مرکز فرهنگی توحید (مسجد امیر المومنین زازران )شهرستان فلاورجان
فردی نقل میکند که من سعی داشتم به محضر شیخ را پیدا کنم
و در جلسان خصوصیاش حاضر شوم، ولی یا وقت نمی کردم و یااجازه نمیداد،
تا این که یک روز در مسجد جامع، شیخ را دیدم و پس از سلام،از علّت راه نیافتن خود
جویا شدم. فرمود: اوّل پدرت را از خودت راضی کن، بعد با شما صحبت میکنم.
شبانه به منزل پدر رفتم، به دست و پای او افتادم و با بوسه و عجز و التماس
رضایت پدر را تا این اندازه جلب کردم که گفت: خیالت راحت باشد.
شب بعد به منزل شیخ رفتم، فرمود: بارکالله، خوب آمدی !
حالا پهلوی من بنشین.این گونه بود که مجالس درس شیخ و مصاحبت با او، انسان را به خودسازی
و خداشناسی و انجام تکالیف شرعی وا میداشت.در همین نشستها بود
که راههای درست سیروسلوک بیان میشد و آداب و رفتار و اخلاق و منش اسلامی
از زبان انسانی وارسته و نیک نفس به گوش حقیقت جویان میرسید.