انسان دنیای مدرن با اصالت دادن به رشد اقتصادی و مادی، از معنویت و مذهب دور شده و با هجوم انواع بی عدالتیها، ناامنیها، یأس واحساس بی هویتی، تنهایی و خلأ معنوی و اخلاقی مواجه شده است. افزایش روزانه آمار طلاق، شیوه گسترده افسردگی در بین نسل جوان، آلوده شدن قشر فعال جامعه به اعتیاد، مصرف بی رویه مشروبات الکلی و... در عرصه داخلی و افزایش جنگ و خونریزی، گسترش فضای بی اعتمادی و... درعرصه بین المللی هر کدام به تنهایی شاهدی بر این مدعا هستند. در واقع انسان معاصر در در عمق وجود خود گمشده ای حقیقی دارد که بدون رسیدن به آن زندگی ماشینیزم با تمام زیباییهای فریبنده اش برای او پوچ میشود. انسان همواره دنبال چیزی میگردد، همین که به آن رسید بعد از مدتی از آن بیزار شده و رو به چیز دیگری میآورد. با راستی این عدم تعادل نشانه چیست؟ حقیقت این است که انسانها نیازهای متفاوتی دارند که یک بخش آن نیاز مادی است. اما قسمت اصلی نیازهای آدمی، نیازهای معنوی است که مربوط به روح و فکر و خیال و آرامش درونی اوست. از جمله این نیازهای معنوی میتوان از روح خدا جویی و خدا خواهی انسانها نام برد. آدمی نیاز دارد بر یک قدرت و یا شعور و لایتناهی تکیه کند، قدرتی که شایسته اتکاء و توکل است. این نیاز طبیعی از ازل همراه انسان بوده و اقتضای فطرت الهی اوست. امروزه هم این حس نیاز به شکل جدی تر و گسترده تری وجود دارد و جاهلیت و مدرنیته بودن دوران هم در کاهش یا افزایش این نیاز نقشی ندارد. در واقع انسان در هر زمانی نیازمند برقراری یک ارتباط عمیق با خالق خود است، انسانهایی که با خدا مأنوس نیستند همواره نوعی ترس و اضطراب در رفتارشان دیده میشود. متأسفانه در شرایط فعلی دنیای مدرن شاهد کمرنگ شدن این رابطه از سوی اکثریت انسانها هستیم. بشر امروزی با رویکرد مادی گرایانه و دین گریزانه، به ورطه سقوط وانحطاط افتاده و به غفلت از خویش مبتلا شده است. نشانه این که ما دنبال محبت خدا و در صدد انس با خدا نیستیم این است که خداوند امر فرموده روزی چند دقیقه در پیشگاه او بایستیم و با او انس بگیریم، ولی این کاربرایمان خیلی سنگین است «وانها لکبیره الا علی الخاشعین» و نیز میدانیم اندک کسانی هستند که اهل محبت خدایند و انس با معبود مانع میشود که با چیزهای دیگر انس بگیرند؛ حال سوالی که ایجاد میشود این است که چه کنیم ما هم شباهتی به آنها پیدا کنیم؟ حداقل مزه اش را بچشیم و ببینیم چیست؟
معنای انس
موجود بی نیاز از مونس
راههای ایجاد انس با خدا
1- یاد خدا کردن امام علی(علیهالسلام) میفرمایند: «الذکر مفتاح الانس»، ذکر کلید انس است. بنابراین هر چه انسان از این کلید استفاده بیشتری نماید انس او با حضرت حق بیشتر شده و به آرامش بیشتری دست مییابد. البته یاد خدا مصادیقی دارد، بارزترین مصداق آن خواندن قران است. نماز مصداق دیگری از ذکر است. قران، باید و نبایدها، انذار و تبشیرها و نصیحتهای معشوق است با عاشق و نماز، صحبتها و راز و نیازهای عاشق است با معشوق. علاوه بر این اذکار که به ذکر آشکار معروفند، نوع دیگری از ذکر هم وجود دارد که به آن ذکر خفی میگویند. در ذکر آشکار شائبه ریا وجود دارد اما در این نوع ذکر گفتن، هیچ گونه آثاری از ذکر در شخص به چشم نمی خورد زیرا وی در قلب خود مشغول ذکر است. امام سجاد(علیهالسلام) در مناجات الذاکرین میفرمایند: «الهی انسنا بالذکر الخفی» از طرفی از آنجا که امکان یاد خدا به این طریق تحت هر حالتی وجود دارد، احتمال استمرار انس با خدا از این راه بیشتر است.
2- پرهیز از مصاحبت با اهل غفلت کسی که میخواهد با خدا مأنوس باشد، باید از معاشرت با انسانهای غافل، جدأ اجتناب کند؛ چرا که انس با خدا، با الفت با انسانهای غافل در تضاد است. از اما علی روایت شده: «کیف یانس بالله من لا یستوحش من الخلق» چگونه با خدا مأنوس میشود کسی که از مردم در وحشت نیست.
3- استمداد از خدای متعال اهل بیت مکررا از خدا این تقاضا را داشته اند، امام سجاد در صحیفه سجادیه میفرمایند: خدایا دل مرا از وحشت از بندگان شرورت آکنده کن و انس به خودت و اولیا و اهل طاعتت را نصیب من نما.
4- توجه به نعمتهای الهی در حدیثی قدسی حضرت موسی(علیهالسلام) در حال مناجات با خداوند بود. خداوند فرمود: «حببنی الی خلقی» ای موسی کاری کن تا بندگانم مرا دوست بدارند. موسی عرض کرد چه کار کنم؟ خطاب شد نعمتهای مرا برایشان بیان کن و به یادشان بیاور. این به خاطر فطرت انسان است که اگر کسی به او خدمت کند، او را دوست خواهد داشت. انسانها توجه ندارند که خدا چه نعمتهای به آنها داده است. ارزش نعمتها را نمی دانند. برای همین محبتشان نسبت به خدا کم است. هر قدر انسان توجهش به نعمتهای خدا بیشتر شود به همان اندازه خدا را بیشتر دوست خواهد داشت. تعداد نعمتهای خدا برای هر فرد، میل به بی نهایت دارد، چه رسد برای همه افراد. هر چه انسان بیشتر بیندیشد، بشناسد و بداند که اینها را خدا به او داده، او را بیشتر دوست خواهد داشت.
5- استمرار در توجه به حضرت حق اگر انسان بخواهد یک حالت ثابت در دوست داشتن داشته باشد، باید علاوه بر دانستن خوبیها و خدمتها، یک توجه متمرکز و مستمر داشته باشد. اگر انسان هر روز بتواند به آن منشأ محبت توجه کند، باعث میشود که محبت در دلش ثابت بماند تا دیگر نتواند از بند آن محبت آزاد شود پس غیر از دانستن نعمتهای خدا، توجه مستمر لازم است «اذکرواالله کذکرکم اباءکم اواشد ذکرا» توجه هر چقدر متمرکزتر باشد و هر چه استمرار بیشتری داشته باشد، محبت بیشتری پیدا میشود. البته عوامل دیگری همچون کثرت گناه، قساوت دل، دنیا زدگی، غفلت از خدا، غذای حرام، لقمههای مشتبه و... نیز هر کدام میتواند در ایجاد و پایداری این رابطه تأثیر سویی بگذارد.