در مسیر احیای علوم اهل بیت علیهم السلام راه استادانش را در پیش گرفت و با رها کردن علوم عقلی با کوله باری از تعبد به سوی نوری که از قله بلند روایات و احادیث می‌­تابید شتافت و در اولین قدم کتب اربعه را به صحنه درس و بحث کشاند. ضمن نگاشتن شرح بر اصول کافی و تهذیب­، از شرح  من لایحضره الفقیه که پدرش بر آن شرحی نگاشته بود، خودداری کرد و یکی از شاگردانش را به نوشتن شرح استبصار تشویق نمود3.

علامه مجلسی با توجه به نیاز فرهنگی مردم زمان خود دست به تالیف کتاب‌های گوناگون می­‌زد. زمانی احساس می­‌کرد مردم به علم نجوم نیازمندند، پس کتاب اختیارات را می‌­نوشت و چون احساس ­می­‌کرد، جامعه به سوی جدا شدن از خدا سوق داده می‌­شود کتابی در تهذیب اخلاق چون عین الحیاه  را ­ می‌­نگاشت4.

وی طلاب را که مدت‌ها از روایات و احادیث جدا بودند به مطالعه و تحقیق در روایات تشویق کرد و برای حفظ و نگهداری کتب اربعه از گزند حوادث روزگار و تحویل دادن آنها به نسل فردا بدون هیچ گونه کم و کاستی و تحریف اعلام کرد. اگر هر یک از طلاب کتب اربعه را بنویسد، به دریافت یک اجازه از او نایل خواهند شد. طلاب با شوق تمام به نوشتن کتب اربعه پرداختند و نسخه‌ها را نزد علامه می­‌بردند، و او با خط خود در پشت نسخه­‌های آنها اجازه آنان را می­‌نوشت5.

علامه با خود می­‌اندیشید که تدریس کتب اربعه و توجه به بعضی از دیگر کتاب‌ها چون ارشاد مفید، قواعد علامه­ و صحیفه سجادیه تنها این کتاب را از خطر نابودی نجات خواهد داد. علامه مجلسی قدرت تصحیح روایات و احادیث را به‌خوبی دارا بود همان گونه که این قدرت و ژرف‌نگری خود را در مراه العقول به نمایش گذارده است.

علامه مجلسی با خود چنین اندیشید که باید گهرهای گران‌بهای اهل بیت را که از اطراف و اکناف جمع کرده است در قالب محرابی زیبا به نام بحارالانوار بگنجاند تا به تنها طلاب بلکه تمام شیعیان در این محراب به سوی قبله دل‌ها یعنی کلام اهل‌ بیت به نماز عشق بایستند و بدین وسیله راه چاه و درست را از نادرست تشخیص دهند تا هر زمان هر مکتبی درباره هر مطلبی کلامی را از اهل بیت خواست شیعیان با انگشت اشاره محراب زیبای بحار را نشانه روند.

از این رو دست به کاری عظیم زد و شروع به نگارش این دایرة المعارف بزرگ تشیع کرد. در این کتاب پربار قریب 3000 باب طی 48 کتاب علمی خواهید یافت که شامل هزاران حدیث است­، شما در این کتاب برای اولین بار با نام برخی از کتاب‌ها آشنا می شوید که سابقه علمی ندارد و طرح آن کاملا تازه است6.

علامه مجلسی با نگاشتن کتاب بحارالانوار دایرة المعارفی از احادیث را برای شیعیان به یادگار گذاشته است.


پی‌نوشت‌ها:
1) ریحانه الادب ، محمد علی مدرس تبریزی ، ج 5، صفحه 196.
2) کارنامه علامه مجلسی ، ص 145.
3) الامل الامل ، حر عاملی ، ج 2، ص 248.
4) یادنامه علامه مجلسی ، ص 25.
5) یادنامه علامه مجلسی ، ص 26.
 6) مقدمه بحار الانوار، یادنامه علامه مجلسی ، ص 6 و 7 و 8