مرکز فرهنگی توحید (مسجد امیر المومنین زازران )شهرستان فلاورجان

یک شب جمعه...

جمکران...

باران

مهر و سجاده ای به سبک کمیل

آسمان ها به سجده افتادند، کاش می شد شما همین فردا...

...

...ناموس ایرانی...

بانویے مے گفت :
عبور باد از لاے چترے هاے بلوندت را دیدم،
و من تار مویے را که پیشانے ام را قلقلک میداد به زیر مقنعه هدایت کردم
به آستین هاے کوتاه مانتویت خیره شدم
و من ساق دست هایم را صاف کردم
به مانتوے نازک و یقینا خنک تو فکر کردم
و من چادرم را روے سرم مرتب کردم
به کفش هاے 15 سانتے قرمز رنگت نگاه کردم که با ناز راه میرفتے
ومن قدم هایم را آرام تر و با طمانینه تر کردم
براے من همین بس بود که راننده ے تاکسے مرا با احترام خانوم خطاب مے کند و تو را خانومے
غیرت مردت کجا رفته است؟ نمیدانم ... آیا از پشت سر لباس زیرت را در زیر مانتو تنگ چسبا?? سفیدت دیده است؟ نمیدانم
اما من میگویم ... اے ز?? ایرانی .. دختر ایرانے .. شاید بے قصد باشد این طرز آرایش یا لباست اما شا?? و مقام تو این نیست که هرغریبه به تو داف جیگر هلو یا ... من نگویم تو خود بهتر میدانے القاب را
پس قدر خودت را بدا?? و به خودت افتخار کن و عروسک چشم افراد چشم چرا?? نشو

شما انسان نبودید

فرشته بودید

شما دل نبستید

ما دل بستیم به دنیا

شما نور رو دیدید

ما خنده های شیطان رو














راهـــــتان ادامه دارد...


کاری با اسلام و اینا ندارم اما جدا اینا مرد بودن ما ناموسمونو مدیونه ایناییم اونایی که یطوری راه میران انگار دنیا برای اوناس اونایی که تو صف اول نمازن اما هنوز نفهمیدن که مسلمون نماز میخونه برای وحدت و یکپارچه شدن مکه میره برای یکی شدن نمیره که پوزشو بده نفهمیدن اونایی که به جنگ میرن اگه بغیر از ناموسشون باشه یه خریت به تمام معناست اونایی که منم منم میکنن بدونن که خون این شهیدا از لباس تنشون تمیز تره پس نباید بگن خون نجسه خون شهید خیلی پاکه میدونی چیرا چون برای تو ریخته کاری ندارم میخوای کپی کن یا هر چیزه دیگه اما والا غیرتا بدون که حساب اینا از خیلیا سوا هستش ببخشید اگه غلط املایی دارم برادر بسیجی غلط هامو به چشمای پاکت ببخش