سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز فرهنگی توحید (مسجد امیر المومنین زازران )شهرستان فلاورجان


کاربرد صلح آمیز انرژی هسته ای
 
 
علوم و فنون هسته ای جزو فن آوری های پیش رفته و برتر در عصر کنونی است. امروز تاثیر این علوم در گسترش دانش بشری، تسلط بر طبیعت، تامین رفاه و پیشرفت زندگی بشر غیر قابل تردید بوده و به درستی می توان آن را از عناصر و محور های اصلی توسعه ی پایدار و از عوامل مهم اقتدار یک کشور به شمار آورد.
علوم و فنون هسته ای جزو فن آوری های پیش رفته و برتر در عصر کنونی است. امروز تاثیر این علوم در گسترش دانش بشری، تسلط بر طبیعت، تامین رفاه و پیشرفت زندگی بشر غیر قابل تردید بوده و به درستی می توان آن را از عناصر و محور های اصلی توسعه ی پایدار و از عوامل مهم اقتدار یک کشور به شمار آورد. در واقع، در طول نیم قرن گذشته، در نتیجه تلاش پیگیر پژوهش گران، این فناوری نقش مهمی در رشد صنعت، کشاورزی و پزشکی ایفا کرده است. استفاده از رادیو ایزوتوپ ها در تشخیص و درمان بیماری ها، به کارگیری فن آوری هسته ای در تولید برق و تولید مواد با خواص ویژه و هم چنین تولید گونه های مقاوم محصولات کشاورزی نسبت به آفات و کم آبی، تنها شماری از استفاده های گوناگون این علوم در پزشکی، صنعت و کشاورزی است. جمهوری اسلامی ایران مصمم است، با توجه به تاثیر شگرف علوم و فنون هسته ای در مؤلفه های علمی، اقتصادی و اجتماعی و به طور کلی توسعه پایدار، راه خود را در مسیر پر پیچ و خم استفاده ی صلح آمیز از این فناوری باز کند.
انرژی هسته ای به طور صلح جویانه موارد مصرف گوناگونی دارد که به شرح آن ها پرداخته می شود. (شایان ذکر است، آژانس بین المللی انرژی اتمی در این حوزه تحقیقات متعددی را انجام داده است که به مراحل کاربردی نیز رسیده اند.)

? در بخش پزشکی و بهداشتی

 طبق آمار های سازمان بهداشتی، میزان افراد سرطانی در کشور های در حال توسعه تا سال 2015 هر ساله 10 میلیون نفر افزایش می یابد. این در حالی است که شیوه های زندگی در حال تغییر است. اکثر کشور های در حال توسعه، دارای متخصصان کافی در این زمینه یا دستگاه های رادیو تراپی نیستند تا بتوانند به طور موثر و ایمن با بیماران سرطانی خود تعامل کنند. در حدود 15کشور آفریقایی و چند کشور آسیایی، حتی یک دستگاه رادیو تراپی نیز وجود ندارد. آژانس بین المللی انرژی اتمی در این زمینه برای کمک به کشور ها، برنامه هایی را تدارک دیده است. هم چنین از تکنیک های هسته ای در ساخت داروهای هسته ای نیز استفاده می شود. به طور کلی، می توان موارد ذیل را به عنوان مصادیق کاربرد تکنیک های هسته ای در حوزه ی پزشکی نام برد:
ـ تهیه و تولید رادیو داروی ید – 311، برای تشخیص بیماری های تیروئید و درمان آن ها
ـ تهیه و تولید کیت های رادیو دارویی برای مراکز پزشکی هسته ای
ـ کنترل کیفی رادیو دارو های خوراکی و تزریقی، برای تشخیص و درمان بیماری ها
ـ تهیه و تولید کیت های هورمونی
ـ تشخیص و پی گیری درمان سرطان پروستات
ـ بررسی مراکز عفونی در بدن
ـ تشخیص سرطان های کولون، پانکراس، روده کوچک و برخی سرطان های سینه
ـ شناخت محل تومور های سرطانی و بررسی تومور های مغزی، سینه و ناراحتی های ریوی
ـ تصویر گیری بیماری های قلبی، تشخیص عفونت ها و التهاب مفصلی، آمبولی و لخته های وریدی
ـ تشخیص کم خونی ها یا سندرم اختلال در جذب ویتامین12B
ـ تولید دزیمتر های جیبی و محیطی
ـ استریلیزاسیون لوازم پزشکی یک بار مصرف.

? در بخش دام پزشکی و دام پروری

? در این حوزه می توان از مصادیق ذیل نام برد:
ـ نقش تکنیک های هسته ای در پیش گیری، کنترل و تشخیص بیماری های دامی
ـ نقش تکنیک های هسته ای در تولید مثل دام
ـ نقش تکنیک های هسته ای در تغذیه دام
ـ نقش تکنیک های هسته ای در بهداشت و ایمنی محصولات دامی و خوراک دام.

? در مدیریت منابع آب

بهبود دسترسی به منبع آب جهان، به عنوان یکی از زمینه های بسیار مهم در توسعه شناخته شده است. بیش از یک ششم جمعیت جهان در مناطقی زندگی می کنند که دسترسی مناسب به آب آشامیدنی بهداشتی ندارد. تکنیک های هسته ای برای شناسایی حوزه های آب خیز زیرزمینی، هدایت آب های سطحی و زیرزمینی، کشف و کنترل آلودگی و کنترل نشت و ایمنی سد ها به کار می روند. از این تکنیک ها، هم چنین در شیرین کردن آب شور و آب دریا نیز استفاده می شود.

? در بخش صنایع غذایی و کشاورزی

? در این حوزه نیز می توان مصادیق ذیل را نام برد:
ـ جلوگیری از جوانه زدن محصولات غذایی
ـ کنترل و از بین بردن حشرات
ـ به تاخیر انداختن زمان رسیدگی به محصولات غذایی
ـ افزایش زمان نگه داری
ـ کاهش میزان آلودگی میکروبی
ـ از بین بردن ویروس ها
ـ طرح های باردهی و جهش گیاهانی چون گندم، برنج و پنبه.

? در بخش صنایع

? در این حوزه می توان از مصادیق ذیل نام برد:
ـ تهیه و تولید چشمه های پرتو زایی کبالت برای مصارف صنعتی
ـ تولید چشمه های ایریدیم برای کاربرد های صنعتی و بررسی جوش کاری در لوله های نفت و گاز
ـ تولید چشمه های پرتو زا برای کاربرد های مختلف در علوم و صنعت از قبیل، طراحی و ساخت انواع سیستم های هسته ای برای کاربرد های صنعتی مانند سیستم های سطح سنجی، ضخامت سنجی، دانسیته سنجی و ...
ـ اندازه گیری خاکستر ذغال سنگ
ـ بررسی کوره های مذاب شیشه سازی برای تعیین اشکالات آن ها
ـ نشت یابی در لوله های انتقال نفت با استفاده از تکنیک هسته ای.

? در شناسایی مین های ضد نفر

در سال گذشته آژانس بین المللی انرژی اتمی از تکنیک هسته ای در کرواسی به صورت آزمایشی برای شناسایی مین های ضد نفر استفاده کرده و نتیجه این بود که اندازه های خاصی از این مین ها در اعماق مختلف و در شرایط خشکی خاک زمین شناسایی شدند. اما کار بیشتری نیاز است تا منجر به کشف مین های ضد نفر کوچک تر و در شرایط رطوبت خاک زمین شود.

? توسعه هسته ای جمهوری اسلامی ایران در پزشکی، صنعت و کشاورزی

جمهوری اسلامی ایران برنامه گسترده ای در خصوص توسعه ی هسته ای در موارد فوق دارد. در این زمینه، سازمان انرژی اتمی ایران با ایجاد مراکز و آزمایشگاه های مختلف تحقیقاتی، تولیدی و خدماتی در این امر اهتمام کامل ورزیده است. مراکز زیر از جمله مهم ترین تاسیسات هسته ای سازمان، برای اجرایی کردن توسعه ی هسته ای اند:
ـ مرکز تحقیقات هسته ای
ـ مرکز تحقیقات گداخت هسته ای
ـ مرکز تابش گاما
ـ مرکز تحقیقات پزشکی و کشاورزی هسته ای
ـ مرکز پرتو فرایند
ـ مرکز علمی و صنعتی
ـ مرکز تحقیقات لیزر
? بخشی از مهم ترین فعالیت های مراکز فوق، عبارتند از:
ـ تولید رادیو ایزوتوپ هایی مثل: 192-Ir و 60-Co و 137-Cs و 241-Am
ـ تولید رادیو داروهایی مثل:99-Mo/m99-Tc و 131-I و 32-P و 67-Ga
ـ تولید انواع کیت های رادیو دارویی
ـ تولید گندم موتانت و غیر موتانت، جوموتانت و غیر موتانت و پنبه ی موتانت
ـ تولید سیستم شمارش هسته ای با آشکارساز گایگر
ـ تولید مولد پالد هسته ای
ـ تولید دزیمتر جیبی و دزیمتر دیجیتال دستی
ـ تولید انواع لیزر ها
موارد فوق تنها نمونه های اندکی از فعالیت های سازمان انرژی اتمی در خصوص توسعه ی هسته ای در پزشکی، صنعت و کشاورزی است.
در حال حاضر صدها پروژه تحقیقاتی، کاربردی و تولیدی در مراکز مختلف سازمان درحالی انجام است که نشان گر عزم و برنامه ریزی جمهوری اسلامی ایران در توسعه علوم و فن آوری هسته ای است.
منبع : آفتاب


 
صیاد دل‌ها
 

قهرمان

21 فروردین، سالروز شهادت امیری است که اسوه وفاداری و عشق بود؛ سردارعلی صیاد شیرازی؛ همو که می‌گفت: «قهرمان کسی است که در جهاد اکبر، بر نفس اماره خود غالب آمده باشد، آن طوری که آرزوی یک‌بار غفلت کردن و خدا را از نظر دور داشتن را در دل شیطان به گور فرستد. قهرمان کسی است که در وابستگی به خدا و خط ولایت، آن چنان آبداده و توان‌مند شده باشد که با اطمینان قلبی، مهیای انجام هر تکلیفی باشد که از محور ولایت بر عهده او بسپارند. قهرمان کسی است که دل به دنیا نسپارد و در التهاب هجرت به دیاردوست، سر از پا نشناسد» و شهید صیاد شیرازی، در عرصه‌های مختلف اجتماعی و نظامی، حقیقت این قهرمان را در وجود خویش متبلور ساخت.

یوم اللّه‌

امروز روزی است که شهید علی صیاد شیرازی، یکی از بزرگ مردان عرصه ایثار و از خود گذشتگی، قدم از عرصه خاکی بر می‌دارد و پای در گستره آسمان‌ها می‌نهد. در میان یاران دیر آشنای خود، به مهمانی می‌رود و هلهله شادی ملائک را به هنگام ورود خود به فردوس برین، به گوش جان می‌شنود، او امروز می‌رود تا ندای مظلومیت ایران وایرانیان، دیگر بار در گوش جان جهانیان طنین اندازد و آنان را شرمنده خویش سازد.

سپهبد سرفراز

امیر شجاع و دلاور ارتش پر افتخار جمهوری اسلامی ایران، سپهبد صیاد شیرازی، نامی پرافتخار و جاودانه است که با هشت سال دفاع مقدس و دلاوری‌ها و از خودگذشتگی‌ها، عجین می‌باشد. این عارف عاشق، نمونه بارز شرف و غیرت ایرانی بود که جان شیرین خویش را، فدای عزت و سربلندی اسلام و ولایت نمود. سپهبد سرافرازی که عمر با برکت خویش را، در راه خدمت به ملت و مملکت اسلامی‌اش، سپری نمود و در راه رسیدن به لذت وصل، هرگز دل به زیورهای دنیوی نبست و عارفانه و عاشقانه، سلوک وصل را طی نمود تا آن گاه که جام شیرین شهادت را سرکشید.

گلبرگی از گلستان وجود

امیرسپهبد شهید علی صیاد شیرازی، در سال 1323 هجری شمسی، در «کبود گنبد» از توابع شهرستان در گز، در شمال خراسان، در خانواده‌ای مذهبی دیده بر این دنیای خاکی گشود. پدرش از عشایر فارس بود که به استخدام ژاندارمری درآمده و سپس به ارتش منتقل شده بود. وی از جاذبه‌ای خاص برخوردار بود و از این رو، علی تحت تأثیر پدر، از کودکی به شغل نظامی و ارتش علاقه‌مند شد. دوران کودکی‌اش را به علت شغل پدر در شهر مقدس مشهد و دوران جوانی‌اش را در شهرهای گرگان، شاهرود، گنبد و آمل گذرانید و در طی این سال‌ها، تحت تأثیر جوّ مذهبی خانواده، ریشه‌های علاقه‌مندی به مذهب و ولایت، در عمق جانش پای گرفت.

تحصیلات

شهید علی صیاد شیرازی، پس از پایان آخرین سال دوره متوسطه در دبیرستان امیر کبیر تهران، در سال 1343 وارد دانشکده افسری شد وسه سال بعد، پس از اخذ درجه لیسانس، از دانشگاه افسری فارغ التحصیل شده و برای به پایان رسانیدن دوره مقدماتی توپ‌خانه، عازم اصفهان گردید. در سال 1351 پس از اتمام آموزش زبان انگلیسی در تهران، به دلیل لیاقت‌ها و دقت‌هایش در کار، برای تکمیل تخصص‌های توپ‌خانه، از طرف ارتش، عازم آمریکا شد تا دوره هواسنجی بالستیک را بگذراند. او پس از بازگشت ازآمریکا، به عنوان استاد در مرکز آموزش توپ‌خانه اصفهان به تدریس پرداخت.

حضور در میدان رزم قبل از انقلاب

شهید صیاد شیرازی، پس از آن که دوره مقدماتی توپ‌خانه را در اصفهان طی کرد، مدتی در مناطق غرب کشور و در مشاغل افسر دیده‌بان توپ خانه، معاون آتش‌بار، فرمانده آتش بار و بعد هم در لشکر 81 کرمانشاه، به خدمت پرداخت. وی که پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه افسری، با درجه ستوان دومی وارد ارتش شده بود، هم‌زمان با پیشرفت در زمینه‌های شغلی، به فعالیت‌های خویش در زمینه‌های مذهبی ادامه داد و انجمن اسلامی مرکز توپ خانه اصفهان را تأسیس کرد و با گروه‌های توپ‌خانه 44 و 55 اصفهان و هوانیروز و پایگاه هشتم شکاری اصفهان، ارتباط برقرار نموده و تشکیلات مذهبی این پادگان‌ها را هدایت می‌نمود.

شهید و فعالیت‌های پس از انقلاب

شهید صیّاد شیرازی در ردیف اولین فرماندهانی بود که وارد کردستان شد و شهید دکتر چمران را در حل بحران پدید آمده در غرب کشور، یاری نمود. طرح‌هایی که باعث شکستن محاصره شهرهای سنندج، پادگان مریوان، بانه و سقز شد، از طرح‌هایی بود که شهید در آن‌ها دخالت اساسی داشت و آن گاه که این طرح‌ها با موفقیت به پایان رسید، با ارتقای درجه، با درجه سرهنگی، به فرماندهی عملیات غرب کشور منصوب شد. بدین ترتیب، لشکرهای 28 کردستان، کرمانشاه، تیپ 23 نیروهای مخصوص، بخشی از لشکر 16، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیز نیروهای انتظامی کردستان، همگی تحت فرماندهی وی قرار گرفت.

مسؤولیت‌ها در دوران دفاع مقدس

شهید صیاد شیرازی، پس از آن که به دلیل مخالفت‌هایش با بنی صدر، درجات تشویقی‌اش توسط وی لغو و از مسؤولیت عملیات غرب کشور بر کنار شد، با دعوت شهید کلاهدوز، در سپاه پاسداران مشغول به خدمت شد و تا برکناری بنی صدر، به مدت چهار ماه در معاونت طرح و عملیات سپاه انجام وظیفه کرد. او پس از انتخاب شهید رجایی به سمت ریاست جمهوری، دوباره با درجه سرهنگی به ارتش فراخوانده شد و قرارگاه عملیاتی شمال غربی کشور را تشکیل داد و به پاک‌سازی شهرهای بوکان و اشنویه پرداخت. پس از شهادت سرلشکر فلاحی در سال 1360، با حکم امام خمینی رحمه‌الله به عضویت شورای عالی دفاع منصوب شد. صیاد در سال 1368، به درخواست رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و با موافقت مقام معظم رهبری، به سمت معاونت بازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح منصوب شد.

تشکیل هیأت معارف جنگ

شهید صیاد شیرازی، در سال 1372، با حکم فرمانده معظم کل قوا، به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب و در عید غدیر 1378، به درجه سرلشکری نایل آمد. وی در این آخرین شغل خود، بخشی از اوقات کاری اش را به امور فرهنگی دفاع مقدس می‌پرداخت و هیأت پژوهشی و آموزشی معارف جنگ را تشکیل داد و به مسائل حاشیه‌ای مربوط به دفاع مقدس و ثبت و ضبط تاریخ جنگ پرداخت. او این کار را، با هدف انتقال تجربه‌های جنگ به نسل جوان و دانشجویان، به ویژه دانشجویان دانشگاه افسری انجام داد.

اخلاص و شهامت سپهبد شهید

علی صیاد شیرازی، مردی در نهایت خلوص، پاک نیت و صبور بود. وی عمر با برکت خویش را، در راه خدمت به اسلام و میهن بر ضد دشمنان و به جنگیدن با آنان سپری نمود. بزرگ مردی که قلبش همیشه برای مردم ایران می‌طپید. مردی که مردم انقلابی و نیروهای مردمی و سپاهی در سراسر کشور، وی را با نام رزمنده‌ای شجاع و ارتشیِ دلاور می‌شناختند. او که خود را خدمت گزار مردم می‌دانست و با وجود مشغله زیادی که داشت، هرگز از پاسخ‌گویی به درخواست‌های مردمی و رسیدگی به مشکلات آنان وانمی‌ماند. صیاد، خویش را در مقابل خانواده شهدا خجل می‌دید و در این زمینه با خود می‌گفت: چرا من به فیض شهادت نائل نشدم؟»

شهید و خانواده

جایگاه شهید صیاد شیرازی، به اندازه‌ای بزرگ است که کم‌تر کلامی قادر به بیان آن است. دختر شهید درباره برخورد پدرشان با اعضای خانواده می‌گوید: «با توجه به گسترده بودن حجم کار پدرم، رسیدگی ایشان به امور خانواده در اوقات فراغت، از جمله کارهای در خور توجه ایشان بود». صیاد با وجود مشغله زیاد کاری، به خانواده خود توجه خاص داشت. حتی گاهی جارو به دست می‌گرفت و در نظافت و کارهای خانه به همسر خویش کمک می‌کرد. فرزندان خویش را به خواندن نماز اول وقت توصیه می‌نمود. در طی هشت سال جنگ، به علت حضور مداوم در جبهه‌های نبرد علیه دشمنان، نمی‌توانست آن چنان که بایسته و شایسته است، به امور فرزندان خود رسیدگی کند، اما پس از جنگ، با وجود تمام کارهایی که داشت، در ایام استراحت، تمام وقت خویش را صرف خانواده می‌نمود.

ویژگی‌های اخلاقی

شهید صیاد شیرازی، فردی مؤمن و متعهد راستین به اسلام و تشیع بود. بزرگ مردی که هر کاری را با نام خدا و دعا برای فرج آقا امام زمان(عج) شروع و با دعا برای سلامتی و عزت رهبر معظم انقلاب به پایان می‌برد. وی به شهادت اعضای خانواده و همکاران و اطرافیانش، همیشه با وضو بود و برای تصمیم‌گیری در کارهای مهم و اساسی، ابتدا دو رکعت نماز به جای می‌آورد. بنابر سفارش امام خمینی رحمه‌الله همیشه دوشنبه‌ها و پنج شنبه‌ها را روزه می‌گرفت. اوقات کاری اش و شروع و پایان جلسات اداری‌اش با اوقات شرعی منظم شده بود. به نماز شب بسیار مقیّد بود و ساده‌زیستی و دوری از تجملات و تکبر و ریا، از خصوصیات ویژه اخلاقی آن شهید بود. صیاد، نمونه‌ای از یک افسر و فرمانده منضبط، جدی و سخت گیر، و البته مورد علاقه زیردستانش بود.

شهادت

امیر شهید علی صیاد شیرازی، حدیث دلدادگی را با شکوه و جاودانگی تمام، پس از سال‌ها جست‌وجوی شیرین شهادت، سرانجام در تاریخ 21 فروردین 1378 هجری شمسی، مصادف با 23 ذیحجه 1419 هجری قمری، در ساعت 45/6 صبح به نمایش گذاشت. وی که بیست سال در پی صید گران بهای شهادت، دشت و دمن و شرق و غرب کشور از پاوه تا چزابه و فاو را طی کرده بود، سرانجام در کمند زلف یار گرفتار آمد و جام عشق لایزال الهی را مستانه سرکشید. و با تن‌پوشی از یاس و ارغوان راهی بهشت شد و امروز، همه شکوفه‌های بهاری، از داغ سترگ شقایق درسوز و گدازند.


جلوه‌های هنر دینی در اسلام
 
 
شبستان یا محل ورود در سنت اسلامی ساخت مساجد، خلوت گاه اولیه مومن برای واقع شدن در حریم اصلی حرم است. این ورودی ها که گاه بر اساس وسعت مساجد تا چند شبستان ازدیاد پیدا می کنند، مکانهای «خرم» و «خنک» معنوی هستند و در واقع محل ورود به جهانی برتر از جهان بیرون است.
سخن گفتن از همه ادیانی که بشر از روزگاران اولیه تا امروز به آن ها گراییده و در پرتو حضور آن ها، زیست معنوی داشته است، آسان نیست.
معنای کلی و عمومی « تعبد (Devotion) و «پرستش (worship) که جوهر مقوم دین و دین پذیری است ، در همه روزگاران پیش از این وجود داشته است ؛ اما آن چه از زمانه تاریخ مند شدن حیات بشری در بعد اجتماعی و مذهبی برجای مانده است ، تا امروز، چندین دین و شریعت است که به نسبتی که ما در آن هستیم (حوزه هنر دینی) باز باید از این تعداد نیز، تعدادی را حذف نمود؛ چرا که هر شریعت یا آیینی ، به صرف داشتن آموزه های دینی ، آثار هنری نداشته است تا آن آموزه ها را در آنها منعکس کند و اگر بر این سخن ، ظن بی گمانی و بی اطلاعی را نیز بیافزایم ، باید گفت اگر سیستم و نظام هنر دینی خاصی هم داشته است ، به روزگار ما نرسیده و ما از آن بی اطلاعیم ؛ این سخن شاید به قضاوت عادلانه نزدیک تر باشد.
آن چه در میان آموزه های مختلف تمامی ادیان به چشم می خورد، تشابه و (گاه) تضاد آموزه های معنوی آن هاست.
اما آن چه در مجموعه میراث هنری یک آیین مورد بررسی قرار می گیرد، اگر چه گاه در بعضی آیین ها به عنوان ((متغیر)) متفاوت می کند، در سیاهه کلی آن ، وجهی مشترک است.
تجلی مفاهیمی که از این پس برمی شمریم در آثار هنری این آیین ها، به صورت ((اصل )) وجود دارد و اگرچه شاید در هر آیین ، ظاهری متفاوت داشته باشد، بنایی است که معانی رمزها(Symbols) را به اشاره در اختیار متعبدان به این آیین ها قرار می دهد.
به یقین می توان گفت که هیچ آیینی تاکنون بر خاک شکل نگرفته است ، که اصل «پرستش » را به عنوان اولین اصل موضوعه خود برنگزیده باشد. در واقع ، اصل پرستش ، مبنای شکل یافتن همه آیین ها(الهی و غیر الهی) بوده است.
آیین های غیر الهی (بت پرستی ، ماده پرستی و...) نیز، اگرچه وقتی با قالب ها و معیارهای سنجشی آیین هایی که خداوند را به عنوان خالق و منظم جهان (آسمان و زمین) می دانند سنجیده می شوند، بوی شرک یا کفر می گیرند، اما در نفس خود، نوعی «پرستش جاهلانه خداوند»هستند؛ یعنی تلقی «اثر» به جای « موثر».
به همان یقینی که گفتیم هیچ آیین بدون پرستشی وجود نداشته و ندارد و در واقع هیچ آیینی (مذهبی) نیست که تعریف نسبت میان «خلق» و«خالق» را به عنوان اولی بر خود فرض نداند، به همان یقین می توان گفت هیچ آیینی نیست که در آن «عبادتگاه» یا «معبد» به عنوان «خلوتگاه خالق و مخلوق = عابد و معبود» وجود نداشته باشد.
مفهوم «حرم» که تا امروز استعمال های فراوانی از آن صورت گرفته است ، شاید لفظی قابل اطلاق برعبادتگاه های همه ادیان و مذاهب باشد.
پیروان هر آیینی ، بلافاصله بعد از پذیرفتن آن آیین ، به مفهوم «عبادت» و «پرستش» پی می برند و این مفهوم در «حرم » یا معبد تجلی پیدا می کند.
به این قرینه ، معابد در واقع اولین مکان هایی هستند که روح مذهبی هر آیین - که عبارت باشد از حضور رمزی خداوند در زمین - در آنها تجلی پیدا می کند. در ساختن «خانه خدای» نیز هر آیینی براساس آموزه های خاص خود و فلسفه خود عمل می کند. اما بیش ترین تجلی این آموزه ها، در معماری معابد مقدس (حرم ها) ظهور می یابد. هنر ساختن معابد، شاید اولی ترین هنر دینی باشد؛ دلیل این تردید نیز تقدم رتبی «سرودهای روحانی » برساخت معابد است.
«رودهای روحانی» که در هر آیینی صورت متفاوت دارند، چون آموزش دهنده مفاهیم اصلی آن آیین هستند، به نوعی تقدم دارند. اما از سوی دیگر، چون رمز ساختن معبد، ایجاد مکانی برای «خلوت» با خداوند است و در این خلوت است که انسان مورد خطاب واقع می شود و می شنود و می گوید، تقدم «معبد» یا «حرم» جلوه می نماید. به هر روی ساختن معبد یا حرم ، در همه آیین ها، اصولی مشترک دارد که برخی از آنها به این قرار است:
 

اصل داشتن محراب

محراب در واقع جای تجلی و حضور رمزی خداوند و ساکن کردن آن وجود نامتناهی در زمین است. در آیین مسیحیت ، ساختمان های کلیسا (در معابد مسیحی قدیم این مسئله بیش تر به چشم می خورده است) منطقه بازی دارد که جایگاه حضور رمزی خداوند در تمثال یا پیکره «مسیح مقدس» یا «باکره مقدس به همواره فرزند او» است.
در این منطقه باز، که معمولا نقش محراب مساجد را در سنت اسلامی دارد، زوایای منعطف هندسی با بلندای قابل توجه وجود دارند که بر هر یک نیز نقشی رمزگون از «صلیب مقدس» (توجه داشته باشیم که هندسه کلی معابد مسیحی نیز تقریبا در اساس آن ، «صلیب گون») یا پیکره های مقدس مذهبی وجود دارد.
روبه روی این منطقه باز، جایگاه نیایش «پدر مقدس» یا «روحانی آیین مسیح» است و «سرود خوانان مذهبی » نیز تقریبا بر آستان همین منطقه می ایستند. در واقع محراب در سنت مسیحی و سایر سنت های دینی ، خلوتگاه پاک و خالص خداوند است و جایی که برای خداوند در نظر گرفته می شود. در سنت بودایی و هندی نیز شکل دیگری از محراب وجود دارد.
حرم هندی یا بودایی ، در واقع غیر از این که محل خلوت با خداست ، نوعی مرکزیت نیز دارد؛ یعنی در آموزه های هندی و بودایی ، معبد مرکز جهان معنوی نیز محسوب می شود (اصلی که در سنت اسلامی در بنای کعبه مقدس تجلی یافته است) و نیایشگران در آن عمارت (که شکلی ضرورتا محدود به یک مربع که از تربیع یک دایره - که سمبول جهان است - به دست آمده دارد) به نیایش پروردگار می پردازند و «تاملات» خویش را در آن خلوتگاه انجام می دهند. حرم در سنت اسلامی در قالب «مسجد» ظهور یافته است.
مساجد اسلامی که به ادعای برخی ، در معماری وامدار شکل اصلی کلیساها و معابد قدیمی زرتشتیان است ، محرابی متفاوت دارد.
محراب در سنت اسلامی (و به نحو کم رنگ تر در سنت مسیحی) محل تجلی نور خداوند است و حضور رمزی او در قالب کلماتی که هم خوانده می شود و هم گاه بر دیواره های محراب نگاشته می شود.
افزون بر این شکل محراب در مساجد اسلامی ، در واقع نوعی «در» و «ورودگاه» به عالم دیگر است و جایگاه حضور «امام » یا «پیشوا» و خواندن و گفتن آموزه های مقدس (در سنت مسیحی ، جایگاه خواندن سرود مقدس).
محراب در سنت اسلامی و در اصل معماری بنا بسیار مهم است و نشانه ای از آموزه های مقدس دینی (با اندکی مشابهت در آیین مسیحی).
شکل اصلی محراب که شکل «در» است و «ورودگاه»، عمقی دارد و بلندایی «مقصوره » مانند، که در راس آن به یک نقطه تلاقی می رسد.
این نقطه تلاقی ، یعنی منتهاالیه بالایی محراب ، محل ساطع شدن رمزی نور خداوند است. در اطراف آن ، در عمق و بیرونه محراب ، کلمات مقدس با خطوط خاص نوشته می شوند. در سنت اسلامی ، برخلاف سنت هند و بودایی و مسیحی ، تصویر یا پیکره ای مثالی از خداوند یا متعلقات معنوی او در مسجد وجود ندارد.
دلیل آن هم این است که اسلام قایل به این اصل است که هیچ تصویر یا پیکره ای نمی تواند «وحدانیت» و «احدیت » را حتی در نازلترین وجه آن بازتاباند و حضور خداوند تنها در کلمات مقدسی که از خود او به ما رسیده است ، می تواند تجلی یابد.
در واقع هنر خوشنویسی و تذهیب در سنت اسلامی و در کار ساخت محراب معابد و حتی خود معابد، قرینه هنر «شمایل نگاری» در سنت مسیحی است. اصل دیگری که در ساخت محراب در سنت اسلامی (و با اندکی تامل در ساخت مسجد) مورد توجه قرار گرفته است ، مسئله «عمق» در محراب است که باعث انعکاس صوت می شود.
عده ای معتقدند این اصل نیز در سنت مسیحی وجود دارد، اما بعید به نظر می رسد «عمق » تا این اندازه و با این مفهوم مورد توجه مسیحیان بوده باشد؛ همان طور که در ساخت محراب مسیحی ، مقصوره یا نیمدایره عمقی بالای محراب نیز که نشانه ای رمزی از «طاق آسمان » است ، مورد توجه و تامل چندانی نبوده است.
انعکاس صوت که اثر وضعی عمق در محراب است و محصول هنر معماری اسلامی ، رمزی است از خطاب خداوند به انسان و در واقع خوانده شدن از سوی او وبازگشت صدا و بازخوانی آن. رنگ ها نیز او وجوه فارق و متفاوت ساخت محرابها هستند.
در سنت های مسیحی و هندی ، ترکیب رنگ ها از یکی دورنگ سفید، خاکستری و رنگ هایی از همین طیف ها جلوتر نمی رود. به ندرت می توان محراب هایی را در سنت مسیحی یافت که رنگ های الوان در آن ها به کار رفته باشد.
رنگ سفید و نوع سنگ ها و پیکره های معمولا تراشیده شده ، در واقع حکایت کننده ازهاله مقدس و نورانی است که برگرد محراب گسترده شده و «حرم» را در خویش گرفته است. در سنت اسلامی و هندی اما رنگ های دیگری نیز در ساخت محراب به کار می رود.
مثلا رنگ آبی که رمزی است حکایت گر از آسمان.
.. یا زرد (اصفر) که رنگی است حاکی از تلالو نور مقدس یا نور خورشید. به هر روی محراب در سنت های مذهبی یادشده ، جلوه ای است از تجلی رمزگونه خدا و نشانه ای از آن چه آموزه های مقدس در معماری هر آیین وارد ساخته اند تا اصل پرستش به عنوان یک اصل پشتوانه برای هنر مذهبی هنرمندان آن آیین درآید.

 

اصل داشتن شبستان و ورودگاه

 

در هیچ یک از آیین های مختلفی که تا امروزه بشر آن ها را به تجربه دریافته و درک کرده است ، ورود به حرم و خروج از محدوده «تجربه بی واسطه روحانی»، بی مقدمه و موخره فرض نشده است.
کمتر آیینی می توان یافت که در آن ، انسان پرستنده به ساحت حرم پای گذارد بی آن که قبل از ورود، واجد آمادگی های روحی و جسمی شود.
بر اساس مفروضه های معنوی بیش تر آیین ها، برای ورود به حرم و واقع شدن در «محدوده روحانی بی واسطه»، ابتدا باید در محیطی بینابین قرار گرفت. جهان بیرون حرم و محدوده آن، جهانی است که تا حدود زیادی خالی از محرک ها و انگیزه سازی های معنوی است و مکان اصلی حرم نیز، جهان خالص پرستش و جایگاه مورد خطاب واقع شدن است ؛ یعنی جهان ناب روحانی.
به همان سان که نمی توان شیشه را از ظرف آب سردی به یک باره خارج کرد و در ظرف آب گرم فرو برد، نمی توان توقع داشت ورود از جهان «بیگانه با معنویت» یا خالی از جواهر معنوی و روحانی، به جهان ناب روحانیت و محیط خالص پرستش (توجه کنید : مکان رمزی حضور خدا در طبیعت) نیز بی مقدماتی ممکن باشد.
این مقدمات باید در محیط و جایگاهی بینابین و واسطی محقق شوند، تا پرستنده بتواند در حرم اصلی مورد خطاب واقع شود.
مکان وسط منظورشده در بیش تر حرم ها (تقریبا متعلق به همه آیین ها)، «شبستان » یا «محل ورود» است ؛ با شکل های مختلف و گاه متفاوت آن. نفس وجود شبستان در پیرامون حرم ، آن گونه که گفتیم ، غیر از خصوصیت آماده سازی روحانی برای ورود به حرم ، واجد رمزی دیگر نیز هست.
پرستنده ای که در حرم امن مورد خطاب واقع شده است و کیفیت روحانی برای او حاصل شده است ، خروج بی واسطه اش از حرم و واردشدن به محیط طبیعی بیرون نیز، ممکن است خالی از مخاطراتی برای او نباشد.
او همان گونه که باید (و لزوما این گونه می شود) قبل از ورود خود را آماده سازد و با تامل و مشاهده مولفه های روحانی ، برای ورود تمهید مقدمه کند، برای خروج نیز باید مقدماتی را به انجام رساند و یا حداقل در معرض آن ها قرار گیرد.
او نمی تواند بی واسطه به بیرون حرم پا گذارد، چرا که خطر از دست رفتن کیفیات روحانی حاصله ، برای او زیاد می شود و ممکن است به سان همان شیشه در معرض هوای نابرابر بشکند.
در واقع اصل داشتن محل ورود و شبستان برای ورود و خروج مرتبه ای و غیر یکباره «به حرم » و «از حرم » است تا از نفسانیت پیش از ورود کاسته شود و روحانیت حاصله از حضور در حرم نیز - که محصول عبادت و پرستش و مکالمه با وجود مقدس ازلی است (به زبان آیین های مختلف ) - به اندازه بیش تری در جای پرستنده نهادینه شود.
در آیین ساخت حرم ، شکل شبستان ها و ورودی ها بسته به مقتضیات و اصول آیین ها و ادیان مختلف ، متفاوت است. در معابد مسیحی (کلیسا) محل ورود یا شبستان ، بیشتر شکل ، جزیی ار اصل بنا را دارد.
گاه در کلیساهای قرون گذشته ، راهروهای ورودی ،سردرها، محیطهایی ، شبیه پاگرد یا راهرو یا دالان مانند، دیده می شد، که با تصویر و شمایل های نگاشته شده از مسیح و باکره مقدس و تصاویر مشابه دیگر، آذین یافته بود و در واقع نوعی حضور روحانی و فضای متفاوت با بیرون را ایجاد کرده بود.
از آن گذشته در کلیسا فاصله بین محل ورود تا مقابل جایگاه پدر مقدس ، (در شکل صلیب گون کلیسا، خط افقی جای کوبش دستها بر صلیب) خود فاصله ای شبستان گونه به شمار می رود، در واقع مکانی برای ایجاد آمادگی روحانی و قرار گرفتن در حریم حرم.
افزون بر این ، در کلیساهای مسیحی قرون جدید، استفاده از پیکره های تراشیده در ورودی ها و اصل مکان حرم نیز انگیزه ای دیگر برای حضور قلب بیش تر به شمار می رود و در واقع قرار گرفتن در حرم و محیط امن گفتگو، از پس گذشتن از برابر تصاویر، شمایل ها و پیکره های مقدس به همراه استماع طنین غیر همیشگی موسیقی و سرودهای مقدس صورت می گیرد.
آن چه در ساخت معابد هندو و بودایی در مورد شبستان صادق است ، در واقع محیطهای گاه سرسبز و آزادی است ، که با پیکره های تراشیده از سنگ ، تطهیرگاه ها و (معمولا) پله هایی که به معبد منتهی می شوند. در واقع در سنت های هندو و بودایی معابد (حرم ها) فاقد دریچه هایی هستند که به بیرون راه یافته باشند.
درهای کوچک تنها منفذ موجود در آنها است ، و شبستان یا محل ورود، به طور عموم فضای نسبتا باز و آزادی ، است که در اطراف معبد وجود دارد و محل عبور و گذر از جهان بیرون به محیط اصلی حرم یا معبد است.
اسلام به عنوان آیین خاتم ، در مساله شبستان و محل ورود نمونه کامل تری از آن چه گذشت را به دست می دهد. محققان هنر مقدس معماری اسلامی ، در آن چه تاکنون درباره مساجد نگاشته اند، همواره به تقسیم بندی فضا و محیط، در ساخت مساجد اسلامی توجه خاصی نشان داده اند.
در ساخت مساجد اسلامی عنوان حرم ، جایگاه مقدسی است که پیش تر به آن اشاره شد. اما شبستان در بناهای اصلی مساجد (مثل مساجد جامع در کشورهای مختلف و شهرها و حتی گاه در روستاها) مقدمه ای ضروری در ساخت مساجد به شمار می رود.
شبستان یا محل ورود در سنت اسلامی ساخت مساجد، خلوت گاه اولیه مومن برای واقع شدن در حریم اصلی حرم است. این ورودی ها که گاه بر اساس وسعت مساجد تا چند شبستان ازدیاد پیدا می کنند، مکانهای «خرم» و «خنک» معنوی هستند و در واقع محل ورود به جهانی برتر از جهان بیرون است.
حتی در معماری مساجد شرق جهان اسلام (مثل الجزایر و مراکش) که پیچیدگی معماری آن ها نسبت به غرب جهان اسلام زیادتر است ، شبستان ها عظیم تر و باشکوه تر به چشم می آیند.
در این شبستان ها از تصاویر، شمایل های مقدس و پیکره های تراشیده از سنگ یا چوب خبری نیست ؛ چرا که احدیت در عین انضمام با تمام هستی ، بر اساس دیدگاه نظری اسلام، امری است مجرد و منتزع از ماده ، که پرداختن آن در صورت یک شمایل یا پیکره مقدس ، از کمال آن می کاهد در عوض از ابتدای ورود و سهل است که از ابتدای نظر کردن به مساجد اسلامی ، کلمات خداوند که نمونه و رمز حضور کلامی خداوند در زمین هستند و براساس دیدگاه اسلامی این تنها نوع حضور و ظهور خداوند (غیر از دیدگاه های متفرقه در این زمینه) در زمین می باشد، به چشم می آیند که نوعی آمیزش روحانی با اسلیمی ها و طرح های دیگر پیدا کرده اند و در زمینه کاشی های صیقل خورده یا سنگ های رنگارنگ (معمولا با ترکیبی از رنگ های فیروزه ای: نشانه آسمان ، سبز: نشانه طبیعت و سفید: علامت نور الهی ) نقش شده اند.
اگر در مسیحیت و بودیسم و هندو، اصل تصویر وجودی خدا به واسطه شمایل نگاری و پیکره سازی از مسیح و بودا و باکره مقدس ، تجلی می یابد، در اسلام تصویر وجودی خدا، در کلام مقدس او و بازآفرینی انتزاعی و معنوی این کلام شکل پیدا می کند.
و بدین سان مسلمان با درک حضور در شبستان پیرامون حرم و راز ونیاز برای ورود به حرم و یا خروج از محدوده حضور و تکلم بی واسطه آماده می شود و از نفس خود می کاهد و برای مبارزه بر نفس آماده می شود



روایت امام صادق(ع) از سیره امام باقر(ع)

 

شناخت سیره معصومان، اهمیت به سزایی دارد و یکی از منابع شناخت معارف دین اسلام است.

امام صادق(ع) در احادیث زیادی عباراتی چون « کان أبی یفعل کذا» یا « کان ابی یقول کذا» به کار می برد که بی تردید این جمله ها ظهور، بلکه صریح در استمرار و تداوم رفتار یا گفتار است و پر روشن است که استمرار، نشان دهنده اهمیت آن رفتار و گفتار است.
از این زاویه که این رفتارها و گفتارها از « حجت خدا» صادر شده است، مسئولیت آفرین خواهد بود و در خودسازی تأثیر زیادی دارد.
اما چرا امام صادق(ع) عنایت بر بیان سیره پدر بزرگوارش داشت؟ این امر، دو دلیل می تواند
داشته باشد:
1. این کار نوعی تعظیم و حرمت نهادن به جایگاه رفیع امام باقر(ع) است؛
2. بعد از عصر خفقان و حاکمیت جنایتکاران بنی امیه که با امامان شیعه و تفکر و عقاید آنان سر ستیز داشتند، این امام باقر(ع) بود که در دوره افول قدرت بنی امیه از فرصت ها بهره جست و در بیان معارف اسلام ناب و آموزه های آن کوشید و حقایق ناب اسلام را به شکل های مختلف، به شیفتگان و رهپویان راه اهل بیت (ع)و سایر مسلمانان بازگو کرد. از این رو، نقش امام محمد باقر(ع) در نشر و توسعه و بالندگی و معرفی « دین» و بنیان گذاری و ایجاد تحول و انقلاب فرهنگی در گستره جهان اسلام، بی بدیل است. اینک برخی از گفتارها و رفتارهای آن حضرت را ذکر می کنیم.

بیم و امید

در آموزه های دینی به این نکته سفارش شده است که انسان مؤمن لازم است در پیوند خود با خدای تبارک و تعالی، هم به رحمت و لطف حضرت حق امیدوار باشد و هم از غضب و خشم پروردگار، ترس و بیم داشته باشد. امام صادق(ع) می فرماید:
«کان أبی یقول: انّه لیس من عبد مؤمن إلا و فی قلبه نوران، نورُ خیفةٍ و نور رجاءٍ لو وُزنَ هذا لم یزد علی هذا(1)؛ پدرم بارها می فرمود: نیست بنده مؤمن و خداشناسی، مگر اینکه در جان او دو نور بدرخشد: نور بیم از خدا- عقاب و خشم خدا- و امید به لطف حضرت پروردگار. باید این دو، همسان باشند، به گونه ای که اگر سنجیده شوند، یکی بر دیگری افزون نشود.»

شتاب در کارهای نیک

کاری را که انسان اراده می کند به سامان برساند، پسندیده است که ابتدا درباره آن بیندیشد تا صلاح و صواب یا فساد و زیان آن آشکار گردد. اما در کارهایی که خوبی و نیکی آنها کاملاً روشن است، انسان باید سریع اقدام کند و فرصت سوزی نکند؛ چون امکان دارد که حادثه ها و عواملی، او را از انجام آن کار خیر بازدارند. امام صادق(ع) می فرماید:
« کان أبی یقول: إذا هممت بخیرٍ فبادر فإنک لا تدری ما یحدثُ(2)؛ پدرم مکرر سفارش می کرد: هنگامی که می خواهی کار نیکی را انجام دهی، سریع به آن اقدام کن؛ چون تو نمی دانی که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.»

تأثیر گناه بر روح

بی تردید یکی از عوامل انحطاط آفرین در اندیشه و روح انسان، گناه و شکستن حریم ها و بی اعتنایی به بایدها و نبایدهای الهی است. آثار گناه، جبران ناپذیر است و گناه، سرنوشت انسان را در مسیر انحراف رقم می زند. امام صادق(ع) می فرماید:
« کان أبی یقول: ما من شیٍ افسدُ للقلب من خطیئةٍ(3)؛ پدرم بارها می گفت: بدترین چیزی که قلب و جان را فاسد و تاریک می کند، گناهان است.»

پرهیز از ظلم و ستم

یکی از بدترین گناهان، ستم و ستمگری به ویژه ظلم به انسان است. قبح و زشتی این پدیده شوم به گونه ای است که تمام عقلای عالم و همه ادیان آسمانی، آن را محکوم می کنند.
حضرت صادق(ع) می فرماید:
« کان أبی یقول: اتقّوا الظلم، فانّ دعوة المظلوم تصعد الی السماء(9)؛ پدرم بارها هشدار می داد: از ظلم کردن بپرهیزید؛ چون دعا و ناله و فریاد ستمدیده، به آسمان بالا می رود( به اجابت می رسد)».

صدقه

یکی از امور پسندیده و دینی، کمک رسانی و خدمت به قشر محروم جامعه اسلامی است. البته پر روشن است که انفاق و صدقه دادن باید در مسیر رفع محرومیت از جامعه باشد. از منظر دین، هر کار خیری که انسان انجام می دهد، صدقه است. امام باقر(ع) در صدقه دادن به افراد فقیر، روش جالبی داشت که فرزندش امام صادق(ع) این چنین بازگو می کند:
«کان أبی اذا تصدق بشیء وضعه فی ید السائل ثم ارتدّه منه فقبله و شمّه ثمّ ردّه فی ید السائل(11)؛ هرگاه پدرم چیزی را صدقه می داد، آن را نخست در دست شخص سائل قرار می داد، سپس آن را از او باز پس می گرفت، آن گاه آن چیز را می بوسید و می بویید و مجدداً در دستان سائل می نهاد.»

اعتدال در زندگی

یکی از اصول بنیادین اسلامی که در تمام مقررات دینی بروز دارد، اصل اعتدال و پرهیز از زیاده روی و تفریط در تمام امور است. در عصر امام باقر(ع) نگرش منفی زهدگرایانه ای از سوی جماعتی از زهدفروشان و مقدسان نادان، ترویج و تبلیغات گسترده ای برای آن می شد. به عنوان نمونه، خوردن گوشت را تحریم و از آن اجتناب می کردند و این، به نام دین انجام می گرفت! ولی حضرت باقر (ع)با این انحراف برخورد و مبارزه کرد و منحرفان را رسوا ساخت و تصویر درستی از اسلام ارائه کرد. عبدالاعلی مولی آل سام می گوید: من به امام جعفر صادق(ع) گفتم: روایتی از رسول الله(ص) میان مسلمانان زبان به زبان نقل می شود که آن حضرت فرمود: خداوند تبارک و تعالی از خانه ای که در آن گوشت خورده می شود، بدش می آید. حضرت صادق (ع)فرمود: آنان که چنین خبری را منتشر می سازند، دروغ گویان اند. حضرت رسول الله چنین فرموده: خداوند از آن خانه ای متنفر است که در آن مسلمانان و برادران و خواهران دینی خود را غیبت می کنند و گوشت آنان را می خورند.( اشاره به آیه قرآن که غیبت مسلمان را به خوردن گوشت دیگری تشبیه کرده).
سپس امام صادق(ع) افزود:
«کان أبی لحماً، لقد مات یوم مات او فی کمّ أمُ ولده ثلاثون درهماً لللحم(13)؛
زندگی پدرم بدین سان بود که به خوردن گوشت میل و علاقه داشت، حتی قبل از اینکه از دنیا برود، پولی را به همسرش داده بود تا با آن گوشت بخرد.»


با مرواریدهای بدن تان آشنا شوید!

 
دندان های تان را بشناسید

-راستش درست نمی دانم دکتر ...

انگشت هایش را داخل دهانش می برد و نوک انگشتانش را به پهنای سه دندان، روی دندان ها می گذارد، طوری که دیگر در دندان های آن طرف چیزی نمی بینم و می گوید:«این دندان درد می کند دکتر!» چیزی از جریان دستگیرم نمی شود. می پرسم:«آسیای کوچک است یا بزرگ؟» می گوید:«من کوچک و بزرگ بلد نیستم دکتر. آهان ایناهاش، الان زبانم را گذاشته ام رویش!» و من دوباره دهانش را نگاه می کنم. یک زبان بزرگ، تمام سطح دندان های آن طرف را پوشانده، پیش خودم فکر می کنم چه می شد اگر ایشان لااقل اسم دندان هایش را می دانست و می توانست بهتر درباره مشکلش با من حرف بزند.

شاید فکر کنید خیلی ساده است. ما چیزی حدود 30 تا 32 تا دندان داریم. همه شان هم تقریباً شکل هم هستند. کار همه شان هم که جویدن است. دیگر چه لزومی دارد که دندان های مان را بشناسیم و از چپ و راست بودن و پیش و نیش بودن شان باخبر باشیم، اما واقعیت غیر از این است. دندان ها از نظر شکل، فرم، موقعیت و کاربرد با هم تفاوت های زیادی دارند. اگر دندان ها را خوب بشناسیم و موقعیت و وضعیت هر کدام را در دهان خود خوب بدانیم، می توانیم در موقع لزوم از این اطلاعات استفاده کنیم. کودکان باید حداکثر تا پایان سه سالگی 20 دندان شیری در دهان خود داشته باشند. لطفاً مراقب دندان های کودکان تان باشید و اگر دندانی در دهان او رویش نیافته، قضیه را حتماً با دندان پزشک کودک تان مطرح کنید. از حدود شش سالگی دندان های دایمی در دهان بچه ها شروع به رویش می کنند. دندان های آسیای دایمی که به دندان های شش سالگی معروف هستند، اولین دندان های دایمی هستند که در دهان می رویند. این دندان ها در انتهای دهان می رویند بدون آن که دندانی لق شود و بیفتد. بعد از آن به تدریج دندان های شیری بچه ها لق می شوند و می افتند و به جای آن، دایمی ها در می آیند.

تا سن تقریباً 12 سالگی بچه ها در دوره دندانی مختلط قرار دارند یعنی در دهان آنها هم دندان شیری و هم دایمی پیدا می شود. بزرگسالان هم در دهان شان دندان های پیش و نیش دارند که تعداد و محل آنها مثل دندان های شیری اطفال است. فرق قضیه بین دندان های آسیا است. بچه ها در هر طرف دهان شان دو دندان آسیا دارند، اما در دندان های دایمی، دندان های آسیا به دو گروه آسیای کوچک و بزرگ تقسیم می شوند:

*آسیاهای کوچک:خط فرضی که از وسط بینی، صورت را به طور عمودی به دو قسمت (نیمه چپ و راست) تقسیم می کند، در نظر بگیرید. این خط معمولاً از وسط دو دندان پیش رد می شود و در هر فک دندان ها را به دو گروه چپ و راست تقسیم می کند. جلوی آینه بایستید و به دندان های خودتان نگاه کنید. اگر دندانی را نکشیده باشید، باید این ترتیب را در دندان های تان پیدا کنید:

از نیمه راست خط فرضی شروع کنید. دو دندان پیش، بعد به دندان نیش می رسید که نوک تیز است. بعد از نیش نوبت به دو دندان آسیا می رسد که به آسیاهای کوچک معروف هستند. تعداد دندان های آسیای کوچک به طور طبیعی در هر طرف فک دو عدد، در یک فک (مثلاً فک بالا) چهار عدد و در مجموع دهان هشت عدد است.

اگر کاوش تان را در دندان ها ادامه دهید، در ادامه حرکت از خط فرضی به سمت راست دهان، وقتی از دو آسیای کوچک می گذریم، نوبت به آسیاهای بزرگ می رسد. آسیاهای بزرگ، بزرگ تر از آسیاهای کوچک هستند و هر آسیای بزرگ، سطحی تقریباً دو برابر آسیای کوچک دارد. کار آسیاهای بزرگ هم جویدن است. اولین آسیای بزرگ، همان دندان شش سالگی است که درباره آن صحبت کردیم یعنی اولین دندان دایمی که در دهان ما می روید. بعد از آن نوبت به آسیای بزرگ دوم می رسد. این دندان هم به دندان دوازده سالگی معروف است، چون معمولاً در این سن در دهان رویش پیدا می کند.

حالا نوبت می رسد به آسیای بزرگ سوم. این دندان همان دندان عقل است. اگر هنوز 18 سال تان نشده، دنبال دندان عقل در دهان تان نگردید، چون معمولاً این دندان قبل از 18 سالگی در دهان رویش پیدا نمی کند.بعد از 18 سالگی هم ممکن است دندان عقل سر و کله اش به دهان ما پیدا شود یا اصلاً اثری از آن نبینیم. علت چیست؟

اولاً دندان عقل ممکن است حتی تا سن 23 سالگی طول بکشد تا در دهان بروید. نکته دوم این است که در فک بسیاری از افراد فضای کافی در فک برای رویش دندان عقل وجود ندارد، بنابراین دندان عقل به صورت نهفته یا نیمه نهفته در فک باقی می ماند. احتمال سوم هم این است که شخصی یک، دو یا تمام جوانه های دندان عقل را نداشته باشد و اصلاً از دندان عقل در دهان و حتی استخوان فک بسیاری از افراد خبری نباشد. به عبارتی وجود دندان عقل در دهان انسان ها به قول معروف «نخودی» است و حالت ها و شرایط مختلفی ممکن است برای آن اتفاق بیفتد. اما اگر دندان عقلی در دهان دارید که به خوبی روییده و فضای کافی نیز در اختیار دارد، آن را مرتب مسواک بزنید و مراقب آن باشید. این دندان به وقت خود سرمایه خوبی برای دهان شما محسوب می گردد.

در دهان ما گونه های مختلفی از دندان ها وجود دارند که به کارهای مختلفی مشغولند:

دندان های شیری

اولین دندان هایی که در دهان انسان می روید به دندان شیری معروف است و تعداد آن 20 عدد است.

انواع دندان های شیری عبارتند از:

*پیش:دندان های پیش در جلوی فک می رویند. لبه های تقریباً چاقویی شکل و برنده دارند و مخصوص بریدن، گاز زدن و تکه کردن غذاها هستند. در دهان کودکان چهار دندان پیش شیری در فک بالا و چهار دندان پیش شیری در فک پایین وجود دارد. این دندان های شیری بسیار کوچک هستند.

*نیش:در دو طرف چهار دندان جلویی (پیش)، دو دندان دیگر وجود دارد که لبه های آنها کمی نوک تیز شده اما هنوز خاصیت برندگی دارند که به آن ها نیش می گویند. اگر خطی از وسط بینی به طور عمود به وسط دندان ها رسم کنید، معمولاً از بین دو دندان پیش در سمت راست و دو دندان پیش در سمت چپ این خط فرضی قرار می گیرند. در هر طرف فک، بعد از دو دندان پیش، یک دندان نیش قرار می گیرد. در مجموع چهار دندان نیش شیری در دهان بچه ها وجود دارد.
*آسیا:در هر طرف فک بعد از نیش، دو دندان آسیا می روید. دندان های آسیا سطوحی پهن و پر از برجستگی و فرورفتگی دارند و مخصوص جویدن غذاها هستند. اولین آسیای شیری کوچک تر و آسیای دوم شیری، بزرگ تر است. در هر طرف فک دو دندان آسیا و در هر فک (مثلاً فک بالا) چهار آسیای شیری وجود دارد. در مجموع بچه ها هشت آسیای شیری در دهان شان دارند.