سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز فرهنگی توحید (مسجد امیر المومنین زازران )شهرستان فلاورجان

برگزاری محفل انس با قرآن در روستای زازران

به همت خانه قرآن روستایی انتظار محفل انس با قرآن در مسجد رضوان روستای زازران برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی استان اصفهان، به همت خانه قرآن انتظار همزمان با سالروز وفات حضرت معصومه (س) محفل انس با قرآن در مسجد رضوان روستای زازران برگزار شد.

در این مراسم حجت الاسلام محمود محمدی سرپرست تبلیغات اسلامی شهرستان فلاورجان به نقش قرآن در مقابله با فتنه ها اشاره کرد و خواستار کمک خیّرین به فعالیت های قرآنی شد.


نویسنده: ش.م - 1389/7/28

http://up.iranblog.com/Files0/e4730f8200c84fed8f31.jpg

زازران که برحسب تداول عامه در اصفهان زازران تلفظ می شود دیهی است بسیار سرسبز،وسیع ،بزرگ و خرم که آن را جزء دیه های فلاورجان اصفهان به شمار آورده اند.شاهراه بزرگ اصفهان-نجف آباد ازنزدیک آن میگذرد و برآبادی و شکوفایی آن بسیار می افزاید.در سال 1355 این دیه بزرگ 2743نفر جمعیت داشته است.از لحاظ کشاورزی باغداری و صنعت فرش بافی در حد اعلای شکوفایی است و نظر به قرب جوار با اصفهان اینک بسیاری از اراضی آن را باغستان های میوه و عمارات بزرگ فراگرفته است.در مورد جامعه شناسی روستایی ماربین و لنجان (به تعبیری این دیه نظر به قرب جوار جزء بلوک ماربین نیز به شمار می آید)ما به مناسبات مختلف بسیار گفتگو کردیم.از این رو در اینجا دامان سخن را فراهم می چینیم و اجمالا می گوییم که این نواحی به حکم سوایق تمدن و حضارت خود همواره آباد بوده است،ولی نشانی از روزگاران گذشته در آن باقی نمانده است.اخلاق و عادات و نوع معشیت مردم همه صورتی شهری پیدا کرده است و شهرگرایی در آن سخت نفوذ دارد و با این حساب طولی نخواهد کشید که از روستا و روستایی اثر و نشانی باقی نمی ماند.هرچه قدمت و تاریخ است در این دیه در نام آن قرار دارد و بس و ما اینک به آن می پردازیم.

واژه شناسی:

دریافت معنی زازران در بادی نظر و صورت ظاهر بسیار دشوار می نماید و ما نباید ذهنمان را متوجه واژه "زاز" کنیم و فکر کنیم که اساس و بنیاد این واژه از آن آمده است،در حالی که "زاز"اصلا در واژگان فارسی  وجود  ندارد  و نمیتوان فکر کرد که بنیاد این دیه از آن آمده است.بنابرین با دقت ثانوی معلوم می شود که میتوان این نام را به اجزای "زا+ز+ر+ان"تقطیع کرد.از جزء اول به سهولت در می یابیم که از ریشه زاییدن و زایش آمده است و اگر برای فهم بهتر معنای دیه با یاء بخوانیم یعنی "زای " ("زا"و "زای" هر دو برابرند) به معنای آن بیشتر توجه می کنیم و زایش حاصل مصدر از همین ریشه زاییدن آمده است،و اما جزء دوم "ز" که در تطور لغات از "ه" غیر ملفوظ آن اثری جز کسره باقی نمانده و "زه" بصورت "ز" در آمده است،همان واژه ای است که با آن آشنا هستیم و در بسیاری از اسامی دیه ها و امکنه آمده است و در توضیح آن می گویم که "زه" همان آب تراویده از زمین است که در زواره و زهاب داریم و اما جزء سوم یعنی "ر" حرف وقایه است. حرف وقایه از این جهت در تلفظ رایج شده است که کسره آخر "ز" با حرف اول پسوند آن صعوبت تلفظ تتابع حروف مصوت ایجاد می کند.برای گریز از این صعوبت حرف وقایه "ر" می آید تا از این صعوبت تخلص حاصل شود و جزء آخر "ان" علامت کثرت و نسبت است و روی هم به معنای جایی است که آب آن یا قنات آن تراوش زه دارد،"زای زه" است و یا بهتر بگوییم "زای زه ان" است و به این صورت زازران به گوش می رسد.در ترکیب صرف و نحوی این واژه بگوییم که "زا" صفت جزء دوم یعنی "زه" است و تقدم صفت بر موصوف در فارسی رایج است.تندرو،ترشرو،زشت رفتار،بدمنش،دژکام و غیره همه نشان این است که صفت بر موصوف مقدم است.البته امکان این هم هست که صفت موخر از موصوف بیاید:مرد خوب،ده آباد،باغ سبز و انواع این گونه صفات در این حالت صورت مضاف و مضاف الیه در واژه پیدا می شود و بیشتر اوقات تقدم صفت بر موصوف برای تکیه روی صفت است.نیکمرد، آرامش بخش ،زشتخو ، و غیره همه نشان این است که گوینده بر روی صفت تکیه می کند.

زازران از این باب بر دیه اطلاق شده است که هر وقت دهانه مادی آن (آنجا که نهر به رودخانه زاینده رود می پیوندد) بسته شود باز مادی پرآب  است یعنی زه از آن می تراود.

حال که سخن به پایان رسید می گوییم که در واژه زاینده رود اصفهان نیز یک چنین حالتی هست."زاینده " از همان ریشه معادل "زای" فعل امر زاییدن است و "زای" و "زاینده" از یک ریشه است منتهی در دیه بصورت "زای" و "زا" و در رودخانه بصورت "زاینده"،هر دو صفت مقدم بر موصوف،به کار گرفته شده است.این توضیح را هم بیاوریم که با صورت زازران در اطراف ایران هیچ کجا محلی نامبردار نیست،جز در ناحیه کرمانشاهان که دو دیه زازرم بالا و پایین و این نام خود از اسامی کهن و جالب توجه است که اگرچه از حدود بحث ما خارج است ولی به آن خواهیم پرداخت"زازرم و سمیرم و جهرم" و امثال اینها درخوربحث و تحقیق بسیارند باشد تا به آنها برسیم.

برگرفته از کتاب "فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان"

نوشته استاد محمد مهریار-موسسه انتشارات فرهنگی مهریار

ارسالی جناب آقای باقری