سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مرکز فرهنگی توحید (مسجد امیر المومنین زازران )شهرستان فلاورجان

اختلال نقص توجه یا (ADD (Attention Deficit Disorder و اختلال کم توجهی ــ بیش فعالی یا (ADHD (Attention Deficit Hyperativity Disorder اختلالاتی هستند که در تمام طول عمر زندگی فرد را تحت تأثیر قرار داده و کیفیت حیات وی را پایین می آورند.

ADD


پزشکان در دهه 90 میلادی روی این قضیه تأکید داشتند که ADD یک اختلال بی نظمی (Disregulation) است که توسط رفتار ناپایدار و متغیر بروز می کند و ناشی از عدم تعادل بیوشیمیایی در مغز است، که به عنوان یک عامل مشکل ساز در تداوم انجام یک کار در نظر گرفته می شود و به تبع آن انجام وظایف روزانه مشکل می شود.
ویژگی های ADD شامل کندی شناختی، خواب آلودگی، دوری گزینی، گیجی، پاسخ دهی آهسته، غرق شدن در دنیای خود، کم حرفی، نگرانی، منفعل بودن و مشغول شدن در کارها به صورت کلی و بدون پرداختن به جزئیات است.
برعکس کودکان ADHD که پر سروصدا بودن آنها باعث دیده شدن و تشخیصشان می شود، کودکان ADD توجه دیگران را به خود جلب نمی کنند و کم کم به کناری رانده شده و فراموش می شوند! این بچه ها در اطراف گروه کار می کنند و چندان فعالانه درگیر گروه نمی شوند، برخلاف کودکان ADHD که رفتار و عملکردشان در گروه تداخل ایجاد می کند. شاید گاهی با کودکان افسرده اشتباه گرفته شوند اما اگر فعالیت از نظر حسی به اندازه کافی برانگیزاننده باشد، درگیر خواهند شد. کودک ADD افسرده به حمایت عاطفی برای درگیر شدن در فعالیت نیاز دارد.
این کودکان ایده ای برای شروع صحبت ندارند و اغلب قانع به همان چیزی هستند که بارها استفاده کرده اند و گفتار کلیشه ای و فاقد خلاقیت دارند. سرعت پردازش اطلاعات در این کودکان پائین است. ADD در مراحل اولیه، اختلال در نگهداری تمرکز است که منجر به دست آوردهای ضعیف آکادمیک می شود. جملاتی که معمولاً از دیگران درباره این دسته از افراد می شنویم: این بچه پرته، تو کلاس نیست، حواسش نیست و ... علایم ADD در ابتدای شروع کار دیده نمی شود، مثل بازیهای کامپیوتری که البته چندان پیچیده نیستند. عملکرد پائین در کودکان ADD خود را نالایق دانسته و گاه خود را مستحق چیزهای خوب نمی دانند. احساس عدم کفایت، سردرگمی، خشم و افسردگی در فرد ADD وجود دارد. اعتماد به نفس پائین، ناشی از تصویر منفی از خود و احساس عدم کفایت، منجر به گوشه گیری و عدم درگیری در فعالیت ها می شود که ممکن است حتی باعث عدم بروز چیزهایی شود که توانایی اش را دارند. در برخورد و زندگی با این کودکان، ابتدا باید یک رابطه امن با آنها برقرار کنید. یعنی اول تأکید روی توانایی های آنها داشته باشید. تقویت حس اعتماد به نفس بسیار مهم است. جملات حتی یک لبخند رضایت آمیز بسیار کمک کننده خواهد بود که روند درمانی خوبی را طی کنید چون انگیزه برای تلاش بیشتر در کودک فعال کرده اید. بگذارید او احساس قدرت و کفایت کند.

ADH


ADHD یک اختلال رفتاری رشد است. به طور معمول کودکی که بیش فعال است، توانایی دقت و تمرکز روی یک موضوع را نداشته، یادگیری در او کند بوده و از فعالیت بدنی غیرمعمول و بسیار بالا برخوردار است. این اختلال با فقدان توجه، فعالیت بیش از حد، رفتارهای غیرقابل پیش بینی، یا ترکیبی از این موارد همراه است. همچنین ممکن است یک مشکل روانی مانند افسردگی یا اختلال دوقطبی داشته باشند.
ADHD شایع ترین اختلال رفتاری در سنین کودکی و بلوغ است و حدود 3 تا 5 درصد کودکان قبل از 7 سالگی به آن مبتلا می شوند. این عارضه بیشتر در دوران ابتدایی مدرسه برای کودکان و در هنگام بلوغ رخ می دهد و با افزایش سن بسیاری از بیماران بهتر می شوند.
عارضه بیش فعالی هم ریشه ژنتیکی دارد هم محیطی. عامل ژنتیکی این عارضه بیشتر در پدران کودکانی که دچار بیش فعالی بوده وجود دارد اما عوامل محیطی نیر بر افزایش شدت این عارضه بسیار مؤثر هستند. این اختلال دو تا چهار برابر در پسران نسبت به دختران شایع تر است. اگر در دوران نوزادی یعنی چهار هفته اول تولد، کودک با مشکل تغذیه و یا بهداشتی، روانی مواجه باشد و اگر مادر در دوران بارداری سیگار یا الکل مصرف کند، این کودکان بیشتر در معرض خطر بیش فعالی قرار دارند.
رفتار کودک که بیش فعال معمولاً همراه با تحرک زیاد، بی توجهی و رفتارها و عکس العمل های ناگهانی همراه است. این رفتارها از قبیل انجام کارها به طور نیمه کاره، عدم تلاش ذهنی برای انجام تکلیف، فعالیت و تحرک بدنی بسیار بالا حتی زمانی که مشغول بازی نیستند، گم کردن پی در پی وسایل شخصی، نداشتن تمرکز و دقت بالا در انجام کارها خود را نشان می دهد. در دوران تحصیل ممکن است بروز اختلالات یادگیری، خصوصاً اختلال در خواندن و نوشتن را شاهد باشیم.

چگونگی درمان


طبق آخرین تحقیقات، بهترین روش درمان، ترکیب اقدامات دارویی با روشهای غیردارویی است. درمان دارویی ADHD بر اساس داروهای محرک عصبی و غیرمحرک استوار است و فقط باید با معاینه کامل کودک توسط پزشک مجرب، تجویز شود.
در درمان غیردارویی به خانواده ها توصیه می شود که از رفتارهای تند و خشن با کودک خود پرهیز کنند، محیط آرامی را برای مطالعه کودکان در دوران مدرسه فراهم کنند و در صورت مشاهده نشانه های بیماری، به روانپزشک کودک مراجعه کنند. همچنین با انجام اقداماتی از قبیل رفتار درمانی و اقدامات توانبخشی به آنها آموزش چگونگی افزایش تمرکز بر روی کارها داده شود. در واقع این والدین و به خصوص مادر است که باید با کودک بیش فعال، هم گام شود و به عبارتی با کفش های او قدم بزند!
منبع: ماهنامه نوآور

در میان مردم، باورهای مختلفی درباره ی مسایل مختلف وجود دارد که بهداشت دهان و دندان یکی از آن هاست. مثلاً بعضی ها تصور می کنند هر دندانی که بیفتد، یک دندان جدید به جای آن در می آید یا شیرینی خوردن باعث می شود که دندان کرم بگذارد. به نظر شما این باور ها مبنای علمی دارند؟!
 

1-شیرینی نخور، دندانت کرم می گذارد!
 


محققان در یک پژوهش جدید تصاویر میکروسکوپی از ساختارهای بسیار کوچک و عجیب شبیه به کرم را در درون دندان کرسی انسان به دست آورده اند. بر اساس این پژوهش، از زمان های بسیارقدیم ودر بسیاری از فرهنگ ها، این اصطلاح در بین مردم رواج داشته است که دندان هادچار کرم خوردگی شده و پوسیده می شوند، اکنون محققان با کشف این ساختارهای جدید و بسیار کوچک، این باور قدیمی را اثبات کرده و نشان داده اند. محققان دانشکده ی پزشکی دانشگاه «مریلند» که کاشف این اجزای کرمی شکل هستند، در این باره می گویند؛ این ساختارها کرم نیستند اما ماهیت اصلی آن ها هنوز نامعلوم است.
در این پژوهش معلوم شده که اجرای استوانه یی یا لوله یی شکلی از میان حفره های طبیعی دندان ها به سمت بیرون رشد کرده اند. درون یک دندان انسان بیش از 500 هزار عدد از این استوانه ها در هر میلی مترمربع وجود دارد که به عنوان کانال های کشیده شده از اعصاب به سمت دندان عمل می کنند. این استوانه ها احساس گرما و سرما را به اعصاب دندان منتقل می نمایند. در پژوهش های جدید تصاویر دقیق تری از این ساختارها به دست آمده که سئوالات بیشتری را در این باره وجود آورده است. از این رو بررسی های دانشمندان برای کشف ماهیت این ساختارها ادامه دارد.

2-جرم گیری به مینا دندان آسیب می رساند!
 


بیشتر مردم تصور می کنند جرم گیری دندان موجب نازک شدن مینای دندان و پوسیدگی آن می شود اما در واقع، هنگامی که جرم روی دندان ها تشکیل می شود لایه یی روی دندان ها قرار گرفته و آن را از تحریکات سرما و گرما حفظ می کند. به هنگام جرم گیری این لایه برداشته شده و حساسیت به سرما و گرما در دندان ها رخ می دهد و این باور غلیظ را به وجود می آورد ک دندان ها در اثر جرم گیری تراشیده و خالی شده اند. باید توجه داشت که اساساً دستگاه جرم گیری قادر به تراش دندان نیست و این حساسیت تنها به علت برداشته شدن لایه ی جرم است.

3-در هر بارداری، مادر یک دندانش را از دست می دهد!
 


این که زنان در هر باردای یک دندان خود را از دست می دهند، عقیده یی کاملاً اشتباه است و بارداری به خودی خود هیچ اثری روی دندان ها ندارد. این باور غلط از آن جا شکل گرفته که در گذشته تصور می شد، جنین کلیسم مورد نیاز خود را از دندان های مادر می گیرد اما امروزه ثابت شده که جنین کلسیم و سایر مواد مورد نیازش را از مواد غذایی که مادر می خورد، دریافت می کند. واقعیت این است که علت از دست رفتن دندان در بیشتر زنان باردار، رژیم غذایی پر شکر همراه با بی توجهی به بهداشت دهان و دندان و مراجعه نکردن مادر به دندانپزشک است.

4-قاشق را قبل از گذاشتن در دهان کودک، اول در دهان خودتان بگذارید تا کاملاً تمیز شود؟
 


هم زمان با رویش دندان ها، میکروب های پوسیدگی زا وارد دهان می شوند و آغاز به فعالیت می کند. این عادت غلط بعضی از مادران، باعث می شود که این میکروب های پوسیدگی زا زودتر وارددهان کودک شوند و به همین دلیل پوسیدگی های دندان را در کودک افزایش دهند. دهان مادر به هیچ وجه از دهان کودک تمیزتر نیست و این کار باعث می شود بسیاری از میکروب های بیماری زا وارد دهان کودک شوند که مهم ترین این میکروب ها، میکروب های پوسیدگی زا هستند.

5-عمر دندان های شیری تا هفت سالگی است؟
 


این تصور باعث شده در حفظ و بهداشت دندان های شیری سهل انگاری شود. حدود هفتاد درصد از ناهنجاری های دندانی در سنین بالا، ناشی از کم توجهی به دندان های شیری و زود از دست دادن این دندان هاست. زود از دست دادن دندان های شیری که باید تا سن ده تا دوازده سالگی حفظ شوند، باعث می شود فضای خالی آن ها توسط دندان های مجاور پر شود که این مشکل باعث می شود جایی برای رویش دندان های دایمی وجود نداشته باشد وموجب ناهنجاری های دندان و فک می شود. افتادن دندان های شیری از شش، هفت سالگی آغاز و تا ده تا دوازده سالگی ادامه می یابد؛ بنابراین والدین باید درست مانند دندان های دایمی از دندان های شیری هم مراقبت کنند و برای ترمیم و عصب کشی این دندان ها به دندانپزشک مراجعه کنند.

6-دود سیگار و اسپری، درد دندان را از بین می برد؟
 


حتماً شما هم افردی را دیده اید که وقتی دندان شان درد می گیرد، سیگار می کشند تا دود آن در اطراف دندان باعث کاهش درد شود یا از داروخانه یک اسپری بی حسی می خرند و به دندانی که درد می کند، می زنند تا درد دندان شان بهتر شود وی این یک باور غلط است. چون اسپری بی حسی فقط لثه را بی حس می کند تا شما موقتاً درد را احساس نکنید، در واقع این احساس گذرا است و فقط با عصب کشی دندان تان درد آن واقعاً بهبود پیدا میکند.

7-«مکیدن پستانک» باعث نامرتبی دندان های کودک می شود؟
 


این هم باوری غلط است که بعضی افراد برای این که کودک شان در آینده نیاز به ارتودنسی پیدا نکنند، به او پستانک نمی دهند. دندانپزشکان اعتقاد دارند که مکیدن پستانک تا سال دوم زندگی مانعی ندارد و حتی به تقویت قدرت جویدن کودک و عضلات جونده ی او کمک می کند.

8-در عصب کشی، عصب دندان کشته می شود؟
 


خیلی ها فکر می کنند با عصب کشی، عصب دندان شان کشته می شود ولی واقعیت این است که عصب دندان قبلاً در اثر عفونت، مرده است و با عصب کشی این عصب مرده از داخل دندان خارج می شود و فضای داخل دندان با مواد دندانی مناسب پر می شود.
منبع: 7 روز زندگی، شماره 106.

آیا معمولاً توانایی های خودتان را زیر سوال بردید؟ آیا برای عدم اطمینان به خود توجهی دارید یا فقط به دلایل واهی این کار را می کنید؟ اگر اینطور است، احتمالاً شما دچار کمبود اطمینان و اعتماد به نفس هستید. تا همین لحظه افراد بسیاری هستند که از همه ی توانایی های خود به طور کامل استفاده نمی کنند. ممکن است شما هم یکی از همین افراد بوده و به جای انجام کارهای مفید و سودمند، همیشه مشغول فکر کردن به این مسأله هستید که چه زندگی بی مصرفی دارید چقدر محیط اطرافتان کسل کننده است. اگر چه ممکن است که کمی از خود دور افتاده باشید و ارزش خود را فراموش کرده باشید، اما هیچ گاه برای تغییر دیر نیست.
 

اعتماد به نفس چیست؟
 


اعتماد به نفس، به میزان علاقه، اطمینان و غروری که نسبت به خود دارید گفته می شود. اما همیشه افراد زیادی وجود داشته اند که به دلایل بسیاری، زندگی را دو بعدی می بینند و به همین دلیل پیدا کردن توانایی های خودشان برایشان مشکل و زندگی برای شان بی معنی شده است. هر چند ممکن است افرادی باشند که در هیچ زمینه یی اعتقاد به نفس نداشته باشند، اما معمولاً کمبود اعتماد به نفس افراد در جنبه های بخصوص رفتار هر فرد است. به طور مثال، آنها که از لحاظ ظاهر اعتماد به نفس ندارند، زندگی اجتماعی برای شان بسیار دشوار خواهد شد. این افراد تصور خواهند کرد که در مجامع عمومی کسی به آنها توجه نخواهد کرد و مجبور خواهند شد که از اول تا آخر مجلس در گوشه یی تنها بنشینند. در زندگی زناشویی هم ممکن است کمبود اعتماد به نفس مشکلات زیادی ایجاد کند. ممکن است فرد همچنان در رابطه یی که خودش می داند بسیار برای وی مسموم و ناسالم است. باقی بماند، در حالی که آگاهی کامل دارد که اصلاً از این رابطه خوشحال نیست دلیلش این است که فرد تصور می کند که قادر نیست این وضعیت را بهبود ببخشد. این مسأله می تواند در زندگی کاری افراد هم تأثیر منفی بگذارد. کمبود اعتماد به نفس منجر به فقدان انگیزه و علاقه در فرد برای پیشرفت خواهد شد. اما اگر این مسأله را در مقیاس کلی تر بررسی کنیم، فرد فاقد اعتماد به نفس ممکن است از انجام همه ی کارها سرباز زند و بی هدف باشد، فقط به این دلیل که تصور می کند که توانایی انجام کاری را ندارد. اما الان دیگر زمانش رسیده است که این رویه را تغییر داده و این را باور کنید که شما قادر به انجام هر کاری که می خواهید هستید.

چه کسانی در معرض ابتلا هستند؟
 


چون عوامل بسیاری ممکن است به از دست دادن اعتماد به نفس بینجامد، می توان گفت که همه در معرض خطر ابتلاء به آن هستند، اما بعضی ها شرایط نسبتاً جدی تری دارند. همه ی انسان ها ممکن است در یک جنبه از زندگی خود احساس کمبود اعتماد به نفس داشته باشند، اما همیشه راه هایی برای مقابله با این مشکلات وجود دارد. در اینجا راه هایی را به شما معرفی می کنیم که با انجام آنها بتوانید ارزش خود را در نظر خودتان بالاتر ببرید و اعتماد به نفس تان را افزایش دهید. اگر می خواهید اعتماد به نفس تان را دوباره بدست آورید، به توصیه های زیر عمل کنید.
1)خود را با دیگران مقایسه نکنید، همیشه به یاد داشته باشید که انسان ها با هم متفاوتند. دلیلی ندارد که همه ما توانایی های یکسانی داشته باشیم و کارهای مشابهی انجام دهیم. اگر سعی کنید که خود را با هر کسی که سر راه تان قرار می گیرد مقایسه کنید، خیلی زود از خودتان خسته و دلسرد خواهید شد و دیگر قدرت انجام کاری را نخواهید داشت.
2)خود را دست کم نگیرید. سعی کنید که ارزش خود را به عنوان یک انسان کشف کنید. دلیل نمی شود که اگر کسی از شما خوشش نیاید و شما را فرد جالبی تصور نکرد، تصور همه ی مردم این باشد. اگر کسی از شما خوشش نیامد، اصلاً ناراحت نشوید، مشکل خودش است نه شما. چون افراد زیادی هستند که شما را دوست می دارند و برای تان ارزش قائلند.
3)فهرستی از کارهایی را که انجام داده اید و در آنها موفق بوده اید، تهیه کنید. سعی کنید روی کارهایی که در آن موفق بوده اید متمرکز شوید. اما اگر چنین چیزی در سابقه ی کاری تان پیدا نکردید، اصلاً ناراحت نباشید. شاید پشت این همه توانایی، لبخند و قدرتی نهفته باشد که بتواند باعث خنده ی دیگران شود یا حتی شاید توانایی در شما وجود داشته باشد که هنوز کشفش نکرده اید. سعی کنید لیستی از کارهای انجام شده تان را تهیه کنید. مهم نیست که کوتاه یا بلند باشد. با اینکه حتی ممکن است نتوانید فکرش را بکنید، اما همین کارها می تواند اعتماد شما را دوباره به خودتان جلب کند.
4)سر خود را بیشتر گرم کنید. سعی کنید تفریحاتی برای خود درست کنید که به آنها علاقه دارید. ممکن است به کتاب خواندن علاقه مند باشید، یا به فروشگاه بروید یا هر کار دیگری... هر چه زمان بیشتری به انجام کارهای مورد علاقه تان اختصاص دهید، کمتر وقت برای سرزنش خود و متاسف شدن برای خودتان خواهید گذاشت. اما مسأله ی مهم تر این است که این کار باعث می شود که شما احساس مفید بودن بکنید و این به شما هدف می دهد.
5)با افراد مثبت نشست و برخاست کنید. گاهی اوقات بودن در جمع افرادی که از خودتان هم افسرده تر و دلسردتر هستند، بیشتر به ضررتان خواهد بود. حتی اگر تنها باشید، بیشتر به نفع تان خواهد بود تا با آنها. به جای چنین کسانی سعی کنید با افرادی مراوده کنید که می توانند شما را شاد کنند. اگر دور و اطرافتان را از دوستان نزدیک و خانواده پر کنید که شما را قبول دارند، می تواند سبب شود که شما هم خودتان را قبول داشته باشید.
6)در جلسات روانشناسی شرکت کنید. امروزه درمان های زیادی برای این مشکل پیشنهاد می شود. مجمع های بسیاری هم برای این منظور تشکیل می شود. به این افراد توصیه می شود که در این جلسات روانشناسی شرکت کنند. چون بسیار مؤثر بوده است. کتاب ها و نوارهای زیادی هم در این زمینه ارائه می شود. با خودتان صادق باشید.
ما چیزی در مورد شما نمی دانیم اما می دانیم که امروزه در این دنیا کینه و نفرت به اندازه ی کافی وجود دارد و در این موقعیت بدترین کار این است که از خودمان هم متنفر شویم. شما فقط یک بار به دنیا می آیید و همین یک بار هم زندگی خیلی کوتاهی خواهید داشت، پس نگذارید که دیگران مانع شادی شما شوند. سعی کنید که توانایی های خودتان را بشناسید و ببینید که در چه زمینه هایی، فردی ویژه هستید. افرادی که نمی توانند توانایی های شما را ببینند، ارزش این را ندارند که دور و برتان باشند.

چه چیز منجر به فقدان اعتماد به نفس می شود؟
 


اعتماد به نفس پایین ممکن است در شرایط مختلف ایجاد شود در محیط های اجتماعی ممکن است با افرادی سر و کار داشته باشید که شما را تحقیر می کنند. وضعیت ظاهری تان نیز تا حد زیادی در این زمینه مؤثر است. محیطی که در آن به دنیا آمده و پرورش یافته اید نیز تا حد زیادی روی اعتماد به نفس شما تأثیر دارد. بچه یی که هیچ وقت احساس نکرده است که فردی بخصوص است و از طرف والدین حمایت نشده، با این تفکر رشد خواهد کرد که هیچ کس او را دوست نداشته و برای او ارزش قائل نیست. محیط کار شما نیز روی اعتماد به نفس تان تأثیر دارد. اگر کارهای تان مورد تشویق قرار نگیرد و توجهی به آنها نشود و همکاران تان وجودتان را نادیده بگیرند، اعتماد به نفس تان کاهش پیدا خواهد کرد.
منبع:نشریه 7 روز زندگی-ش86.

از خدا می خواهم که ادامه دهنده راه شهدا باشم


بسم الله الرحمن الرحیم
من عبدالعاصی حسین خرازی اشهد ان لا اله الله واشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا و اولاده المعصومین حجج الله. گواهی می دهم که ائمه معصومین گفتارشان بر ما حجت و امتثال امر و اطاعت شان واجب، محبت شان به حکم ازلی حق لازم و پیروی آنها موجب نجات و مخالفت شان موجب عذاب و آنها امامان و شفیعان روز جزا هستند.
انالله وانا الیه راجعون. این جانب خود را لایق وصیت نمی دانم ولی بنابر اینکه وصیت بعد از رفتن هر کسی راهنمای راه او و بیانگر هدف اوست، من هم به حکم وظیفه چند کلمه می نویسم.
شخصی هستم معتقد به انقلاب اسلامی ایران و رهبری و ولایت حضرت امام خمینی روحی له الفداه در عصر غیبت امام زمان (عج) و از مردم می خواهم که پشتیبان ولایت فقیه باشند.
راه شهدای ما راه حق است، اول می خواهم که آنها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا کنند و از خدا می خواهم که ادامه دهنده راه آنها باشم. آنهایی که با بودن شان و زندگی شان به ما درس ایثار دادند، با جهادشان درس مقاومت و با رفتن شان درس عشق به ما آموختند. از خانواده شهدا، اسرا، مفقودین می خواهم که صبر پیشه کنند چرا که دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم و ان شاء الله انتقام این مظلومین را با مظلوم کربلا یک جا خواهیم گرفت.
از خانواده معلولین و مجروحین می خواهم که با این عزیزانی که برای اسلام رفتند و چنین شدند با صبر و حوصله و خوش اخلاقی برخورد کنند، چرا که این عزیزان به خاطر بیماری و اینکه اکنون دست شان از انجام وظایف شان کوتاه شده احتیاج به مراقبت و محبت بیشتری دارند و ان شاء الله خداوند به شما اجر و صبر عنایت فرماید.
دیگر اینکه فرزندان شهدا را فراموش نکنید، آنها پدرانشان را به خاطر اسلام از دست دادند. در اسلام در مورد یتیمان سفارش زیادی شده و به خصوص یتیمی که فرزند شهید باشد.
ناگفته نماند که درست است که در مقابل هر کدام از اینها به شما اجری داده می شود، ولی فراموش نکنیم که اینها همه به عنوان یک وظیفه است برای ما که مسلمانیم.
از تمام اقشار ملت اعم از کسبه، اطباء، مسؤولین، علما و سپاهیان به عنوان یک فرد از اجتماع که حق برگردنش هست، تشکر می کنم و عرض می دارم که هر کدام از شما ممکن است در کار خود کمبودهایی حس کنید و مشکلاتی برای شما باشد، اینجانب خواهشمند است که موقعیت اسلام و انقلاب و کشور را در نظر گرفته و صبر پیشه کنید و توجه داشته باشید که در مشکلات است که انسان ها آزمایش می شوند، کاری نکنید و خدای نیاورد آن روزی را که شما در مقابل شهدا و خانواده محترمشان جوابی نداشته باشید که بدهید.
بار دیگر از مسؤولان محترم و مردم حزب الله می خواهم که در مقابل آن افرادی که نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف کنند و الان در کشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشاء و بی حجابی و... زدند، مقابل اینها ایستادگی کنند و با جدّیت هر چه تمام تر جلوی این انسان ها را بگیرند.
توصیه ام به مردم حزب الله و شهیدپرور اصفهان، شهری که در جبهه های نبرد با دشمن و اقتصاد و دیگر امور خیر و صالح، پیش قدم و حضور فعال و چشمگیر داشته است می خواهم که همچنان انقلابی و دوست داشتنی باشند.
و اما پدر و مادر عزیزم، امیدوارم که مرا حلال کنید و مرا ببخشید، چرا که شما با زحمت زیاد ما را بزرگ کردید. با رنج زیاد وسائل راحتی و تحصیل ما را فراهم کردید، شما کسی هستید که در عظمت شما در قرآن خداوند فرمودند «و بالوالدین احسانا» یعنی پدر و مادرتان را نیکی کنید و یا آمده «وَ لا تَقُولُوا لَهُما اُف...» به آنها اُف نگویید، با آنها روی تُرش نکنید، حال اگر من در انجام وظایفم در مورد شما کوتاهی کردم شما ببخشید، چرا که من فرزند شما و شما بزرگ ترید.
و مادرم، شما برای من خیلی زحمت کشیدید، در حدیث داریم که «الجنه تحت اقدام الامهات » بهشت زیر پای مادران است، به خصوص شما مادری که در تمام احوال و اوقات مراقب اعمال و رفتار ما بودید... مادر حسینت را حلال کن و از تمام دوستان و آشنایان و اقوام برای من حلالیت بطلب.
اللهم اجعلنا من التوابین، اللهم اجعلنا من الشاکرین، اللهم اجعلنا من المتقین، اللهم اجعلنا من المومنین، اللهم اجعلنا من الشهداء ثم احشرنا مع الحسین و اصحاب الیمین. الحمدلله رب العالمین، اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان.
والسلام
حسین خرازی
بسمه تعالی
از آقای حاج براتعلی فنائی و خانواده محترم و متدین شان که لطف و بزرگواری فرمودند و مرا به دامادی پذیرفتند، تشکر می کنم. همچنین از زوجه متدینه مطیعه امام زمانم که او را هدیه و موهبتی الهی می دانم کمال تشکر را دارم، می خواستم در یکی از ایام مبارک ازدواج کنیم، راضی هستم به رضای خدا. شرمنده ام، خداوند به شما جزای خیر و صبر عنایت فرماید ان شاء الله، مرا حلال کنید و ببخشید. حتماً زیارت خانه خدا را بروید، به حمدالله پول جور است، در ضمن قضیه زمین و ساختمان آن را تماماً آقای حاج علیرضا صادقی در جریان است، هر طور که صلا دانستی با ولی و آقای صادقی حل و فسخ نمایید و قرض داده شود.
در ضمن این حقیر سر تا پا تقصیر نماز و روزه (140 روز) روزه بدهکارم. مقدار قابل توجهی، مثلاً ده الی پانزده هزار تومان، پول رد مظالم بدهید، احیاناً در مقابل کم کاری ها و یا استفاده بی جا از وسایل بیت المال سپاه لازم است. از همگی التماس دعا دارم.
والسلام
حسین خرازی
منبع: اکبری، علی؛ (1390) وصیت یاران، تهران: یازهرا(س)، چاپ اول.

چکیده: سیمای حقیقی حجاب،‌ حضور در لباسی است که زن با مدد آن بتواند بدون آسیب های اجتماعی و روحی به انجام وظایف دینی و اجتماعی خود همت گمارد. در متون دینی نیز نقل ها و روایات معتبر بسیاری برای بیان کم و کیف این آثار و فواید حجاب و عفاف موجود است که از آن جمله می توان امنیت اجتماعی،‌ تعالی معنوی، سلامت روحی و بهداشت جنسی،‌ آرامش و استحکام خانواده را برشمرد. حجاب ضمن تأثیر بر سلامت روانی اخلاقی جامعه،‌ پاکی و طهارت و ارتقای شخصیت زن، ‌نه تنها مانع آزادی او نمی شود،‌ بلکه به او نقش دفاعی در برابر آسیبهای فردی و اجتماعی می بخشد و بهداشت روانی اخلاقی جامعه را به ارمغان می آورد. کلید واژگان: بهداشت،‌ روان،‌ حجاب، اجتماع،‌ قرآن،‌ حدیث. مقدمه: حجاب به عنوان یکی از مهمترین مسائل اجتماعی، ‌جایگاه والایی در تأمین بهداشت روانی جامعه دارد. بدین سان که با نهادینه شدن این مقوله در اجتماع،‌ و با فرهنگ سازی مناسب در عرصه اجتماع،‌ بسیاری از بیماری های روانی ناشی از بی حجابی یا بدحجابی، درمان و یا ریشه کن خواهد شد. اگر نیک بنگریم، ‌خواهیم دید که بسیاری از بیماریهای روانی اخلاقی، ‌که شاید در وهله اول، مهم به نظر نرسد ولی آثار و پیامدهای منفی فراوانی به دنبال دارد،‌ از این مقوله سرچشمه می گیرد. اینک در این مجموعه ما برآنیم که جستاری در مقوله حجاب و نقش آن در بهداشت روانی جامعه داشته و با راهکارهای قرآن جهت درمان بیماری بی حجابی و بدحجابی، ‌آشنا شویم. الف) ادبیات تحقیق (کلیات): 1 ـ مفهوم شناسی: 1 ـ1 مفهوم شناسی بهداشت روان: تعریف بهداشت و سلامت روان، ‌چندان ساده نیست و برخی بر این باورند که اصولاً‌ تعریف سلامت روانی ممکن نیست و مشکل بحث بهداشتی روانی هم از آنجا سرچشمه می گیرد که هنوز تعریفی صحیح و قابل قبولی برای هنجار، بیماری و سلامتی در دست نیست.(1) اصطلاح بهداشت روانی از آن دسته از مفاهیمی است که در روانشناسی مورد مناقشه فراوانی بوده و هست و این جدال از آنجا سرچشمه می گیرد که هنوز تعریفی صحیح برای بهنجاری(2) نداریم. از سوی دیگر تعاریفی از بهداشت روان ارائه گردیده که برخی از آنان را بررسی می کنیم. بسیاری از مردم طبقه بندیهای هنجار و ناهنجاری در بهداشت روان را به طور ذهنی و بدون دقت و غالبا‌ً به صورت ارزش گذارانه و در اشاره به رفتار خوب یا بد به کار می برند. مازلو(3) در این باره می گوید: «به طور کلی کوشش های صورت گرفته برای تعریف بهنجاری‌، یا جنبه آماری داشته و یا به فرهنگی خاص مربوط می شده و یا جنبه ی پزشکی ـ بیولوژیک داشته است. اما این ها فقط تعاریف رسمی اند، نه تعاریف معمولی و روزمره. معنای غیر رسمی این واژه،‌ صریح و روشن است. اکثر مردم هنگامیکه می پرسند،‌ بهنجار چیست؟، همین معنای غیر رسمی را در ذهن دارند. این در اکثر موارد حتی در مورد افراد حرفه ای، ‌هنگامی که اوقات غیر رسمیشان را می گذارنند، ‌یک سؤال ارزشی به شمار می رود و منظور از این سؤال عملاً‌ این است که چه چیز را باید ارج نهیم؟ چه چیز برای ما خوب است و چه چیز بد؟ از چه چیز باید نگران باشیم و از چه چیز باید احساس گناه،‌ و یا احساس تقوا کنیم»(4). روانپزشکان،‌ سالم بودن را نداشتن علائم بیماری روانی تلقی می کنند،‌ به عبارت دیگر،‌ سلامتی و بیماری را در دو قطب مخالف یکدیگر قرار می دهند و برای اینکه فرد سالمی بیمار شود بایستی از قطب سالم به قطب مخالف برود.(5) روان کاوان،‌ برخورد بدبینانه ای با این اصطلاح داشته و انسان را افسانه ای بیش نمی دانند. در عین حال، سلامت نسبی را حاصل تعامل میان قسمتهای مختلف شخصیت از جمله «نهاد»(6)،‌ «من»(7) ، ‌«من برتر»(8) و مقتضیات محیط معرفی می کنند و بهنجاری را میانجیگری صحیح و منطقی «من» بین دو قسمت «نهاد»، ‌و «من برتر» می دانند. رویکردهای جدیدتر در روانشناسی توسط شناخت گرایان بیش از پیش بر روی تفکرات و تفسیرهای ذهنی اشخاص تأکید دارند. هر چند که سایر عوامل آسیب پذیری را نادیده نمی گیرند، ‌عواملی همچون تجربه رویدادهای خاص در گذشته،‌ این دسته از روانشناسان،‌ بروز احساسات ناخوشایندی همچون اضطراب،‌ افسردگی،‌ ترس ها و... را حاصل تفکرات منفی می دانند و سلامت روان را در پرتو تفکر منطقی، ‌تفسیرهای مثبت و طرحواره ها و شناخت واژه هایی که قابلیت تفسیر این جهان هستی را به شکل مناسب و کلی دارا هستند،‌ در نظر می گیرند.(9) 1 ـ 1ـ 1 دیدگاه نگارنده: تعاریف یاد شده پیرامون بهداشت روان، ‌از جهات متعدد قابل نقد و بررسی و اضافات است؛ چرا که این تعاریف جامع افراد نیست. تعریفی که به نظر نگارنده،‌ جامع و کامل است بدین شرح است: بهداشت روان، اصول،‌ قواعد و روشهایی است که در طی چهار مرحله،‌ فرد را از آشفتگی و پریشان حالی می رهاند و آرامش روحی،‌روانی او انسجام شخصیتی را برای افراد به ارمغان می آورد. آن چهار مرحله بدین ترتیب است. مرحله اول: تأمین،‌ ایجاد و حفظ: این مرحله بیشتر به جنبه های بهداشتی و سعی در ایجاد عوامل سلامتی و پیشگیری قضیه اشاره دارد؛‌چرا که پیشگیری مقدم بر درمان است. مرحله دوم: تعادل: بعد از سپری کردن مرحله اول، ‌فرد باید به دنبال تعادل شخصیتی و روانی باشد. مرحله ی سوم: مهمترین مرحله در رسیدن به هدف،‌ مرحله سوم است. در این مرحله شخص باید عواملی را که منجر به آرامش روانی می باشد به عبارت دیگر، ‌ما حصل مراحل قبل را در خود تقویت نماید. مرحله ی چهارم: تکامل: اخرین مرحله،‌ تکامل است و آن سیر حرکت تکاملی است برای رسیدن به تکامل نفس. فرد در این بخش به ویژگیهای نهان شخصیتی خویش پی می برد و با درمان بیماریها و کاستیهای نفسانی خویش،‌ به مرحله کمال و انسجام نائل می گردد. 1ـ 2 مفهوم شناسی حجاب و عفاف: «حجاب» و «عفاف» هر دو به معنای منع و امتناع است. حجاب به معنی پوشش، چادر، پرده،‌ چادر زنان، ‌نقاب،‌روبند،‌ روپوش، حائل و حاجز و هر گونه پرده یا وسیله جدا سازی است. شاید ساده ترین تعریف حجاب همان منع و بازداری باشد؛ ‌با این تفاوت که منع و بازداری در حجاب،‌ مربوط به ظاهر است،‌ ولی منع و بازداری در عفاف مربوط به باطن و درون است.(10) البته از نگاه معصومان(علیه السلام) شخص عفیف کسی است که آثار عفت و پاکدامنی در اعضا و جوارح،‌ رفتار و کردار و خلاصه در تمام شئون زندگی اش حکمفرما باشد.(11) 1ـ2ـ1 حجاب قرآنی: در قرآن برای تشریع حجاب و حدود آن، ‌آیاتی چند وجود دارد که به برخی از آنان اشاره می کنیم. خداوند سبحان در آیه ی 59 سوره احزاب می فرماید: «یاایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفوراً رحیما؛‌ ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مؤمن بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و آزار نبینند. و خداوند بخشنده و مهربان است.»(12) «جلاب» که در این آیه شریفه آمده است،‌ به معنای پوشش سراسری است. علامه طبرسی در ذیل این آیه چنین می نویسد،‌ بنگرید: جلباب، ‌عبارت از روسری بلندی است که هنگام خارج شدن از خانه،‌ زنان به وسیله آن سر و صورت خود را می پوشانند... مقصود این است که با روپوشی که زن بر تن می کند،‌ محل گریبان و گردن را بپوشاند اکثر لغت شناسان،‌ جلباب را چیزی شبیه به چادر معنا کرده اند.(13) در آیه فوق کلمات دیگری نیز به کار رفته (مانند جیب و خمار) که تحقیق در آنها نشان می دهد که قرآن چه اندازه در تبیین حدود حجاب زنان،‌ دقیق و جامع سخن گفته است. از سیاق و روح این آیه شریفه می توان دریافت که بخش مهمی از امنیت روحی و اجتماعی زنان و ایمنی از آزار ناکسان،‌ در گرو پوشاندن است. نیز در سوره نور به تفصیل درباره حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است،‌ بنگرید: «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون(30) به مردان مؤمن بگو که چشمان خویش فروگیرند و شرمگاه خود نگه دارند. این برایشان پاکیزه تر است. زیرا خدا به کارهایی که می کنند آگاه است(30) و به زنان مؤمن بگو که چشمان خویش فروگیرند و شرمگاه خود نگه دارند و زینتهای خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند و مقنعه های خود را تا گریبان فروگذارند و زینتهای خود را آشکار نکنند،‌ جز برای شوهر خود یا پدر خود یا پدر شوهر خود یا پسر خود یا پسر شوهر خود یا برادر خود یا پسر برادر خود،‌ یا پسر خواهر خود یا زنان همکیش خود، یا بندگان خود، یا مردان خدمتگزار خود که رغبت به آن ندارند،‌ یا کودکانی که از شرمگاه زنان بی خبرند. و نیز چنان پای بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کرده اند دانسته شود. ای مؤمنان، همگان به درگاه خدا توبه کنید، باشد که رستگار گردید(14). و در سوره احزاب،‌ آیه 32 خطاب به همسران پیامبر چنین آمده است: «یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا؛‌ ای زنان پیامبر، ‌شما همانند دیگر زنان نیستید، ‌اگر از خدا بترسید. پس به نرمی سخن مگویید تا آن مردی که در قلب او مرضی هست به طمع افتد. و سخن پسندیده بگویید»(15). در آیات یاد شده،‌ از چند نوع حجاب، ‌سخن به میان آمده است: 1 ـ نگاه عفیف: «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم؛‌ به مردان مؤمن بگو که چشمان خویش فروگیرند». نگاه غیر عفیف و شهوت آلود،‌ بذر شهوت را در دل می افشاند.(16) «قل للمومنات یغضضن من ابصارهن؛ به زنان مؤمن بگو که چشمان خویش فرو گیرند». 2ـ گفتار عفیف: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض؛ پس به نرمی سخن مگویید تا آن مردی که در قلب او مرضی هست به طمع افتد». 3ـ کردار عفیف: «و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن؛‌ نیز چنان پای بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کرده اند دانسته شود». 2 ـ اهمیت و ضرورت بهداشت روان: عدم وجود سلامت و بهداشت روان در اکثریت جوامع بشری و فشارهای ناشی از برخی عوامل بازدارنده، ‌یکی از عواملی است که ضرورت این موضوع را بر همگان گوشزد می نماید. این مسئله مورد پذیرش تمام عقلاست که حل مسائل ملی و بین المللی تا حد زیادی به روشن بینی در زمینه روح و روان بشر و جلوه های گوناگون آن بستگی دارد؛ ‌چرا که وجود یک جامعه سالم و جامعه ای عاری از هر گونه پریشان حالی‌، مشکلات و مصیبتها،‌ منوط به داشتن افرادی سالم از لحاظ جسم و روان است. بدین ترتیب،‌ این موضوع،‌ از موضوعاتی است که پیش روی محققان است. بهداشت و سلامت روانی یکی از نیازهای اجتماعی است و در شرائط کنونی جوامع و گسترش و تعمیق روابط روز افزون ارتباطات انسانی در سطوح بین المللی، ‌این نکته احساس می شود که عوامل بر هم زننده تعادل، آرامش روان و علل پدید آوردنده بحرانهای روانی،‌ افزایش و پیچیدگی خاصی یافته و احساس نیاز فردی و اجتماعی به سلامت و آرامش روانی، افزایش روز افزونی یافته است. بدیهی است هر گونه تلاش در زمینه دستیابی به آرامش و سلامت روان، ‌مستلزم پژوهش ها و تحقیقات وسیع پژوهشگران و محققان و به کار بستن نتائج پژوهش ها توسط دستگاههای اجرایی است. رابطه بهداشت روان افراد با دیگر بخش ها و عوامل تأثیر گذار جامعه،‌ رابطه مستقیم است و اینان لازم و ملزوم یکدیگرند. چون شرایط مختلف اجتماعی، ‌اقتصادی،‌ سیاسی، فرهنگی، و... متأثر از بهداشت روان افراد جامعه است. سازمان جهانی بهداشت(17)(1990)، ‌ضمن توجه دادن مسئولان کشورها به تأمین سلامت و بهداشت روانی افراد،‌ همواره بر این مهم تأکید دارد که میزان شیوع اختلالات روانی در کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه،‌ رو به افزایش است و این در حالی است که در برنامه ریزیهای توسعه اجتماعی و اقتصادی، ‌پائین ترین اولویت به آنها داده شده است. دلیل این افزایش را تا حدی زیادی می توان وابسته به رشد روز افزون جمعیت،‌ تغییرات سریع اجتماعی همچون شهرنشینی،‌ فروپاشی خانواده ها ی گسترده و مشکلات اقتصادی دانست. تأمین سلامتی اقشار جامعه یکی از مسائل اساسی هر کشور است که باید آن را از سه بعد جسمی،‌ روانی و اجتماعی مد نظر قرار داد. با توجه به افزایش بیماران روانی در سراسر جهان،‌ زیانهای مالی و معنوی ناشی از این بیماریها و همچنین کمبود تسهیلات،‌ امکانات و نیروهای تخصصی لازم برای ارائه خدمت به آنها به نظر می رسد که انجام خدمت پیشگیرانه در این زمینه ضروری است و تأمین بهداشت روانی افراد به عنوان یک قدم مثبت اجتماعی،‌ اقتصادی‌، پزشکی و بهداشتی برای تمام کشورها و ملتها جنبه الزامی دارد.(18) حال که اهمیت بهداشت روان بر همگان آشکار گردید، ‌بایسته است که در تأمین بهداشت روانی، تلاش نماییم. اما یکی از مهمترین عامل ایجاد بهداشت روان در اجتماع،‌ حجاب و عفاف است که تا حد زیادی از بیماری های روانی اخلاقی جامعه را می کاهد. ب) نقش حجاب در تأمین بهداشت روانی جامعه: از نظر اسلام محدودیت کامیابی های جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع،‌ علاوه بر اینکه برای زن نقش دفاعی دارد(19)، ‌از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می کند و از جنبه خانوادگی سبب تحکیم روابط خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین و از جنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع بر می گردد و از نظر وضع زن در برابر مرد، ‌سبب می شود ارزش زن در برابر مرد بالا رود. حجاب در اسلام از یک مسئله کلی تر و اساسی تر سرچشمه می گیرد و آن این است که اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی در محیط خانوادگی و در کار به ازدواج قانونی اختصاص یابد و اجتماع منحصراً برای فعالیت و کار باشد. از بعد دیگر حجاب،‌ از خود بیگانگی جلوگیری می کند و مقدمه خود شناسی و در نتیجه خداشناسی و قرب به حق تعالی می گردد. «نظام آفرینش به گونه ای طراحی شده است که هر موجودی در آن مسئولیتی دارد. این مسئولیت با طبیعت و کیفیت وجودش تناسب کامل دارد. زیرا ایفای هر مسئولیتی متوقف بر عطایا و مواهب مناسب و لازم برای آن مسئولیت است. پروردگار جهان بر اساس داده های طبیعی و فطری انسان مسئولیت هایش را تنظیم فرموده است و با اعطای اختیار، انسان را در انتخاب راه آزاد گذاشته است. دست تدبیر آفرینش عفت و حیا را در نهاد زن،‌ فطری ساخت؛‌ بنابراین ایفای همه مسئولیتهای زن متوقف بر حفظ این امر فطری است،‌ به همین جهت خداوند حجاب را واجب نمود تا امر درونی با حفظ بیرونی محفوظ گردد و زن برای انجام وظایف طبیعی اجتماعی خود مهیا شود. آری خداوند می خواهد این موجود لطیف را با حجاب بینند و او را با این پوشش دوست دارد. چه زیباست پیوند میان خدا و بنده اش! به همین جهت آنگاه که زن در پیشگاه معبودش حاضر می گردد و به نمازی می ایستد تا با خدایش سخن بگوید، ‌باید حجاب را به طور کامل رعایت نماید تا نماز و نیایشش صحیح بوده و مقبول خداوند قرار گیرد»(20). حجاب پرچم اسلام است و زنان پرچمدار آن؛‌ حجاب تعظیم شعائر اسلامی است: «ذلک ومن یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب؛‌و هر کس شعائر خداوند را تعظیم کند، این امر نشانه پاکی قلب و تقوای درونی اوست»(21). بنابراین حجاب بهترین و تنها لباس حضور در پیشگاه پرودگار است.(22) 10 ـ اثرات و فوائد حجاب در اجتماع: 1ـ1 حجاب و سلامت اخلاق جامعه: هر چه گرایش جامعه به حجاب شدت یابد،‌ از مفاسد اخلاقی و اجتماعی(23) و بسیاری از ناهنجاریهای روحی، رفتاری(24) کاسته می شود. سلامت اخلاق جامعه،‌ از اهداف عالییه اسلام است. حجاب زن،‌ به نص قرآن کریم،‌ عفاف اوست و عفاف او، ‌خدمتی است به سلامت جامعه(25). زن با پوشش شرعی خود،‌خانواده را استوار و پابرجا می سازد و بیهوده، ‌افراد را تحریک نمی کند و هوس ها را بر نمی انگیزد و مردها را به مفسده نمی کشاند. زن با پذیرش حجاب اسلامی، بزرگترین و ارزنده ترین خدمات را به خانواده و جوان ها و بالاخره جامعه می کند؛‌ زیرا اخلاق و پاکی و فضیلت را رونق و رواج می بخشد. زنانی که جسم خود را پر بهاتر از آن می دانند که اجازه دهند، ‌هر چشمی از آن تمتع گیرد،‌ هر هوسی بدان گرایش یابد،‌ بر مسند والای فضیلت نشسته اند. کار این گونه زنان،‌ پیامبر گونه است؛ زیرا بعثت پیامبران،‌ به منظور تکمیل و تتمیم اخلاق است.(26) اسلام از بی حجابی و بدحجابی بیزار و متنفر است؛‌ زیرا اینها هستند که با متزلزل کردن اخلاق و فضیلت، اسلام را در بین مردم، ‌ضعیف و لگدمال می کنند. و از همه مهمتر ارزش خود را در جامعه به حراج گذارده و خود را با کالا، ‌همانند می کنند و همزمان با این خودفروشی،‌ از جاذبه جنسشان نیز کاسته می شود.(27) و از بعد دیگر این کار آنان نوعی خیانت به امنیت روانی همسرشان تلقی می شود.(28) منتسکیو، ‌حقوقدان و دانشمند فرانسوی، درباره تأثیر مخرب مخدوش شدن عنصر حجاب و عفاف در امنیت روانی و اخلاقی می گوید: «از دست رفتن عفت زنان به قدری تأثیرات بد و معایب و نواقص تولید می کند و روح مردم را فاسد می سازد که اگر کشوری دچار آن شود،‌ بدبختی زیادی از آن ناشی می گردد؛ به همین جهت،‌ قانون گذاران با وجدان، ‌همواره عفت را به زنان توصیه می کنند و از آنها وقار و رعایت موازین اخلاقی را توقع دارند»(29). به عنوان نمونه بیماری های روانی در کشورهای غربی بسیار بیشتر از کشورهایی است که افراد آن، ‌حریم عفت و حیا و حجاب را رعایت می کنند.(30) و در فرهنگ غرب مادی گرا، ‌زن کالا دانسته شده و با تراضی زن و همسر،‌ متهم به زنا تبرئه شده و پرونده مختومه می گردد که نظیر آن در جاهلیت هم کمتر رواج داشت.(31) بدین سان،‌ زنان با حجاب،‌ خدمتگذار واقعی دین و اخلاق هستند و به تعبیر امام خمینی، دامان زنان،‌ دامان تربیت نسل است و پاکدامنی آن سبب پاکی نسل می شود.(32) و در مقابل،‌ زنان بی حجاب و بد حجاب، ‌عامل براندازی و بنیان کنی دین و اخلاق هستند. 1ـ 2 حجاب و مسئولیتهای اجتماعی: «هر فردی در برابر جامعه خود مسئول است. این مسئولیت، عام است؛‌ یعنی هم شامل زنها می شود و هم شامل مردها. پاره ای از مسئولیت های زنان به حجاب آنان بستگی دارد. زن اگر حجاب داشته باشد، بار این گونه مسئولیت ها را بر دوش می گیرد و شخصیت و عظمتش بالا می رود؛ اما اگر جامه ی مقدس حجاب را از تن بدرد، از عهده انجام این گونه مسئولیت ها، ‌بر نمی آید»(33). اسلام به زن اجازه فعالیتهای اجتماعی هر چه بیشتر را داده است و در روایات متعدد جواز حضور در بیرون از خانه، ‌منعکس شده است.(34) البته بهتر آن است که در محیط مختلط حضور نیابند؛‌‌(35) ولی زن باید این فرصت را با بی عفتی و بی بند وباری به تهدید تبدیل نکرده و تلاش حداکثری و مضاعف از خود نشان دهد و جایگاه والا و حقیقی خود را بر همگان ظاهر سازد. 1ـ3 حجاب و استحکام شخصیت اجتماعی زن: یکی از مهمترین اثرات حجاب،‌ استحکام شخصیت زن در اجتماع و در نهاد خانواده است. بدین سان سوءظن ها از بین رفته و اطمینان مرد به زن بیشتر شده و با تن دادن به هر مصیبت و مشکلی،‌ سعی می کند از حریم خانوادگی خود دفاع کند.(36) اسلام مخصوصاً‌ تأکید کرده است که زن هر اندازه متین تر و با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد، بر احترامش افزوده می شود. در ادیان آسمانی پیشین و فرهنگهای متمدن،‌همواره رعایت عفت و حیا (حجاب) و وجود حریم بین زن و مرد،‌ مورد تأکید بزرگانشان بوده است.(37) به طور کلی اشیایی که که در همه جا یافت می شود و دسترسی به آن به آسانی صورت می گیرد، ‌از ارزش کمتری برخوردار است. از طرفی بشر همواره اشیای ذی قیمت خود را از دسترس دیگران دور نگه می دارد و به شیوه ای خاص از آن مراقبت می نماید. اسلام که زن را گوهر گرانبهای هستی و دارای شخصیت کامل انسانی می داند،‌ حجاب را همچون صدف بهترین وسیله برای حفظ و ثبات آن شخصیت معرفی کرده است. آنان که زنان را تشویق به آرایش و تزیین و نمایش زیباییهای جسمی خود می نمایند، ‌درحقیقت زن را فاقد شخصیت و روح انسانی می شمارند که باید با تزیین و نمایش زیباییهای جسمی،‌ منزلت اجتماعی مناسب خویش را به دست آورد. قبل از اسلام، نه تنها زنان ارزشی نداشتند؛‌ بلکه داشتن یک دختر،‌ ننگ به حساب می آمد: «و اذا بشر احدهم بالانثی ظل وجهه مسودا و هو کظیم؛ و چون به یکیشان مژده دختر دهند، ‌سیه روی شود و خشمگین گردد.»(38) در چنین جامعه ای بی حجابی که علامت آن بی ارزشی بود،‌ رواج داشت. اسلام،‌ مقام زن را بالا برد و شخصیت او را مورد تکریم قرار داد و با آوردن قانون حجاب حفظ و دوام این شخصیت را برای همیشه تأمین کرد. بر این اساس،‌ حجاب وسیله ای است در خدمت زن تا موفقیت خویش را در جامعه تحکیم کرده و شخصیت و احترام خویش را فزونی بخشد. ویلیام جیمز رونشناس معروف‌، در تأیید این مطلب چنین می گوید: «زنان دریافتند که دست و دل بازی،‌ مایه ی طعن و تحقیر است. این امر را به دختران خود یاد دادند.»(39) حجاب و آزادی زن: «اینکه زنان باید حجاب را رعایت کنند، زور و دستوری از ناحیه ی مردان نیست تا آزادی آنان را سلب کنند،‌ بلکه وظیفه شرعی آنان است که حجاب را رعایت کنند. زنان با حجاب در فعالیتها و رفت و آمدهای خود،‌آزادترند،‌ زیرا مردان بوالهوس اطمینان دارند که اینها،‌ طعمه و ملعبه نمی شوند؛‌ بنابراین کمتر بر آنها ایجاد مزاحمت می کنند. زن با حجاب،‌ مظهر عفاف شناخته شده است و لذا در خانه و خارج خانه مزاحمتی ندارند و آزادانه دنبال کارها و مسئولیت های خویش است»(40). قرآن کریم در دو مورد به این مطلب اشاره کرده است. یکی اینکه می فرماید: «یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما؛ ‌ای پیامبر؛‌ به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که چادر خود را بر خود فرو پوشند. این مناسب تر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند. و خدا آمرزنده و مهربان است»(41). بنابراین بی حجابی و بدحجابی،‌ برای زنها ایجاد مزاحمت می کند؛‌ اما هنگامیکه اهل حجاب و عفاف باشند، ‌مزاحمتی بر آنان نیست. نتیجه گیری: حجاب،‌ به عنوان یکی از اصلی ترین شعائر دینی است که اثرات مثبت فراوانی را برای خانواده و جامعه به دنبال دارد. از جمله این اثرات،‌ تأمین بهداشت روانی اخلاقی جامعه است. بدین سان که حضور حجاب در جامعه باعث می شود بسیاری از بیماری های روانی از بین رفته و یا درمان شده و بهداشت روانی،‌ جایگزین آن گردد. پی‌نوشت‌ها: * کارشناس ارشد قرآن و حدیث 1ـ بهروز میلانی فر، بهداشت روانی، ‌ص 35. 2ـNORMALIT-77 MASLOW78-3 4-ابراهام مزلو، به سوی روانشناسی بودن، ترجمه احمد رضوانی، ص 54. 5ـ هارولد کاپلان و بنیامین سادوک و جک و گرب، خلاصه روانپزشکی،‌ترجمه نصرت الله پورافکاری، ‌ص 24. 6ـid 7ـEgo 8-superego 9ـ کریس بورین، ‌بنیادهای شناختی روانشناسی بالینی، ‌ترجمه علیلو و بخشی پور و صبوری مقم، ص 56. 10ـ نک؛ خلیل ابن احمد فراهیدی، کتاب العین،‌ ذیل ماده حجب. 11ـ نک؛ جمعی از دوشیزگان و بانوان، راه گریز از شور بختی،‌ ص 142. 12ـ احزاب/59. 13ـ خلیل ابن احمد فراهیدی، ‌کتاب العین، ج6، ‌ص 132. 14ـ نور/30 ـ 31 15ـ احزاب/32. 16ـ نک؛‌ هاشم بحرانی،‌ البرهان، ‌ج3، ‌ص 129؛‌ علی بن ابراهیم قمی، تفسی قمی،‌ ج2، ص 101؛‌ ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه القمی (الصدوق)، من لا یحضر الفقیه، ص 18؛‌ محمد سبزواری، جامع الاخبار، ص407. 17ـ world heith organization 18ـ احمد علی نور بالا و همکاران، ‌نگاهی بر سیمای بهداشت روان در ایران، ‌ص 20 ـ 23. 19ـ ر.ک: احمد صبور اردوبادی،‌ آیین بهزیستی اسلام، خودآرایی، ‌پوشاک سیاه و مسئله حجاب، ج3،‌ص 75. 20 ـ روح الله خمینی، ‌ترجمه تحریر الوسیله، ‌ج1،‌ ص 142. 21ـ حج/32 22ـ علی محمدی آشنایی، مسئله حجاب، ص 80. 23ـ نک؛ حسین مظاهری،‌ اخلاق در خانه،‌ ص 168. 24ـ نک؛ محمد محلوجی، نهاد خانواده در اسلام، ‌ص 13. 25ـ نک؛ ‌سید جواد مصطفوی،‌ حجاب و آزادی، 45. 26ـ نک؛‌ محمد بن سعد (کاتب الواقدی)، الطبقات الکبری، ج1، ‌ص 193. 27ـ نک؛ عبدالکریم شیرازی، مظلومیت زن در طول تاریخ، ‌ترجمه لاله بختیاری و محمد حسن تبرائیان، ‌ص 78. 28ـ نک؛‌ مهدی مشایخی،‌ پاسداران عفت، ‌صص 83 ـ 84 29ـ سید مجتبی هاشمی رکاوندی،‌ مقدمه ای بر روانشناسی زن، ‌ص 198. 30ـ نک؛ علی پریور، ‌نابسامانیهای روانی و بیماریهای حاصل از آن، ص 70. 31ـ نک؛ عبدالله جوادی آملی، زن در آیینه جلال و جمال، ص 46 ـ 53 32ـ نک؛ سید روح الله خمینی، جایگاه زن در اندیشه امام، ‌ص 120 ـ 121. 33ـ سید جواد مصطفوی،‌ حجاب و آزادی، ‌45. 34ـ نک؛ ‌مسلم بن حجاج، ‌صحیح مسلم، ‌ج7،‌ ص 6؛ ‌برای مطالعه بیشتر ر.ک؛ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ‌ج19، ص 548. 35ـ نک؛ سلیمان بن اشعث سجستانی،‌ سنن ابوداوود؛ ‌ج1،‌ ص 19. 36- نک؛ علی قائمی، خانواده و مسائل همسران جوان، ‌ص 249؛ ‌مجید رشید پور،‌ تعادل و استحکام خانواده،‌ صص 186-191. 37ـ نک؛ اسدالله محمدی نیا، ‌بهشت جوانان، ‌ص 180 ـ 187. 38ـ نحل/58. 39ـ علی محمدی آشنایی، ‌مسئله حجاب، ‌ص 35. 40ـ مرتضی مطهری، مسئله حجاب، ‌ص 99 ـ 100. 41- احزاب/59. منبع: فصلنامه قرآنی کوثر - ش